آموزش زبان انگلیسی/قید ها: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amir.Vector (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «قیدها Adverbials قیدها واژه‌هایی هستند که حالت و چگونگی فعل یا صفتی را بیان می‌ک...» ایجاد کرد
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۴

قیدها Adverbials

قیدها واژه‌هایی هستند که حالت و چگونگی فعل یا صفتی را بیان می‌کنند.

انواع قیدها

Types of Adverbials

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. قیدها کاربردهای مختلفی دارند و اولین و مهم‌ترین کاربرد آنها دادن اطلاعات بیشتر درباره "فعل" است، ولی علاوه بر فعل گاهی صفات را هم توصیف می‌کند. قیدها بر این اساس به چهار دسته کلی تقسیم می‌شوند. در این بخش به طور خلاصه از هر کدام این دسته‌ها تعریفی ارائه شده است. برای داشتن اطلاعات بیشتر راجع به هر کدام از این قیدها می‌توانید به بخش مربوط به خودش مراجعه کنید.

انواع قیدها

adverbials of manner (قیدهای حالت)

adverbials of place (قیدهای مکان)

adverbials of time (قیدهای زمان)

adverbials of probability (قیدهای احتماًل)

قیدهای حالت

ما از قیدهای حالت برای نشان دادن اینکه چیزی "چگونه اتفاق می‌افتد" یا اینکه یک چیز "چگونه انجام شده است" استفاده می‌کنیم.

The children were playing "happily".

بچه‌ها با خوشحالی بازی می‌کردند.

He was driving "as fast as possible".

او تا جای ممکن سریع رانندگی می‌کرد.

قیدهای مکان

از قیدهای مکان برای نشان دادن اینکه عملی در "کجا" اتفاق افتاده استفاده می‌شود.

I saw him "there".

من او را آنجا دیدم.

We met "in London".

ما همدیگر را در لندن دیدیم.

قیدهای زمان

ما از قیدهای زمان برای نشان دادن اینکه عملی "چه زمانی" و یا "هر چند وقت یکبار" اتفاق می‌افتد استفاده می‌کنیم.

They start work "at six thirty".

آنها کار را ساعت شش و نیم شروع می‌کنند.

They "usually" go to work by bus.

آنها معمولاً با اتوبوس سرکار می‌روند.

قیدهای احتماًل

ما از قیدهای احتماًل برای نشان دادن اینکه ما درباره چیزی چقدر مطمئن هستیم و چقدر احتماًل انجام شدن آن را می‌دهیم استفاده می‌کنیم.

"Perhaps" the weather will be fine.

شاید هوا خوب شود.

He is "certainly" coming to the party.

او قطعا به مهمانی می‌آید.

ساختار قیدها

Adverbial Structures

این مبحث به چگونگی ساخت قیدها و واژه‌های قیدی می‌پردازد و به طور خلاصه انواع قیدها را از لحاظ ساختار (واژه، عبارت، قیدهای تشدید و تضعیف‌کننده) بررسی می‌کند.

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. قیدها کاربردهای مختلفی دارند و اولین و مهم‌ترین کاربرد آنها دادن اطلاعات بیشتر درباره "فعل" است، ولی علاوه بر فعل گاهی صفات را هم توصیف می‌کنند. یک قید یا از طریق اضافه کردن ly- به انتهای یک صفت ساخته شود، یا اینکه خود واژه به نوبه خود قید محسوب می‌شود، یعنی یکی از چهار حالت قید (حالت، مکان، زمان، احتماًل) را در مفهوم خود دارد.

He spoke angrily.

او با عصبانیت صحبت کرد.

با اضافه کردن پسوند ly- به صفت angry قید حالت angrily ساخته شده است.

They live here.

آنها اینجا زندگی می‌کنند.

واژه here خود نوعی قید مکان است.

We will be back soon.

ما زود برخواهیم گشت.

واژه soon خود نوعی قید زمان است.

قیدها ممکن است همراه با یک تشدیدکننده بیایند. (برای اطلاعات بیشتر به بخش تشدیدکننده‌ها (intensifiers) مراجعه کنید.)

He spoke really angrily.

او واقعاً با عصبانیت صحبت کرد.

They live just here.

آنها دقیقا همین جا زندگی می‌کنند.

قیدها می‌توانند به صورت یک عبارت با حرف اضافه بیاید. در این حالت یک عبارت قیدی (adverbial clause) تشکیل می‌شود.

He spoke in an angry voice.

او با صدایی عصبانی صحبت کرد.

They live in London.

آنها در لندن زندگی می‌کنند.

We will go in a few minutes.

ما تا چند دقیقه دیگر خواهیم رفت.

جایگاه قید در جمله

Place of Adverbials

در زبان انگلیسی معمول‌ترین جایگاه قید در جمله بعد از فعل است، ولی قیدها می‌توانند بعد از مفعول و مسند نیز بیاید.

