راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس دوازده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
اصلاح نگارشی
خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲}}
درسِ‮ ‬دوازدهم‮‬دوازدهم (‬۱۲‮۱۲)‬
 
نمونۀ‮ ‬جمله
 
نمونهٌ‮ ‬جمله
۱‮. ‬من تا نیم ساعتِ‮ ‬دیگر حاضر می‌شوم‮. ‬
éÑÇح۳۰ï‮* «‬کÇ‮\‬ÇإÇةèÄîچÇ‮*‬ÇإÇ‮+‬Ç‮\‬Ç‮۷ ‬B
۲‮. ‬دارویم را خوردم ولی حالم بهتر نشد‮. ‬
 
éÑÇجñْÇِàڈÇ‮]‬Ç‮\‬Ç‮۵‬Ç‮=‬Ç‮* ‬AںCï‮*‬ÇحóاÇ‮-‬ÇبÇهÇبÇ‮)‬ÇءÇ‮= ‬B
۳‮. ‬خانهٌ‮ ‬ما سه طبقه داشت‮. ‬اوّلین طبقه مالِ‮ ‬مادرم بود‮. ‬طبقهٌ‮ ‬دوّم مالِ‮ ‬برادرم بود‮. ‬سومی مالِ‮ ‬ما بود‮. ‬
éÑÇ‮=‬Ç؟ ÇجâئÇحéOäKÇ‮ ‬ÇوÇ‮\‬Ç‮۵‬Ç‮= ‬BçإèâÇجäKÇحÇ‮(‬ïیÇ‮۳‬ÇّÇجÇإÇ‮۵‬Ç‮= ‬B‮…‬ّäKÇحÇ‮(‬ÇةÇ‮۳‬ÇّÇجÇإÇ‮۵‬Ç‮= ‬BéOîشñغÇحéÑÇ‮=‬Ç؟ ÇجÇإÇ‮۵‬Ç‮= ‬B
 
 
تمرین‮ ‬۱
تمرین ‮ ‬۱
 
شُدَن‮  - ‬شُد‮ ‬
من شُدَم نَشُدَم
تو شُدی نَشُدی
او شُد نَشُد
ما شُدیم نَشُدیم
شما شُدید نَشُدید
آنها شُدَند نَشُدَند
 
من شُدَم نَشُدَم
مثال‮:‬‭ ‬صبح خوب بود ولی بعد هوا‮ (‬گرم شد‮). ‬ ‮< ‬گرم شدن‮ >‬
 
تو شُدی نَشُدی
۱‮. ‬دیروز به خانهٌ‮ ‬مادربزرگم رفتم‮. ‬او خیلی‮ (). ‬ ‮ < ‬خوشحال شدن‮ >‬
۲‮. ‬همهٌ‮ ‬لباسها را شستم‮. ‬خیلی‮ (). ‬ ‮< ‬خسته شدن‮ >‬
۳‮. ‬صبح ماشینم خوب بود ولی بعدازظهر‮ (). ‬ ‮< ‬خراب شدن‮ >‬
۴‮. ‬غذایِ‮ ‬آن رستوران را خوردم‮. ‬حالم‮ (). ‬ ‮< ‬خراب شدن‮ >‬
۵‮. ‬تا دیروز تب داشتم ولی امروز حالم‮ (). ‬ ‮< ‬خوب شدن‮ >‬
۶‮. ‬چون روزِ‮ ‬سه شنبه استاد مریض بود کلاس‮ (). ‬ ‮< ‬تعطیل شدن‮ >‬
۷‮. ‬یک ساعت پیش گرسنه نبودم ولی الان‮ (). ‬ ‮< ‬گرسنه شدن‮ >‬
 
او شُد نَشُد
تمرین‮ ‬۲
شُدَن‮ - ‬شَو
من می شَوَم نِمی شَوَم
تو می شَوی نِمی شَوی
او می شَوَد‮ ‬ نِمی شَوَد
ما می شَویم نِمی شَویم
شما می شَوید نِمی شَوید
آنها می شَوَند نِمی شَوَند
 
