ویکیکتاب:سرهنویسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۹۲:
یکی از دلیلهایی که برای مخالفت با سرهنویسی بیان میشود این است که همه زبانها از همدیگر تأثیر پذیرفتهاند و زبانی که از زبانهای دیگر وام نگرفته باشد، زبانی مرده است. با این استدلال به نظر درست میرسد که واژههایی از زبان عربی در فارسی به کار ببریم و عربی نیز واژگان بسیاری از فارسی گرفته است. این عبارت درست است ولی دلیل خوبی برای مخالفت با سرهنویسی نیست چراکه در زبان عربی امروزی هر چند هنوز هم واژههای پارسی وجود دارند ولی بسیار کم است، این تنها زبان پارسی امروزی است که شمار زیادی از واژههای عربی را استفاده میکند. در دورههای آغازین، دانشمندان اسلامی (که خود ایرانی بودند) از واژگان پارسی با کمک قالبهای عربی واژگانی ساختند که تعدادی از آنها به زبان عربی نیز راه یافتهاند مانند: استیناف (از واژهٔ «نو» به معنی درخواست نو و تجدید نظر)، تهویه (از «هوا» به معنی عوض کردن هوا)، انتظار (از واژه «نگر») و ... اما این تبادل واژگان مربوط به دوران ابتدایی اسلامی بود و در دوره قاجار تقریبن هیچ واژهای از زبان فارسی به زبان عربی وارد نشده است. حال آنکه بسیاری از واژگان عربیای که در زبان فارسی امروز وجود دارند در دوره قاجار وارد این زبان شدهاند. آیا بایسته است که از واژههای عربی که در زمان قاجار وارد فارسی شدهاند یا جعلی هستند در زبان پارسی امروزمان استفاده کنیم؟
یکی دیگر از دلیلهایی که برای مخالفت با سرهنویسی بیان میشود این است که سرهنویسی کار مشکلی است. در پاسخ این افراد باید گفت بخشی از سرهنویسی مشکل است اما همه آن مشکل نیست پس نمیتوان یلهوار گفت سرهنویسی مشکل است. برای مثال واژههای فیل، طراز، زنجبیل، باذنجان، جوهر، صباح، لجام، نسخه، ... همان واژههای پارسی پیل، تراز، زنجبیل، بادمجان، گوهر، پگاه، لگام، نسک، ... بودند که عربها یا ایرانیها برخی از حروف آن را تغییر دادند و دوباره ما از همان واژههای خودمان ولی تغییر یافته به عربی استفاده میکنیم. آیا واقعاً سخت است به جای طراز که یک واژه عربی است بنویسیم تراز؟ بعضی از این واژهها را خود فارسیزبانها حرفهایش را تغییر داده و وارد زبان عربی کردهاند آنگاه چطور است که ما خود نمیتوانیم آنها را کنار بگذاریم؟ دست کم ۱۵ نویسندهٔ بزرگ ایرانی در شکل دهی ادبیات عرب نقش داشتهاند که سیبویه از جملهٔ آنان است. این دانشمندان از مصدرهای فارسی با استفاده از بابها و قالبهای دستور زبان عربی صدها کلمهٔ جدید ابداع کرده و به غنای ادبیات عرب افزودهاند.
یکی دیگر از دلیلهایی که برای مخالفت با سرهنویسی بیان میشود این است که با استفاده نکردن از واژههای عربی دیگر نخواهیم توانست اثرهای ادبی بزرگان و شاعران گذشته را بخوانیم. این حرف از پایه نادرست است زیرا قرار نیست ما و نسلهای پس از ما بدون مشکل به خواندن تمام اثرهای ادبی پیشینیانشان توانمند باشند. گذشته از این بسیاری از واژگان عربی تنها در دوره قاجار وارد زبان فارسی شدهاند و با حذف آنها شما همچنان قادر به خواندن اثرهای ادبی پیشینیان خود خواهید بود. از این که بگذریم همیشه واژههای جدیدی به زبان پارسی وارد میشوند و واژگان بسیاری نیز کنار گذاشته میشوند یا معنایشان تغییر میکند و شما به هیچ وجه نمیتوانید جلوی این رویداد بایستید.
== اصول سرهنویسی ==
|