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. معمول‌ترین جایگاه قید در جمله بعد از فعل است. ولی قیدها می‌توانند بعد از مفعول و مسند نیز بیاید. به مثال‌های زیر نگاه کنید:

He spoke "angrily".

او با عصبانیت صحبت کرد.

They live "just here".

آنها دقیقا همین جا زندگی می‌کنند.

We will go "in a few minutes".

ما تا چند دقیقه دیگر خواهیم رفت.

He opened the door "quietly".

او آهسته در را باز کرد.

She left the money "on the table".

او پول را روی میز گذاشت.

توجه

توجه داشته باشید که قیدهای تکرار (frequency) که نشان می‌دهند یک کار هر چند وقت یکبار صورت می‌گیرد، قبل از فعل اصلی می‌آیند. (برای اطلاعات بیشتر به بخش قیدهای تکرار مراجعه کنید.)

We usually spent our holidays with our grandparents.

ما معمولاً تعطیلات خود را با پدربزرگ و مادربزرگمان می‌گذرانیم.

قید usually قبل از فعل اصلی در جمله آمده است.

I have never seen William at work.

من هیچوقت "ویلیام" را سرکار ندیده‌ام.

قید never قبل از فعل اصلی در جمله آمده است.

نکته

اگر بخواهیم روی قید تاکید داشته باشیم، قید را در ابتدای جمله قرار می‌دهیم.

Last night we saw our friends.

دیشب، ما دوستانمان را دیدیم.

Very quietly he opened the door.

خیلی آهسته، در را باز کرد.

اگر بخواهیم روی "قیدهای حالت" تاکید کنیم، می‌توانیم قیدها را قبل از فعل اصلی به کار ببریم.

He quietly opened the door.

او آهسته در را باز کرد.

She had carefully put the glass on the shelf.

او با دقت لیوان را در قفسه گذاشته بود.

قیدهای حالت

Adverbs of Manner

در این درس به بررسی قیدهای حالت در زبان انگلیسی می‌پردازیم که برای نشان دادن اینکه چیزی "چگونه" اتفاق می‌افتد یا اینکه یک چیز "چگونه" انجام شده استفاده می‌شوند.

ما از قیدهای حالت برای نشان دادن اینکه چیزی "چگونه" اتفاق می‌افتد یا اینکه یک چیز "چگونه" انجام شده است استفاده می‌کنیم. قیدهای حالت معمولاً با اضافه کردن ly- به انتهای صفات ساخته می‌شوند.

bad > badly

quiet > quietly

sudden > suddenly

دقت داشته باشید که گاهی اوقات املای واژه‌ها تغییر می کند.

قانون اول: اگر حرف آخر صفت y باشد، هنگام اضافه کردن ly- تبدیل به i می‌شود.

قانون دوم: اگر حرف آخر صفت e باشد، هنگام اضافه کردن ly- حذف می‌شود.

easy > easily

gentle > gently

نکته

اگر یک صفت خود انتهایش ly- داشته باشد برای تبدیل کردن آن به قید از ساختار in a …. way استفاده می‌کنیم.

Silly > in a silly way

Friendly > in a friendly way

توجه کنید

توجه کنید که برخی از واژه‌ها هم صفت و هم قید هستند، مثلاً hard و late و fast.

They all worked hard.

همه آنها سخت کار کردند.

She usually arrives late.

او معمولاً دیر می‌رسد.

قیدهای hardly و lately هیچ ارتباط معنایی با صفت hard و late ندارند و معانی خاص خود را دارند. hardly به معنای "به ندرت، به زحمت، کم" و lately به معنای "اخیراً" است. به مثال‌ها نگاه کنید:

He could hardly walk.

او به زحمت می‌توانست راه برود.

I haven’t seen John lately.

من اخیراً "جان" را ندیده‌ام.

ما در انگلیسی به شیوه دیگری هم می‌توانیم قید حالت بسازیم: با ساختن عبارتی با like. وقتی بعد از like که به معنای "شبیه، مثل" است یک اسم بیاوریم آن عبارت، یک قید محسوب می‌شود. به مثال‌ها توجه کنید:

She slept like a baby.

او مثل نوزاد می‌خوابد.

He ran like a rabbit.

او مثل خرگوش می‌دود.

ما معمولاً با افعال ربطی (... be, feel, taste, smell, look, seem, sound) از قیدهای عبارتی با like استفاده می‌کنیم. (برای اطلاعات بیشتر به بخش افعال ربطی مراجعه کنید.)

Her hands felt like ice.

دست‌های او مثل یخ سرد بود.

It smells like fresh bread.

بویی مثل بوی نان تازه می‌دهد.

