راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس سیزده: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵:
شکلِ مناسبِ فعل را داخلِ پرانتز بنویسید.
مثال: لطفاً این لباس را برایِ من
الان میشویم.
۱. حالت خوب نیست. زودتر به دکتر (———————————). < رفتن - بُ +رُو >
- باشد. حتماً امروز بعد از کلاس (———————————).
۲. عزیزم، لطفاً قاشق و چنگال به من (———————————). < دادن - بِ + دِه >
- الان (———————————).
۳. دارویت را (———————————). < خوردن - بِ \ بُ + خُور >
- بعد از غذا (———————————).
۴. خسته شدی. برو و (———————————). < خوابیدن - بِ + خواب >
- الان زود است. ساعتِ ده (———————————).
۵. لطفاً زیرِ این صفحه را (———————————).< امضاء کردن - امضاء + بِ + کُن >
- باشد. اوّل میخوانم بعد (———————————).
۶. لطفاً این را هم برایِ من (———————————). < نوشتن - بِ + نِویس >
- امروز دیگر خسته شدم. بقیه را فردا (———————————).
۷. لطفاً بخاطرِ من این کار را (———————————). < کردن - بِ \ بُ + کُن >
- باشد. بخاطرِ تو این کار را (———————————).
۸. امروز من کار دارم. بچّه را تو (———————————). < نگه داشتن - نگه + دار >
- باشد. من بچّه را امروز (———————————).
== تمرین ۲ ==
خط ۵۶:
بی زحمت آن نمک را به من (بدهید). < دادن - بِ + دِه >
۱. نشانیِ من را (———————————). < نوشتن - بِ + نِویس >
شمارهٌ تلفنِ من را (———————————).
۲. گاهی پیشِ ما (———————————).< آمدن - بی + آ >
لطفاً با من (———————————).
۳. دیرشد. زودتر (———————————). < حاضرشدن -حاضر+ بِ + شو
تا ساعتِ سه (———————————).
۴. لطفاً من را تا فرودگاه (———————————).< رساندن - بِ + رسان
لطفاً من را تا بیمارستان (———————————).
۵. عزیزم، لطفاً برو و برایِ مهمانیِ امشب میوه (———————————). < خریدن - بِ + خَر
مهتاب خانم، لطفاً بروید و برایِ من دارو (———————————).
۶. زیرِ میز را (———————————). < دیدن - بِ + بین >
این امضاء را (———————————).
۷. این قاشق را (———————————). < گرفتن - بِ + گیر >
لطفاً تا فردا بلیتتان را از شرکت (———————————).
۸. با کلمهٌ خودکار یک جمله (———————————). < ساختن - بِ + ساز >
با کلمه هایِ آب و نان دو جمله (———————————).
۹. جملهٌ زیر را (———————————). < معنی کردن - معنی + بِ + کُن
لطفاً این را برایِ من (———————————).
۱۰. سرِ ساعتِ دو آنجا (———————————). < بودن - باش >
سرِ ساعتِ چهار همه در مدرسه (———————————).
۱۱. بعد از من (———————————). < تکرار کردن - تکرار + بِ + کُن >
لطفاً حرفتان را (———————————).