ما شُدیم نَشُدیم
مثال‮: ‬حالِ‮ ‬بچّه دقیقه به دقیقه بدتر‮ (‬می‌شود‮). ‬ ‮< ‬شدن‮ >‬
 
شما شُدید نَشُدید
۱‮. ‬نانوایی یک ساعتِ‮ ‬دیگر‮ (). ‬ ‮< ‬تعطیل شدن‮ >‬
۲‮. ‬عکسها تا چهارشنبه‮ (). ‬ ‮< ‬حاضر شدن‮ >‬
۳‮. ‬کارم تا نیم ساعتِ‮ ‬دیگر‮ (). ‬ ‮< ‬تمام شدن‮ >‬
۴‮. ‬از فردا هوا‮ (). ‬ ‮< ‬گرم شدن‮ >‬
۵‮. ‬چرا‮ ‬غذایت را نمی‌خوری؟ ‭ ‬غذایت‮ (). ‬ ‮< ‬سرد شدن‮ >‬
۶‮. ‬از سالِ‮ ‬دیگر من معلّمِ‮ ‬شما‮ (). ‬ ‮< ‬شدن‮ >‬
۷‮. ‬I am ready، ‭ ‬‮ ‬به زبانِ‮ ‬فارسی چه‮ ()‬؟ ‮< ‬شدن‮ >‬
۸‮. ‬جمعه، ‮ ‬به زبانِ‮ ‬انگلیسی چه‮ ()‬؟ ‮< ‬شدن‮ >‬
 
آنها شُدَند نَشُدَند
تمرین‮ ‬۳
مثال‮: ‬چند نفر در کلاس هستند؟
الان سه نفر توی کلاسند‮. ‬
 
مثال: صبح خوب بود ولی بعد هوا‮ (‬گرم شد‮). ‬ ‮< ‬گرم شدن‮ >‬
۱‮. ‬تولّدِ‮ ‬تو چه روزی است؟ ‮< ‬روزِ‮ ‬اوّلِ‮ ‬مُرداد‮ >‬
 
# دیروز به خانهٌ‮ ‬مادربزرگم رفتم‮. ‬او خیلی‮ (). ‬ ‮ < ‬خوشحال شدن‮ >‬
۲‮. ‬چند تا نان می‌خواهید؟ ‮ ‬ ‮< ‬سه تا‮ >‬
# ‬همۀ‮ ‬لباسها را شستم‮. ‬خیلی‮ (). ‬ ‮< ‬خسته شدن‮ >‬
# ‬صبح ماشینم خوب بود ولی بعدازظهر‮ (). ‬ ‮< ‬خراب شدن‮ >‬
# غذایِ‮ ‬آن رستوران را خوردم‮. ‬حالم‮ (). ‬ ‮< ‬خراب شدن‮ >‬
# ‬تا دیروز تب داشتم ولی امروز حالم‮ (). ‬ ‮< ‬خوب شدن‮ >‬
# چون روزِ‮ ‬سه شنبه استاد مریض بود کلاس‮ (). ‬ ‮< ‬تعطیل شدن‮ >‬
# ‬یک ساعت پیش گرسنه نبودم ولی الان‮ (). ‬ ‮< ‬گرسنه شدن‮ >‬
 