توجه

توجه داشته باشید که از قیدهایی که ساختاری به غیر از (... like) دارند نمی‌توانیم بعد از افعال ربطی استفاده کنیم. یعنی نمی‌توانیم بعد از افعال ربطی قیدهایی با ly- بیاوریم. به نمونه‌های زیر توجه کنید:

They looked happily. (نادرست)

They looked happy. (درست)

That bread smells deliciously. (نادرست)

That bread smells delicious. (درست)

قیدهای مکان

Adverbials of Place

قید مکان در زبان انگلیسی قیدی است که برای نشان دادن مکان چیزی استفاده می‌شود. در این درس به سه نوع قید مکان و حروف اضافه سازنده قید مکان آشنا می‌شویم.

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. قید مکان قیدی است که برای نشان دادن اینکه عملی در "کجا" اتفاق افتاده استفاده می‌شود. قیدهای مکان خود به سه دسته تقسیم می‌شوند:

adverbials of location (قیدهای موقعیت)

adverbials of direction (قیدهای جهت)

adverbials of distance (قیدهای مسافت)

قیدهای موقعیت (adverbials of location) قیدهایی است که از طریق حروف اضافه به علاوه یک اسم مکان ساخته می‌شوند. پرکاربردترین حروف اضافه‌ای که برای بیان موقعیت استفاده می‌شوند by و at و in هستند.

The pen is in the box.

خودکار در جعبه است.

He was standing by the table.

او کنار میز ایستاده بود.

Sign your name here – at the bottom of the page.

اسم خود را اینجا امضا کنید - در پایین این صفحه.

قیدهای جهت (adverbials of direction) زمانی استفاده می‌شوند که درباره جهت حرکت یک چیز یا فرد صحبت کنیم. در مثال‌های زیر نمونه‌هایی از قیدهای جهت را می‌بینیم که اغلب در آدرس دادن از آنها استفاده می‌شود:

Walk "past the bank" and keep going "to the end of the street".

از بانک عبور کن و به راه خود تا انتهای خیابان ادامه بده.

The car door is very small so it’s difficult to get "into".

در خودرو خیلی کوچک است برای همین داخل شدن در آن دشوار است.

قیدهای مسافت (adverbials of distance) برای نشان دادن دوری و نزدیکی چیزی استفاده می‌شوند. پرکاربردترین حروف اضافه‌ای که برای بیان موقعیت استفاده می‌شوند to و from هستند.

Birmingham is 250 kilometers from London.

بیرمنگهام 250 کیلومتر تا لندن فاصله دارد.

We were in London. Birmingham was 250 kilometers away.

ما در لندن بودیم. بیرمنگهام 250 کیلومتر دورتر است.

قیدهای موقعیت

Adverbials of Location

برای ساختن قیدهای موقعیت در زبان انگلیسی از حروف اضافه استفاده می‌کنیم که نشان‌دهنده موقعیت فیزیکی است.

برای ساختن قیدهای موقعیت از یک سری حروف اضافه استفاده می‌کنیم که نشان‌دهنده موقعیت فیزیکی یک شی یا فرد است. در جدول زیر برخی از این حروف اضافه آمده است. با قرار دادن این حروف اضافه کنار یک اسم دیگر می‌توانیم قیدی بسازیم که نشان‌دهنده موقعیت آن اسم است.

above among at behind below beneath
beside between by in in between inside
near next to on opposite outside over
round through under underneath

He was standing by the table.

او کنار میز ایستاده بود.

She lives in a village near Glasgow.

او در روستایی نزدیک گلاسکو زندگی می‌کند.

گاهی اوقات ما با استفاده از حروف اضافه عبارت‌های قیدی می‌سازیم که قیدهای موقعیت محسوب می‌شوند. با قرار دادن این عبارت‌های قیدی کنار یک اسم می‌توانیم موقعیت آن اسم را مشخص کنیم.

  • at the back of (پشتِ)
  • on top of (بالای)
  • at the top of (بالای)
  • at the front of (جلوی، روبه روی)
  • at the bottom of (پایین، زیرِ)
  • in front of (رو به روی، جلوی)
  • at the end of (پایین، پای، انتهای)
  • in the middle of (وسط، در میانِ)

There were some flowers in the middle of the table.

چند گل وسط میز بود.

Sign your name here – at the bottom of the page.

اسم خود را اینجا امضا کنید - در پایین این صفحه.

I can’t see. You’re standing in front of me.

من نمی‌توانم ببینم. تو رو به روی من ایستاده‌ای.

نکته

ما برای تشدید کردن قیدهای موقعیت می‌توانیم از واژه right استفاده کنیم تا مفهوم "دقیقا" یا "درست" را برسانیم.

He was standing right next to the table.

او درست کنار میز ایستاده بود.

