راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس هفت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز اصلاح نگارشی |
اصلاح نگارشی |
||
خط ۳۱:
۱. من خوشحال هستم.
۲. آنها انگلیسی بلد هستند.
خط ۴۷:
۵. دوشنبه ما تعطیل هستیم.
۶. معمولاً آنها تا ساعتِ دو در شرکت هستند.
خط ۵۶:
() هنوز در ().
۸. ما تا ساعتِ دو در دانشگاه هستیم.
سطر ۱۰۲ ⟵ ۱۰۱:
مثال: من و خانمم گرسنه هستیم.
۱. امروز تا ساعتِ سه ما در خانه هستیم.
سطر ۱۱۸ ⟵ ۱۱۷:
۴. لیلا و مریم گرسنه هستند.
۵. من در خانه هستم.
سطر ۱۳۴ ⟵ ۱۳۳:
تمرین ۳
مَن دانِشجو هَستَم. مَن دانِشجویَم. (d۱neshj۹-yam)
تُو دانِشجو هَستی. تُو دانِشجویی \ دانشجوئی. (d۱neshj۹-ش۵)
او دانِشجو اَست. او دانِشجوست. (d۱neshj۹-st)
ما دانِشجو هَستیم. ما دانِشجوییم \ دانِشجوئیم. (d۱neshj۹-ش۵m)
شُما دانِشجو هَستید. شُما دانِشجویید \ دانِشجوئید. (d۱neshj۹-ش۵d)
آنها دانِشجو هَستَند. آنها دانِشجویَند. (d۱neshj۹-yand)
مَن اینجا هَستَم. مَن اینجایَم. (۵nj۱-yam)
تُو اینجا هَستی. تُو اینجایی \ اینجائی. (۵nj۱-ش۵)
او اینجا اَست. او اینجاست. (۵nj۱-st)
ما اینجا هَستیم. ما اینجاییم \ اینجائیم. (۵nj۱-ش۵m)
شُما اینجا هَستید. شُما اینجایید \ اینجائید. (۵nj۱-ش۵d)
آنها اینجا هَستَند. آنها اینجایَند. (۵nj۱-yand)
مثال: من و برادرم دانشجو هستیم.
من و برادرم (دانشجوییم \ دانشجوئیم).
۱. لیلا و مریم دانشجو هستند.
لیلا و مریم ().
۲. مادربزرگ و پدربزرگت کجا هستند؟
مادربزرگ و پدربزرگَت ().
تو ().
۴. تو کجا هستی؟
تو ().
۵. ما تا ساعتِ شش اینجا هستیم.
ما تا ساعتِ شش ().
۶. تو هستی؟
().
۷. مادرم الان در خانه تنها است.
مادرم الان در خانه ().
تمرین ۴
مثال: روزِ سه شنبه ما تا ساعتِ سه (منتظرِ خواهرِ علی) بودیم.
روزِ سه شنبه ما تا ساعتِ سه(منتظرِ خواهرش) بودیم.
خواهرم تا ساعتِ هشتِ صبح () بود.
۳. برادرم (منتظرِ مادر بزرگِ آنها) است.
۴. ما (منتظرِ تلفنِ شوهرِ شما) هستیم.
ما () هستیم.
۵. خانمم درخانه (منتظرِ بچّهٌ برادرِ من) است.
خانمم درخانه () است.
تمرین ۵
مثال: شما زبانِ انگلیسی بلدید؟ < کمی >
بله، ().
بله، ().
بله، ().
۴. تو حاضری؟ < تقریباً >
بله، ().
۵. این جمله درست است؟ < کاملاً >
بله، ().
تمرین ۶
مثال: به نظرِ تو، این لباس تنگ نیست؟ < تنگ >
چرا، خیلی (تنگ است).
نه، اصلاً (تنگ نیست).
۱. این فیلم خوب نیست؟ < جالب >
چرا، خیلی ().
نه، اصلاً ().
۲. این غذا خوب نیست؟ < خوشمزه >
چرا، واقعاً ().
نه، اصلاً ().
۳. بِه نَظَرِ تو، این هتل خوب نیست؟ < تمیز >
چرا، کاملاً ().
نه، زیاد ().
نه، اصلاً ().
۴. بِه نَظَرِ تو، این خطّ خوب نیست؟ < قشنگ >
چرا، واقعاً ().
نه، زیاد ().
نه، اصلاً ().
۵. این فعل برایِ این جمله مناسب نیست؟ < مناسب >
چرا، کاملاً ().
نه، زیاد ().
نه، اصلاً (). ������������������������������������������������������������������������������������������������������������������������������گفتگو (۷)
فریبا : میوۀ تو رویِ میز است. بفرما.
سطر ۲۴۹ ⟵ ۳۱۴:
فریبا : من هم همینطور.
نام و نامِ خانِوادِگی:
تاریخ:
تکلیفِ منزل (۷)
تمرین
۱. بلد ۲.مریض ۳.خوب ۴.خسته ۵.حاضر ۶.منتظرِ ۷.تعطیل ۸.بیرون
مثال: ما (منتظرِ) معلّمِ انگلیسی هستیم.
�کلمه هایِ تازه (
اَصلاً «àÇ۵Çؤ AëSëR Faslan F
|