تمرین‮ ‬۲
۳‮. ‬شما چند روز در تهران بودید؟ ‮ ‬ ‮< ‬یک هفته‮ >‬
 
شُدَن‮ - ‬شَو
۴‮. ‬وزنِ‮ ‬بچّهٌ‮ ‬شما چند کیلو است؟ ‮< ‬بیست کیلو‮ >‬
 
من می شَوَم نِمی شَوَم
۵‮. ‬شما چند تا بچّه دارید؟ ‮ ‬ ‮< ‬دو تا‮ >‬
 
تو می شَوی نِمی شَوی
۶‮. ‬شما چند سال دارید؟ ‮< ‬بیست سال‮ >‬
 
او می شَوَد‮ ‬ نِمی شَوَد
۷‮. ‬بچّهٌ‮ ‬شما چند کیلو وزن دارد؟ ‮< ‬بیست کیلو‮ >‬
 
ما می شَویم نِمی شَویم
۸‮. ‬چند صفحه نوشتی؟ ‮< ‬تقریباً‮ ‬ده صفحه‮ >‬
 
شما می شَوید نِمی شَوید
۹‮. ‬شما چند کیلو میوه می‌خواهید؟ ‮< ‬یک کیلو‮ >‬
 
آنها می شَوَند نِمی شَوَند
۱۰‮. ‬از اینجا تا شیراز چند کیلومتر راه است؟ ‮ ‬ ‮< ‬تقریباً‮ ‬صد کیلومتر‮ >‬
 
مثال‮: ‬
۱۱‮. ‬از اینجا تا سینما چند متر راه است؟ ‮< ‬تقریباً‮ ‬صد متر‮ >‬
 
حالِ‮ ‬بچّه دقیقه به دقیقه بدتر‮ (‬می‌شود‮). ‬ ‮< ‬شدن‮ >‬
۱۲‮. ‬هفتهٌ‮ ‬پیش چند نفر به کلاس آمدند؟ ‮ ‬ ‮< ‬دو نفر‮ >‬
#
# ‬نانوایی یک ساعتِ‮ ‬دیگر‮ (). ‬ ‮< ‬تعطیل شدن‮ >‬
# عکسها تا چهارشنبه‮ (). ‬ ‮< ‬حاضر شدن‮ >‬
# کارم تا نیم ساعتِ‮ ‬دیگر‮ (). ‬ ‮< ‬تمام شدن‮ >‬
# از فردا هوا‮ (). ‬ ‮< ‬گرم شدن‮ >‬
# چرا‮ ‬غذایت را نمی‌خوری؟ ‭ ‬غذایت‮ (). ‬ ‮< ‬سرد شدن‮ >‬
# از سالِ‮ ‬دیگر من معلّمِ‮ ‬شما‮ (). ‬ ‮< ‬شدن‮ >‬
# ‬I am ready،‬ به زبانِ‮ ‬فارسی چه‮ ()‬؟ ‮< ‬شدن‮ >‬
# ‬جمعه، ‮ ‬به زبانِ‮ ‬انگلیسی چه‮ ()‬؟ ‮< ‬شدن‮ >‬
 
تمرین‮ ‬۳
۱۳‮. ‬این کتاب چند جلد دارد؟ ‮<‬‭ ‬سه جلد‮ >‬
مثال‮: ‬
 
چند نفر در کلاس هستند؟
۱۴‮. ‬تو روزی چند ساعت درس می‌خوانی؟ ‮ ‬ ‮< ‬تقریباً‮ ‬سه ساعت‮ >‬
 
الان سه نفر توی کلاسند‮. ‬
۱۵‮. ‬امروز چند درجه بالایِ‮ ‬صفر است؟ ‮< ‬ده درجه‮ >‬
 