There were some flowers right in the middle of the table.

چند گل دقیقا وسط میز بود.

قیدهای جهت

Adverbials of Direction

قیدهای جهت در زبان انگلیسی زمانی استفاده می‌شوند که درباره جهت حرکت یک چیز یا فرد صحبت کنیم.

قیدهای جهت (adverbials of direction) زمانی استفاده می‌شوند که درباره جهت حرکت یک چیز یا فرد صحبت کنیم. برای ساخت این قیدها از مجموعه‌ای از حروف اضافه استفاده می‌کنیم. در جدول زیر برخی از این حروف اضافه آمده‌اند:

across along back back to down into
onto out of past through to towards

She ran out of the house.

او از خانه بیرون دوید.

Walk past the bank and keep going to the end of the street.

از بانک عبور کن و به راه خود تا انتهای خیابان ادامه بده.

علاوه بر این حروف اضافه، یک سری واژه‌ها و عبارات هم هستند که قیدهای جهت و موقعیت هستند.

abroad away anywhere downstairs downwards
everywhere here indoors inside nowhere
outdoors outside somewhere there upstairs

I would love to see Paris. I’ve never been there.

من دوست دارم پاریس را ببینم. من هیچوقت آنجا نبوده‌ام.

The bedroom is upstairs.

اتاق خواب طبقه بالا است.

It was so cold that we stayed indoors.

انقدر هوا سرد بود که ما داخل خانه ماندیم.

ما اغلب حروف اضافه جهت را در انتهای جملات قرار می‌دهیم.

This is the room we have our meals in.

این اتاقی است که ما در آن غذا می‌خوریم.

The car door is very small so it’s difficult to get into.

در خودرو خیلی کوچک است برای همین داخل شدن در آن دشوار است.

I lifted the carpet and looked underneath.

من فرش را بلند کردم و زیرش را نگاه کردم.

قیدهای مسافت

Adverbials of Distance

قیدهای مسافت در زبان انگلیسی برای نشان دادن دوری و نزدیکی چیزی استفاده می‌شوند.

قیدهای مسافت (adverbials of distance) برای نشان دادن دوری و نزدیکی چیزی استفاده می‌شوند. برای ساخت این قیدها از مجموعه‌ای از حروف اضافه از قبیل from, to, away, off, away from استفاده می‌کنیم.

Birmingham is 250 kilometers from London.

بیرمنگهام 250 کیلومتر تا لندن فاصله دارد.

Birmingham is 250 kilometers away from London.

بیرمنگهام 250 کیلومتر از لندن دورتر است.

It is 250 kilometers from Birmingham to London.

از بیرمنگهام تا لندن 250 کیلومتر است.

گاهی اوقات می‌توانیم حروف اضافه جهت را در انتهای عبارت یا جمله قرار دهیم.

We were in London. Birmingham was 250 kilometers away.

ما در لندن بودیم. بیرمنگهام 250 کیلومتر دورتر است.

Birmingham was 250 kilometers off.

بیرمنگهام 250 کیلومتر دورتر است.

قیدهای زمان

Adverbials of Time

قید زمان در زبان انگلیسی قیدی است که برای نشان دادن زمان وقوع چیزی استفاده می‌شود.

از قیدهای زمان برای نشان دادن زمان وقوع چیزی یا مدت زمان طول کشیدن چیزی استفاده می‌شود. ما از این قیدها استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم:

1. "چه زمانی" یک عمل روی داده است.

I saw Mary yesterday.

من "ماری" را دیروز دیدم.

She was born in 1978.

او در سال 1978 متولد شد.

I will see you later.

من بعدا تو را خواهیم دید.

There was a storm during the night.

در طول شب طوفان شد.

2. "تا چه مدتی" عملی در حال انجام شدن بوده است.

We waited all day.

ما تمام روز منتظر ماندیم.

They have lived here since 2004.

آنها از سال 2004 اینجا زندگی کرده‌اند.

3. "هر چند وقت یکبار" عملی روی داده است (برای اطلاعات بیشتر به بخش قیدهای تکرار مراجعه کنید.)

They usually watched television in the evening.

آنها معمولاً شب‌ها تلویزیون تماشا می‌کردند.

We sometimes went to work by car.

ما گاهی اوقات با ماشین به سرکار می‌رفتیم.

ما معمولاً برای نشان دادن قید زمان از عبارت‌های قیدی استفاده می‌کنیم:

1.       yesterday (دیروز)

2.       tomorrow (فردا)

3.       today (امروز)

4.       last week/month/year (هفته/ماه سال گذشته)

5.       next week/month/year (هفته/ماه/سال آینده)

6.       this week/month/year (این هفته/ماه/سال)

7.       one day/week/month (یک روز/هفته/ماه)

8.       the day after tomorrow (پس فردا)

9.       the day before yesterday (پریروز)

10.    last Saturday (شنبه گذشته)

11.    next Friday (جمعه آینده)

12.    the other day/week/month (روز/هفته/ماه دیگر)

قیدهای تاریخ و زمان

Time and Dates

در این بخش درباره قیدها و حروف اضافه قیدسازی که برای نوشتن تاریخ وقوع چیزی استفاده می‌شوند صحبت شده است.

