راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس دوازده: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲:
درسِ دوازدهم (۱۲)
==نمونۀ جمله==
==تمرین ۱==
شُدَن - شُد
خط ۳۷:
# یک ساعت پیش گرسنه نبودم ولی الان (). < گرسنه شدن >
==تمرین ۲==
شُدَن - شَو
خط ۵۳:
آنها می شَوَند نِمی شَوَند
مثال: حالِ بچّه دقیقه به دقیقه بدتر (میشود). < شدن >
# نانوایی یک ساعتِ دیگر (). < تعطیل شدن >
# عکسها تا چهارشنبه (). < حاضر شدن >
سطر ۶۶ ⟵ ۶۴:
# جمعه، به زبانِ انگلیسی چه ()؟ < شدن >
==تمرین ۳==
مثال:
الان سه نفر توی کلاسند.
سطر ۹۱ ⟵ ۸۷:
# بچه چند درجه تب دارد؟ < دو درجه >
==تمرین ۴ ==
اَوّل اَوّل + ی = اَوّلی اَوّل + ین = اَوّلین
سطر ۱۱۹ ⟵ ۱۱۵:
آخَر آخَر + ی = آخَری آخَر + ین = آخَرین
مثال: روزِ سوّم به اصفهان رفتیم.
(سوّمین) روز به اصفهان رفتیم.
۱. مریم
مریم () بچّهٌ من است.
سطر ۱۴۶ ⟵ ۱۴۰:
۶. آنجا دو تا مغازه هست. اوّلی نانوایی است. دوّمی گلفروشی است.
آنجا دو تا مغازه هست. مغازهٌ () نانوایی است. دوّمی گلفروشی است.
==تمرین ۵==
مثال: من روزِ سوّمِ این ماه (به) انگلیس (میروم). < رفتن >
۱. من همیشه نامههایم را () دست (). < نوشتن >
۲. تو () من چه ()؟ < خواستن >
۳. من همیشه () خانه تنها (). < بودن >
۴. ایرانیها () قاشق و چنگال غذا (). < خوردن >
۵. ما همیشه روزِ اوّلِ سال () خانهٌ پدربزرگم (). < رفتن >
==تمرین ۶ ==
۱. شُدَن \ شُد
سطر ۲۱۴ ⟵ ۱۷۱:
خواه دَرس + خوان
مثال: تو خیلی قشنگ هستی.
تو امروز خیلی قشنگ (شدی).
سطر ۲۴۲ ⟵ ۱۹۶:
تا یک ربع دیگر ما حاضر ().
==تمرین ۷ ==
مثال:شما چند سال در ایران بودید؟ < سه سال >
من سه سال در ایران بودم.
سطر ۲۶۹ ⟵ ۲۲۴:
۱۰. وزنت چند کیلو است؟ < صد کیلو >
==تمرین
مثال: او الان در طبقهٌ (چهارم - چهارمی - چهارمین) است.
سطر ۲۹۱ ⟵ ۲۴۶:
۹. جلدِ ( دوّمِ - دوّمیِ - دوّمینِ) این کتاب به بازار آمد.
==گفتگو ==
مینا : حالت چطور است؟ بهتر شدی؟
علی : بله، الان تب ندارم. بهترم.
مینا : من بیرون میروم. تو چیزی نمیخواهی؟ بیرون کاری نداری؟
علی : امروز هوا چند درجه زیرِ صفر است. تو کجا میروی!؟
مینا :. در خانه اصلاً نان نداریم. برایِ شام نان میخواهیم. به نانوایی میروم.
علی : عکسهایِ من تا ساعتِ هفت و نیم حاضر میشود. عکسهایِ من را از عکّاسی میگیری؟
مینا : عکسها را به کدام عکاسی دادی؟
علی : عکّاسیِ مهتاب.
مینا : عکّاسیِ مهتاب کجاست؟
علی : تو خیابانِ فرشته را بلدی، کجاست؟
مینا : بله، بلدم. زیاد دور نیست.
علی : اوّلِ خیابان سه تا مغازه هست. اوّلین مغازه گل فروشی است. مغازهٌ دوّم نانوایی است. عکاسیِ مهتاب کنارِ نانوایی است.
مینا : متوجّه شدم. نانوایی زود تعطیل میشود. من اوّل نان میخرم بعد به عکّاسی میروم.
علی : خیلی ممنون.
==کلمه هایِ تازه==
*آخِر/ آخرَ i `Çج jçإ «ک AèIÇٍÇو F۱kher/ ۱khar F
*آخِرین / آخَرینçإ «کÇج AçإêVÇج F۱kher۵n/ ۱khar۵n F
*اَوّلینçإèâÇج Favval۵n F
*باز بودَنäJÇ"ÇؤÇ"Çی Fb۱z b۹dan F
*بالایِ `ÇجèکÇة Fb۱l۱-ye F
*بَعداَزظُهر «_ «ک Fbaشd az zohr F
*تا ` «آ Añá Aç{ Añ{ Aêl Ft۱ F
*تَب داشتَنîMÇ*Ç Çی Ftab d۱shtan F
*تَمام شُدَنÇبÇ-ÇبÇی AèIÇٍÇی Ftam۱m shodan F
*جُفتë+ Aëg Aëäéو Fjoft F
*جِلدç{ Aä* Fjeld F
*چَند تاÇ"Ç-Çآ F chand t۱ F
*چَند ساعَتâ=éûäش Fchand s۱شat F
*چَندُمÇ"Ç-ÇآîشñغÇج Aâ=îشñغÇج Fchandom F
*چَندُمینÇ"Ç-ÇآîشñغÇج Aâ=îشñغÇج Fchandom۵n F
*خَراب شُدَنÇ۱ÇٍÇیÇی Fkhar۱b shodan F
*خواستَن(اَز- را)ó~Ç۵Ç" AóäÇ^ A iâ<êـñ@ «؛ ç] «`Çئں$Çة jÇ۵Ç=Ç" Fkh۱stan F
*دَرَجِه iâ۷…x «vÇبÇاÇج j…x Aíه…x Aëجâ۷ «v Fdaraje F
*دَرس خواندَنïطں-Ç۷Çی Fdars kh۱ndan F
*دَقیقِه بِه دَقیقِهàیï*Ç(Ç+Çة AêقÇ&ÇیäشÇبÇ- Fdaq۵qe- be- daq۵qe F
*شُدَن `ÇبÇی Fshodan F
*شُستَن(را)êٹÇ$ Fshostan F
*صِفرÉ[Éç Fsefr F
*طَبَقِه `äK Ftabaqe F
*عَکّاسیéتê^â. Fشakk۱s۵ F
*کاری نَداری؟ópéñÇ*Ç ÇوÇ\Ç۹ÇّÇ) H Fk۱r۵ nad۱r۵ F
*کیلُوÉLÉç Fk۵lo F
*کیلُومِترÉLÉçÉ [ÉgÉں Fk۵lometr F
*گُل فُروشیâشâ. Fgolfor۹sh۵ F
*مِترÉ [ÉgÉں Fmetr F
*مُتِوَجّه شُدَن( را )óùâِÇ۷Çی AÇٍÇ)Çی AںCïtÇ- Fmotavajjeh shodan F
*نانواییÉpÉ…â. Fn۱nv۱ش۵ F
*نَفَر `êl iêîé« j Fnafar F
*وَزنèdÇ۳ Fvazn F
== ماههایِ ایرانی ==
|