# تولّدِ‮ ‬تو چه روزی است؟ ‮< ‬روزِ‮ ‬اوّلِ‮ ‬مُرداد‮ >‬
۱۶‮. ‬دیروز چند جفت کفش خریدی؟ ‮< ‬یک جفت‮ >‬
# چند تا نان می‌خواهید؟ ‮ ‬ ‮< ‬سه تا‮ >‬
# شما چند روز در تهران بودید؟ ‮ ‬ ‮< ‬یک هفته‮ >‬
# ‬وزنِ‮ ‬بچّهٌ‮ ‬شما چند کیلو است؟ ‮< ‬بیست کیلو‮ >‬
# ‬شما چند تا بچّه دارید؟ ‮ ‬ ‮< ‬دو تا‮ >‬
# شما چند سال دارید؟ ‮< ‬بیست سال‮ >‬
# بچّهٌ‮ ‬شما چند کیلو وزن دارد؟ ‮< ‬بیست کیلو‮ >‬
# چند صفحه نوشتی؟ ‮< ‬تقریباً‮ ‬ده صفحه‮ >‬
# ‬شما چند کیلو میوه می‌خواهید؟ ‮< ‬یک کیلو‮ >‬
# ‬از اینجا تا شیراز چند کیلومتر راه است؟ ‮ ‬ ‮< ‬تقریباً‮ ‬صد کیلومتر‮ >‬
# از اینجا تا سینما چند متر راه است؟ ‮< ‬تقریباً‮ ‬صد متر‮ >‬
# هفتۀ ‬پیش چند نفر به کلاس آمدند؟ ‮ ‬ ‮< ‬دو نفر‮ >‬
# ‬این کتاب چند جلد دارد؟ ‮<‬‭ ‬سه جلد‮ >‬
# ‬تو روزی چند ساعت درس می‌خوانی؟ ‮ ‬ ‮< ‬تقریباً‮ ‬سه ساعت‮ >‬
# امروز چند درجه بالایِ‮ ‬صفر است؟ ‮< ‬ده درجه‮ >‬
# ‬دیروز چند جفت کفش خریدی؟ ‮< ‬یک جفت‮ >‬
# بچه چند درجه تب دارد؟ ‮< ‬دو درجه‮ >‬
 
تمرین ‮ ‬۴
۱۷‮. ‬بچه چند درجه تب دارد؟ ‮< ‬دو درجه‮ >‬
 
تمرین‮ ‬۴
اَوّل‮ ‬ اَوّل‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬اَوّلی اَوّل‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬اَوّلین
 
دُو‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬دُوّم دُوّم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬دُومی دُوّم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬دُوّمین‮ ‬
 
سِه‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬سِوّم‮ ‬ سِوّم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬سِومی سِوّم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬سِوّمین
 
چَهار‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬چَهارُم چَهارُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬چهارمی چَهارُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬چَهارُمین
 
پَنج‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬پَنجُم پَنجُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬پَنجُمی پَنجُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬پَنجُمین
 
شِش‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬شِشُم شِشُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬شِشُمی شَشُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬شِشُمین
 
هَفت‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬هَفتُم هَفتُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬هَفتُمی هَفتُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬هَفتُمین
 
هَشت‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬هَشتُم هَشتُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬هَشتُمی هَشتُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬هَشتُمین
 
نُه‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬نُهُم نُهُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬نُهُمی نُهُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬نُهُمین
 
دَه‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬دَهُم دَهُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬دَهُمی دَهُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬دَهُمین
 
یازدَه‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬یازدَهُم یازدَهُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬یازدَهُمی یازدَهُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین=یازدَهُمین
 
چَند‮ ‬‭+‬‮ ‬م‮ = ‬چَندُم چَندُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬چَندُمی چَندُم‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬چَندُمین
 