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. قید زمان قیدی است که برای نشان دادن اینکه عملی "چه وقت" اتفاق افتاده استفاده می‌شود. برای ساختن قیدهای تاریخ و زمان از حروف اضافه خاصی استفاده می‌کنیم، مثلاً at و in و on و… که در ادامه با آنها بیشتر آشنا می‌شویم.

حرف اضافه at

در سه جا از حرف اضافه at برای بیان ساعت و زمان و تاریخ چیزی استفاده می‌کنیم:

1. قبل از ساعت

دقت کنید که ما در فارسی نمی‌گوییم (در ساعت…) و این حرف اضافه را ترجمه نمی‌کنیم.

at seven o’clock - at nine thirty - at fifteen hundred hours

ساعت هفت - ساعت نه و نیم - ساعت پانزده

2. قبل از زمان وعده‌های غذایی

at breakfast - at lunchtime - at teatime

هنگام صبحانه - هنگام وقت نهار - هنگام عصرانه

3. قبل از این عبارت‌ها:

at night

at the weekend

at Easter

at Christmas

حرف اضافه in

در چهار جا از حرف اضافه in برای بیان ساعت و زمان و تاریخ چیزی استفاده می‌کنیم:

1. قبل از فصول سال

in spring/summer/autumn/winter

در بهار/ تابستان/ پاییز/ زمستان

in the spring /summer/autumn/winter

در بهار/ تابستان/ پاییز/ زمستان

2. قبل از سال‌ها و قرن‌ها

in 2009 -in 1998 - in the twentieth century

در سال 2009 - در سال 1998 - در قرن بیستم

3. قبل از ماه‌های سال

in January/February/March etc.

در ژانویه/ فوریه/ مارس و غیره

4. قبل از قسمت‌های مختلف روز

in the morning - in the afternoon - in the evening

(در) صبح - بعد از ظهر - غروب

حرف اضافه on

در دو جا از حرف اضافه on برای بیان ساعت و زمان و تاریخ چیزی استفاده می‌کنیم:

1. قبل از روزهای هفته و مناسبت‌ها

on Monday/Tuesday/Wednesday etc - on Christmas day - on my birthday.

(در) دوشنبه/ سه شنبه/ چهارشنبه و غیره - در روز کریسمس - در روز تولدم.

2. قبل از تاریخ

on the thirty first of July - on June 15th

در سی و یکم ژوئیه - در پانزدهم ژوئن

نکته

وقتی می‌خواهیم درباره "تمام طول شب" صحبت کنیم از قید at night استفاده می‌کنیم.

When there is no moon it is very dark at night.

وقتی ماه نیست شب‌ها خیلی تاریک است.

He sleeps during the day and works at night.

او در طول روز می‌خوابد و شب‌ها کار می‌کند.

وقتی می‌خواهیم درباره "مدت کوتاهی در شب" صحبت کنیم از قید in the night استفاده می‌کنیم.

He woke up twice in the night.

او دو بار در (طول) شب بیدار شد.

I heard a funny noise in the night.

من شب صدای عجیبی شنیدم.

قید ago

ما با زمان گذشته ساده از قید ago استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم که عملی چه مدت قبل انجام شده است.

I saw Jim about three weeks ago.

من سه هفته پیش "جیم" را دیدم.

We arrived a few minutes ago.

ما چند دقیقه پیش رسیدیم.

ما می‌توانیم چندین قید زمان را پشت سر هم بیاوریم.

We will meet next week at six o’clock on Monday.

ما هفته آینده ساعت شش روز دوشنبه همدیگر را ملاقات خواهیم کرد.

It happened last week at seven o’clock on Monday night.

هفته گذشته ساعت 7 دوشنبه شب آن اتفاق افتاد.

کاربرد for و since

در زبان انگلیسی برای نشان دادن طول مدت یک عمل و اینکه آن از چه زمانی شروع شده است از دو حرف اضافه for و since استفاده می‌کنیم.

برای نشان دادن طول مدت یک عمل و اینکه یک عمل از چه زمانی شروع شده است از دو حرف اضافه for و since به معنای (برای) و (از) استفاده می‌کنیم. این دو حرف اضافه اغلب با زمان‌های کامل، یعنی حال کامل، گذشته کامل، حال کامل استمراری و گذشته کامل استمراری کاربرد دارند.

حرف اضافه for

از حرف اضافه for برای نشان دادن مدت زمانی چیزی استفاده می‌کنیم. ما در فارسی معمولاً این حرف اضافه را در معنای قیدی ترجمه نمی‌کنیم. وقتی از for استفاده می‌کنیم باید بعد از آن دوره‌ای زمانی را بیاوریم مثل three days, ten minutes, an hour, two hours, a week, four weeks, a month, six months, five years, a long time.

We have been waiting for twenty minutes.

ما بیست دقیقه است که منتظر مانده‌ایم.

They lived in Manchester for fifteen years.

آنها پانزده سال در منچستر زندگی کردند.

حرف اضافه since

ما از حرف اضافه since با زمان‌های گذشته کامل و حال کامل استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم عملی از چه زمانی شروع شده است. وقتی از since استفاده می‌کنیم باید بعد از آن نقطه شروع یک دوره زمانی را بیان کنیم (نمی‌توانیم از دوره‌ای زمانی استفاده کنیم) مثل Monday, Wednesday, 9 o'clock, 12:30, 24 July, Christmas, January, I was ten years old, 1985, we arrived.

I have worked here since December.

من از دسامبر اینجا کار کرده‌ام.

They had been watching TV since seven o’clock in the morning.

آنها از ساعت 7 صبح داشتند تلویزیون تماشا می‌کردند.

برای نشان دادن شروع و پایان کاری از ساختار from …to/until استفاده می‌کنیم.

They stayed with us from Monday to Friday.

آنها از دوشنبه تا جمعه پیش ما ماندند.

We will be on holiday from the sixteenth until the twentieth.

ما از شانزدهم تا بیستم در تعطیلات خواهیم بود.

مقایسه ago و for

از ago در پاسخ به سوالاتی با when و از for برای پاسخ دادن به سوالاتی با how long استفاده می‌کنیم. فعلِ جمله‌ای که در آن از ago استفاده کرده‌ایم گذشته ساده و فعلِ جمله‌ای که در آن از for استفاده کرده‌ایم حال کامل (ماضی نقلی) است.

A: When did Mary arrive in Germany?

"ماری" چه موقع به آلمان رسید؟

B: She arrived in Germany three days ago

A: How long has she been in Germany?

او چه مدت در آلمان بوده است؟

B: She has been in Germany for three

قیدهای تکرار

Adverbials of Frequency

قیدهای تکرار در زبان انگلیسی نشان می‌دهند که عملی "هر چند وقت یکبار" اتفاق می‌افتد.

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. قیدهای تکرار نشان می‌دهند که عملی "هر چند وقت یکبار" اتفاق می‌افتد. پرکاربردترین قیدهای تکرار در این انگلیسی به شرح زیر هستند:

  • always (همیشه)
  • usually (معمولاً)
  • sometimes (گاهی اوقات)
  • often (اغلب)
  • normally (معمولاً)
  • occasionally (گهگاهی)
  • seldom (به ندرت)
  • rarely (به ندرت)
  • never (هرگز، هیچوقت)

ما معمولاً قیدهای تکرار را قبل از فعل اصلی می‌آوریم. ولی اگر فعل اصلی جمله ما be باشد، قیدهای تکرار بعد از فعل be می‌آیند.

We often spend Christmas with friends.

ما معمولاً کریسمس را با دوستان خود می‌گذرانیم.

He was always tired in the evening.

او همیشه عصرها خسته بود.

We are never late for work.

ما هیچوقت سرکار دیر نمی‌رسیم.

ما معمولاً از قید a lot به معنای (اغلب، زیاد) برای نشان دادن تکرار استفاده می‌کنیم. این قید معمولاً در انتهای جمله می‌آید. ولی اگر در انتهای جمله یک قید زمان باشد، آنگاه قید a lot قبل از قید زمان می‌آید.

We go to the cinema a lot.

ما زیاد به سینما می‌رویم.

We go to the cinema a lot at the weekend.

ما آخر هفته‌ها زیاد به سینما می‌رویم.

نکته

برای اینکه نشان دهیم کاری را زیاد انجام نمی‌دهیم، فعل را منفی می‌کنیم و از قید much استفاده می‌کنیم.

We don’t go out much. (= We don’t go out often)

ما زیاد بیرون نمی‌رویم.

سوال پرسیدن درباره قیدهای تکرار

برای سوال پرسیدن درباره دفعات تکرار یک عمل از عبارت سوالی how often یا ever استفاده می‌کنیم. how often در ابتدای جمله می‌آید و ever قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی می‌آید.

How often do you go to the cinema?

هر چند وقت به سینما می‌روید؟

Do you ever go to the cinema at the weekend?

آیا تا به حال آخر هفته سینما رفته‌ای؟

قیدهای تکراری که دو واژه یا بیشتر دارند و نسبتاً طولانی هستند، مثل every year و three times a day در انتهای جمله می‌آیند.