آخَر آخَر‮ ‬‭+‬‮ ‬ی‮ = ‬آخَری آخَر‮ ‬‭+‬‮ ‬ین‮ = ‬آخَرین
 
مثال‮: ‬روزِ‮

روزِ‮ ‬سوّم به اصفهان رفتیم‮. ‬
 
‮(‬سوّمین‮) ‬روز به اصفهان رفتیم‮. ‬
 
۱‮. ‬مریم بچّهٌ‮ ‬اوّلِ‮ ‬من است‮. ‬
 
مریم‮ () ‬بچّهٌ‮ ‬من است‮. ‬
 
۲‮. ‬اوّلین نفر بلد بود ولی دوّمین نفر بلد نبود‮. ‬
 
اوّلین نفر بلد بود ولی‮ () ‬بلد نبود‮. ‬
 
۳‮. ‬من اوّلین جلدِ‮ ‬این کتاب را دارم‮. ‬
 
من جلدِ‮ () ‬این کتاب را دارم‮. ‬
 
۴‮. ‬طبقهٌ‮ ‬اوّل مالِ‮ ‬ماست‮. ‬
 
‮() ‬طبقه مالِ‮ ‬ماست‮. ‬
 
۵‮. ‬اوّلین دخترم مهندس است‮. ‬دوّمین دخترم معلّم است‮. ‬
 
‮ () ‬مهندس است‮. () ‬معلّم است‮. ‬
‮() ‬مهندس است‮. () ‬معلّم است‮. ‬

۶‮. ‬آنجا دو تا مغازه هست‮. ‬اوّلی نانوایی است‮. ‬دوّمی گلفروشی است‮.
آنجا دو تا مغازه هست‮. ‬مغازهٌ‮ () ‬نانوایی است‮. ‬دوّمی گلفروشی است‮. ‬
 
تمرین‮ ‬۵
 
مثال‮:‬‭ ‬من روزِ‮ ‬سوّمِ‮ ‬این ماه‮ (‬به‮) ‬انگلیس‮ (‬می‌روم‮). < ‬رفتن‮ >‬
 
سطر ۱۳۰ ⟵ ۱۶۲:
‮< ‬رفتن‮ >‬
 
�گفتگو‮ (‬۱۲‮)‬
 
گفتگو‮ (۲۱)
 
مینا ‮: ‬حالت چطور است؟ بهتر شدی؟
 
علی ‮: ‬بله، ‮ ‬الان تب ندارم‮. ‬بهترم‮. ‬
 
مینا ‮: ‬من بیرون می‌روم‮. ‬تو چیزی نمی‌خواهی؟ بیرون کاری نداری؟
 
علی ‮: ‬امروز هوا چند درجه زیرِ‮ ‬صفر است‮. ‬تو کجا می‌روی!؟
 
مینا ‮:. ‬در خانه اصلاً‮ ‬نان نداریم‮. ‬برایِ‮ ‬شام نان می‌خواهیم‮. ‬به نانوایی می‌روم‮. ‬
مینا ‮:. ‬در خانه اصلاً‮ ‬نان نداریم‮. ‬برایِ‮ ‬شام نان می‌خواهیم‮. ‬به نانوایی می‌روم‮.
علی ‮: ‬عکسهایِ‮ ‬من تا ساعتِ‮ ‬هفت و نیم حاضر می‌شود‮. ‬عکسهایِ‮ ‬من را از عکّاسی‮ ‬ می‌گیری؟
 
مینا ‮:‬‭ ‬عکسها را به کدام عکاسی دادی؟�علی ‮: ‬عکّاسیِ‮ ‬مهتاب‮. ‬
مینا ‮:‬‭ ‬عکسها را به کدام عکاسی دادی؟
 
 
علی ‮: ‬عکّاسیِ‮ ‬مهتاب‮. ‬
 
مینا ‮:‬‭ ‬‮ ‬عکّاسیِ‮ ‬مهتاب کجاست؟
 
علی ‮: ‬تو خیابانِ‮ ‬فرشته را بلدی، ‮ ‬کجاست؟
 
مینا ‮:‬‭ ‬بله، ‮ ‬بلدم‮. ‬زیاد دور نیست‮. ‬
 
علی ‮: ‬اوّلِ‮ ‬خیابان سه تا مغازه هست‮. ‬اوّلین مغازه‮ ‬گل فروشی است‮. ‬مغازهٌ‮ ‬دوّم نانوایی است‮. ‬عکاسیِ‮ ‬مهتاب کنارِ‮ ‬نانوایی است‮. ‬
 
مینا ‮:‬‭ ‬متوجّه شدم‮. ‬نانوایی زود تعطیل می‌شود‮. ‬من اوّل نان می‌خرم بعد به عکّاسی‮ ‬ می‌روم‮. ‬
 
علی ‮: ‬خیلی ممنون‮. ‬
 
�نام و نامِ‮ ‬خانوادگی‮:‬‭ ‬
 
نام و نامِ‮ ‬خانوادگی‮:‬‭ ‬
 
��������������������������������������������������������������������������������������������������������������������������������تاریخ‮:‬‭ ‬
 
تکلیفِ‮ ‬خانه‮ (‬۱۲‮)‬
۱‮. ‬شُدَن‮ \ ‬شُد

۲‮. ‬شُستَن‮ \ ‬شُست
‮ ‬شَو ‮ ‬شو
۳‮. ‬خواستَن‮ \ ‬خواست ۴‮. ‬دَرس خواندَن‮ \ ‬دَرس‭+‬‮ ‬خواند
خواه دَرس‮ ‬‭+‬‮ ‬خوان
 
۳‮. ‬خواستَن‮ \ ‬خواست ‮
تمرین‮ ‬۱
 
مثال‮:‬‭ ‬تو خیلی قشنگ هستی‮. ‬
. ‬دَرس خواندَن‮ \ ‬دَرس‭+‬‮ ‬خواند
تو امروز خیلی قشنگ‮ (‬شدی‮). ‬
 
خواه دَرس‮ ‬‭+‬‮ ‬خوان
 
تمرین ۱
 
مثال‮:‬
 
تو خیلی قشنگ هستی‮. ‬
 
تو امروز خیلی قشنگ‮ (‬شدی‮). ‬
‮ ‬
۱‮. ‬ساعت شش است‮. ‬
 
ساعت شش‮ (). ‬
ساعت شش‮ (). ‬
 
۲‮. ‬امروز خیلی خسته هستم‮. ‬
 
امروز خیلی خسته‮ (). ‬
 
۳‮. ‬امروز هوا سرد است‮. ‬
 
‮ ‬از فردا سرد‮ (). ‬
‬از فردا سرد‮ (). ‬
 
۴‮. ‬قیمتِ‮ ‬خانه گران است‮. ‬
 
قیمتِ‮ ‬خانه سال به سال گرانتر‮ (). ‬
قیمتِ‮ ‬خانه سال به سال گرانتر‮ (). ‬
 
۵‮. ‬ما حاضریم‮. ‬
تا یک ربع دیگر ما حاضر‮ (). ‬
 
تا یک ربع دیگر ما حاضر‮ (). ‬
تمرین‮ ‬۲
 
مثال‮:‬‭ ‬شما چند سال در ایران بودید؟ ‮< ‬سه سال‮ >‬
تمرین‮ ۲
من سه سال در ایران بودم‮. ‬
 
مثال‮:‬‭ ‬
 
شما چند سال در ایران بودید؟ ‮< ‬سه سال‮ >‬
 
من سه سال در ایران بودم‮. ‬
 
۱‮. ‬مهتاب چند شب در اصفهان بود؟ ‭ ‬ ‮< ‬یک شب‮ >‬
سطر ۱۹۵ ⟵ ۲۷۱:
 