I have an English lesson twice a week.

من دو بار در هفته کلس انگلیسی دارم.

She goes to see her mother every day.

او هر روز به دیدن مادرش می‌رود.

قیدهای already, still, yet

قیدهای already, still, yet در زبان انگلیسی

already, still, yet

در این درس سه قیدی که در زبان انگلیسی اغلب برای زبان‌آموزان مشکل ایجاد می‌کنند مورد بررسی قرار می‌گیرند و با ذکر مثال جایگاهشان در جمله و کاربردشان مشخص می‌شود.

خانه انگلیسی آموزش گرمر قیدها قیدهای already, still, yet

این سه قید در زبان انگلیسی اغلب برای زبان‌آموزان مشکل ایجاد می‌کنند. هر سه تای این قید زمانی استفاده می‌شوند که عملی می‌خواهد انجام شود، یا انتظار می‌رود اتفاق بیفتد، یا وقتی اتفاق افتاد، غیرمنتظره بوده است. در این بخش کمی وارد جزئیات این سه قید می‌شویم.

قید Still (هنوز)

قید still زمانی استفاده می‌شود که عمل یا موقعیتی تا زمان حال ادامه داشته است و هنوز تمام نشده است. اغلب از این قید برای عمل یا موقعیتی استفاده می‌شود که بیشتر از حد معمول ادامه پیدا کرده است. قید still قبل از فعل اصلی یا صفت می‌آید. به مثال‌ها توجه کنید:

Do you still live with your parents?

آیا هنوز با پدر و مادرت زندگی می‌کنی؟

My grandfather is sixty-nine and he still works every day.

پدربزرگ من 69 سالش است و هنوز هر روز کار می‌کند.

اگر در جمله ما شکل حال ساده یا گذشته ساده فعل be استفاده شده باشد، آن وقت still بعد از فعل be می‌آید.

Her grandfather is still alive.

پدربزرگ او هنوز زنده است.

They were still unhappy.

آنها هنوز ناراضی بودند.

قید Already (قبلا)

ما از قید already به معنای "قبلا، از قبل" زمانی استفاده می‌کنیم که چیزی زودتر از موقعی که انتظار می‌رفت اتفاق افتاده باشد. این قید مثل still قبل از فعل اصلی می‌آید.

The car is OK. I’ve already fixed it.

ماشین درست کار می‌کند. من قبلا تعمیرش کردم.

I already know what I'm going to buy you for your birthday.

من از قبل می‌دانم که برای تولدت چه می‌خواهم بخرم.

اگر در جمله ما شکل حال ساده یا گذشته ساده فعل be استفاده شده باشد، آن وقت already بعد از فعل be می‌آید.

We are already late.

ما الانش هم دیر کرده‌ایم.

We just started working but we were already tired.

ما تازه کار را شروع کرده بودیم ولی آنها هیچی نشده خسته بودند.

توجه

توجه کنید که قید already هیچ گاه با زمان آینده به کار نمی‌رود.

قید Yet (هنوز)

ما از قید yet در عبارت‌های منفی و سوالی استفاده می‌کنیم، علی‌الخصوص وقتی زمان جمله "کامل" باشد تا نشان دهیم چیزی تا زمان مشخص هنوز انجام نگرفته است. قید yet معمولاً در انتهای جمله می‌آید.

It was late, but they hadn’t arrived yet.

دیر وقت بود، ولی آنها هنوز نرسیده بودند.

Have you fixed the car yet?

آیا هنوز ماشین را تعمیر کرده‌ای؟

قیدهای احتمال

Adverbials of Probability

در زبان انگلیسی قیدهای احتماًل برای نشان دادن میزان اطمینان و احتماًل انجام شدن یا وقوع کاری استفاده می‌شوند.

قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان می‌دهد. ما از قیدهای احتماًل برای نشان دادن اینکه ما درباره چیزی چقدر مطمئن هستیم و چقدر احتماًل انجام شدنش را می‌دهیم استفاده می‌کنیم. پرکاربردترین قیدهای احتماًل در انگلیسی به شرح زیر است:

قیدهای maybe و perhaps در ابتدای عبارت و جمله می‌آیند. سایر قیدهای احتماًل معمولاً قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی می‌آیند.

  • certainly (قطعا، حتماً)
  • definitely (حتماً، مطمئنا)
  • maybe (شاید، احتمالاً)
  • possibly (احتمالاً)
  • clearly (واضحا، آشکارا)
  • obviously (آشکارا، واضح)
  • probably (احتمالاً، شاید)

Perhaps the weather will be fine.

شاید هوا خوب شود.

Maybe it won’t rain.

شاید باران نبارد.

He is certainly coming to the party.

او قطعا به مهمانی می‌آید.

We will possibly come to England next year.

ما احتمالاً سال آینده به انگلستان خواهیم آمد.

ولی اگر فعل اصلی جمله be باشد، آنگاه قیدهای تکرار بعد از فعل اصلی می‌آیند.

They are definitely at home.

آنها حتماً خانه هستند.

She was obviously very surprised.

او مشخصاً خیلی متعجب شده بود.

قیدهای مقایسه‌ای

Comparative Adverbs

در زبان انگلیسی برای نشان دادن تغییر یا برای مقایسه کردن دو یا چند چیز با هم از قیدهای مقایسه‌ای استفاده می‌کنیم. برای آشنایی بیشتر با آنها این درس را بخوانید.

ما از قیدهای مقایسه‌ای برای نشان دادن تغییر یا برای مقایسه کردن دو یا چند چیز با هم استفاده می‌کنیم. قیدهایی که یک هجایی هستند با اضافه کردن پسوند er- به انتهایشان و اگر دو یا چند هجایی باشند با more مقایسه می‌شوند.

I forget things more often nowadays.

من این روزها بیشتر از معمول چیزها را فراموش می‌کنم.

She began to speak more quickly.

او شروع کرد به سریع‌تر صحبت کردن.

They are working harder now.

آنها الان دارند سخت‌تر کار می‌کنند.

ما می‌توانیم با قیدهای مقایسه‌ای از واژه than استفاده کنیم. زمانی در جمله than به کار می‌بریم که مشخصاً بخواهیم دو چیز یا دو اتفاق یا دو زمان و… را با هم مقایسه کنیم.

I forget things more often than I used to.

من این روزها نسبت به گذشته بیشتر از معمول چیزها را فراموش می‌کنم.

برای تشدید کردن قیدهای مقایسه‌ای می‌توانیم از ساختارهای تشدیدکننده زیر استفاده کنیم. (برای اطلاعات بیشتر به بخش تشدیدکننده‌ها (intensifiers) مراجعه کنید.)

much a lot a great deal a good bit
far quite a lot a good deal a fair bit

I forget things much more often nowadays.

من این روزها خیلی بیشتر از معمول چیزها را فراموش می‌کنم.

برای تضعیف کردن قیدهای مقایسه‌ای می‌توانیم از ساختارهای تضعیف‌کننده زیر استفاده کنیم. (برای اطلاعات بیشتر به بخش تضعیف کننده‌ها (mitigators) مراجعه کنید.)

a bit a little just a little bit
just a bit a little bit slightly

She began to speak a bit more quickly.

او شروع کرد به کمی سریع‌تر صحبت کردن.

قیدهای بی‌قاعده

برخی قیدها هنگام مقایسه از قانون er- و more پیروی نمی‌کنند. در جدول زیر با برخی از پرکاربردترین قیدها آشنا می‌شویم:

حالت عالی حالت مقایسه‌ای قید
best better well
worst worse badly
most more much
least less little
farthest/furthest farther/further far

قیدهای عالی

Superlative Adverbs

در زبان انگلیسی می‌توانیم از قیدهای عالی برای مقایسه کردن بین دو قید استفاده کنیم.

ما از قیدهای عالی (superlative adverbs) برای مقایسه کردن بین دو قید استفاده می‌کنیم. قیدهایی که یک هجایی هستند با اضافه کردن est- به انتهایشان و اگر دو یا چند هجایی باشند با most مقایسه می‌شوند. (برای آشنا شدن با قیدهای مقایسه‌ای به درس قیدهای مقایسه‌ای مراجعه کنید.)

His ankles hurt badly, but his knees hurt worst.

مچ پاهایش بدجوری صدمه دیدند ولی زانوهایش از همه بیشتر آسیب دیدند.

It rains most often at the beginning of the year.

در آغاز سال از همه بیشتر باران می‌بارد.

وقتی می‌خواهیم قید عالی را تشدید کنیم ابتدا یک تشدیدکننده می‌آوریم بعد حرف the و بعد قید را می‌آوریم. برای تشدید کردن می‌توانیم از این واژه‌ها و عبارت‌های تشدیدکننده استفاده کنیم:

  • easily (به راحتی، به آسانی)
  • much (خیلی، بیشتر)
  • by far (با فاصله)

That's by far the worst film I've ever seen!

این با اختلاف زیاد بدترین فیلمی است که تا به حال دیده‌ام!

قیدهای بی‌قاعده

برخی قیدها هنگام مقایسه از قانون est- و most پیروی نمی‌کنند. در جدول زیر با برخی از پرکاربردترین قیدها آشنا می‌شویم:

حالت عالی حالت مقایسه ای قید
best better well
worst worse badly
most more much
least less little
farthest/furthest farther/further far