تمرین‮ ‬۳
 
مثال‮:‬‭ ‬او الان در طبقهٌ‮ (‬چهارم‮ - ‬چهارمی‮ - ‬چهارمین‮) ‬است‮. ‬
 
۱‮۱. ‬امروز‮ (‬چندمِ‮ - ‬چندمی‮ - ‬چندمین‮) ‬روزِ‮ ‬ماه است؟
۲‮۲. ‬علی‮ (‬چهارم‮ - ‬چهارمی‮ - ‬چهارمین‮) ‬بچّهٌ‮ ‬من است‮. ‬
۳‮۳. ‬دیگر توی خانه نان نداریم‮. ‬این‮ (‬‭ ‬آخری‮ - ‬آخرین‮) ‬است‮. ‬
۴‮۴. ‬اواو سه تا برادر دارد‮. (‬اوّل‮ - ‬اوّلی‮ - ‬اوّلین‮) ‬برادرش استادِ‮ ‬دانشگاه است‮. (‬‭ ‬دوّم‮ - ‬دوّمی‮ - ‬دوّمین‮) ‬دکتر است‮. (‬‭ ‬سوّم‮ - ‬سوّمی‮ - ‬سوّمین‮) ‬کارمند است‮. ‬
۵‮۵. ‬این‮ (‬چندمی‮ - ‬چندمین‮) ‬بار است؟
۶‮۶. ‬این‮ (‬چندمی‮ - ‬چندمین‮) ‬است؟
۷‮۷. ‬امروز‮امروز‮ (‬چَندُمِ‮ - ‬چَندُمین‮) ‬ماه است؟
۸‮۸. ‬طبقهٌ‮طبقهٌ‮ (‬‭ ‬دوّم‮ - ‬دوّمی‮ - ‬دوّمین‮) ‬مالِ‮ ‬برادرم است‮. ‬
۹‮۹. ‬جلدِ‮جلدِ‮ (‬‭ ‬دوّمِ‮ - ‬دوّمیِ‮ - ‬دوّمینِ‮) ‬این کتاب به بازار آمد‮. ‬
 
 
�کلمهکلمه هایِ‮ ‬تازه‮ (‬‭ ‬۱۲‮۲۱)
 
آخِر‭/‬‮ ‬آخرَ‮ ‬i‮ ‬`Çج‮ ‬jçإ «ک‮ ‬AèIÇٍÇو‮ ‬F‮۱‬kher‭/ ‬‮۱‬khar‮ ‬F
سطر ۲۴۴ ⟵ ۳۲۳:
وَزنèdÇ‮۳ ‬Fvazn‮ ‬F
* ماههایِ‮ ‬ایرانی
* فَروَردین
فَروَردین۳‮«‬é۲۱‮…‬ڑ‮ ‬`ÇS‮«‬é۲۰‮…‬ڑ‮ ‬Ffarvard‮۵‬n‮ ‬F
* اُردیبِهِشت
اُردیبِهِشتÇS‮«‬é۲۱‮…‬ڑ‮ ‬`۵‮«‬é۲۱‮…‬ڑ‮ ‬Ford‮۵‬behesht‮ ‬F
* خُرداد
خُرداد۵‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬`۶‮«‬é۲۱‮…‬ڑ‮ ‬Fkhord‮۱‬d‮ ‬F
* تیر
تیر۶‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬`۷‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬Ft‮۵‬r‮ ‬F
* مُرداد
مُرداد۷‮«‬é۲۳‮…‬ڑ‮ ‬`۸‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬Fmord‮۱‬d‮ ‬F
* شَهریوَر
شَهریوَر۸‮«‬é۲۳‮…‬ڑ‮ ‬`۹‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬Fshahr‮۵‬var‮ ‬F
* مِهر
مِهر۹‮«‬é۲۳‮…‬ڑ‮ ‬`۱۰‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬Fmehr‮ ‬F
* آبان
آبان۱۰‮«‬é۲۳‮…‬ڑ‮ ‬`۱۱‮«‬é۲۱‮…‬ڑ‮ ‬F‮۱‬b‮۱‬n‮ ‬F
* آذَر
آذَر۱۱‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬`۱۲‮«‬é۲۱‮…‬ڑ‮ ‬F‮۱‬zar‮ ‬F
* دی
دی۱۲‮«‬é۲۲‮…‬ڑ‮ ‬`۱‮«‬é۲۰‮…‬ڑ‮ ‬Fdei‮ ‬F
* بَهمَن
بَهمَن۱‮«‬é۲۱‮…‬ڑ‮ ‬`۲‮«‬é۱۹‮…‬ڑ‮ ‬Fbahman‮ ‬F
* اِسفَند
اِسفَند۲‮«‬é۲۰‮…‬ڑ‮ ‬`۳‮«‬é۲۰‮…‬ڑ‮ ‬Fesfand‮ ‬F