==تمرین ۳==
خط ۱۰۵:
من حاضر شدم. شما هم (حاضر بشوید). < حاضرشدن >
۱. زبانِ انگلیسیِ من خوب نیست. لطفاً با من به زبانِ فارسی (———————————). < حرف زدن >
۲. به کوه (———————————) چون امروز هوا خیلی سرد است. < رفتن >
۳. تو هم پیشِ ما (———————————). هتلِ ما ازاین هتل خیلی تمیزتر است. < آمدن >
۴. معنیِ این کلمهها را خوب (———————————). < یاد گرفتن >
۵. این کتاب را (———————————). زیاد جالب نیست. < خواندن >
۶. آن قاشقها را (———————————) چون خیلی گران است. < خریدن >
۷. رویِ آن صندلی (———————————). آن صندلی خراب است. < نشستن >
۸. پدرت را به پزشک (———————————). حالش خوب نیست. < رساندن >
۹. هیچوقت بچّه را (———————————). < زدن >
==تمرین ۴==
مثال: من امروز وقت ندارم. تو بجایِ من مادر را به دکتر (میرسانی)؟ < رِساندَن - رِسان>
۱. من خستهام. تو بجایِ من این را (———————————)؟ < نِوشتَن - نِویس >
۲. من امروز درس دارم. تو بجایِ من لباسها را (———————————)؟ < شُستَن - شو >
۳. ماشینِ من خراب است. تو با ماشینت من را به فرودگاه (———————————)؟ < رِساندَن - رِسان >
۴. من الان خیلی خستهام. تو بجایِ من غذا (———————————)؟ < دُرُست کردَن -دُرُست کُن >
۵. انگلیسیِ من خوب نیست. تو بجایِ من از خانمِ اسمیت (———————————)؟ < تَشَکّر کردَن - تَشَکّر کُن >
==تمرین ۵==
مثال: امروز حالم خوب نبود با این وجود به اداره (رفتم). < رفتن >
۱. من فرش فروش هستم با این حال در خانهام هیچ فرش (———————————). < داشتن >
۲. چند بار دارو خوردم با این حال الان هنوز پایم (———————————). < درد کردن >
۳. او ماهی یکبار به کلاسِ فارسی میرود با این وجود خیلی خوب فارسی (———————————). < حرف زدن >
۴. من بخاطرِ او هیچ کاری نمیکنم با این حال همیشه از من (———————————). < تَشَکّر کردَن >
۵. دیشب ساعتِ یازدهِ شب به آن بازار رفتیم با این وجود مغازهها همه (———————————). < باز بودن >
==تمرین ۶==
مثال: مادر، بی زحمت یک لیوان آب به من (بده). < دادن >
۱. عزیزم، حتماً دارویت را (———————————). < خوردن >
۲. لطفاً همه حتماً سرِ ساعت آنجا (———————————). < بودن >
۳. فریبا جان، خسته شدی. زودتر برو و (———————————). < خوابیدن >
۴. بیا. پیشِ من (———————————). < نشستن >
۵. مهتاب جان، حتماً تا ساعتِ یک به بیمارستان (———————————). < رفتن >
۶. محمّد جان، شب تا ساعتِ نه به خانه (———————————). < برگشتن >
۷. عزیزم ، لطفاً این لباسها را (———————————). < شستن >
۸. آقایِ تهرانی، بقیهٌ درس را شما (———————————). < خواندن >
۹. این عکسِ خوبی است. این عکس را (———————————). < نگه داشتن >
==تمرین ۷==
داخلِ پرانتز یک حرفِ اضافهٌ مناسب بنویسید.
۱. به ۲. از ۳. با
مثال: لطفاً آن قاشق را (به) من بده.
۱. حتماً (———————————) من تلفن بکن.
۲. بقیهٌ پولت را (———————————) راننده بگیر.
۳. من راه را بلدم. (———————————) من بیا.
۴. (———————————) مادرم (———————————) دکتر برو.
۵. برو و (———————————) مغازهٌ علی آقا میوه بخر.
۶. زیرِ این صفحه را (———————————) خودکار امضاء کنید.
۷. فردا تو هم (———————————) ما به شیراز بیا.
۸. حتماً هفتهای یک بار (———————————) مادرت نامه بنویس.
۹. لطفاً (———————————) من (———————————) زبانِ انگلیسی حرف بزنید.
۱۰. (———————————) کلمهٌ بلیت یک جمله بساز.
۱۱. لطفاً (———————————) دیگران این حرف را نگو.
====
{| style="background:#CCDDDD" align="center" width="450"
|-
|۱|| آمَدَن || آ ||بیا || بیایید
|-
|۲|| بَرگَشتَن || بَر + گَرد || بَرگَرد || بَرگَردید
|-
|۳|| بودَن || باش || باش || باشید
|-
|۴|| خَریدَن || خَر || بِخَر || بِخَرید
|-
|۵|| خوابیدَن || خواب || بِخواب || بِخوابید
|-
|۶|| خواستَن || خواه || بِخواه || بِخواهید
|-
|۷|| خواندَن || خوان || بِخوان || بِخوانید
|-
|۸|| خوردَن || خُور || بِخُور || بِخُورید
|-
|۹|| دادَن || دِه \ دَه || بِدِه بِدَهید
|-
|۱۰|| دَویدَن|| دَو / دُو || بُدُو || بِدَوید / بُدُوید
|-
|۱۱|| دیدَن || بین || بِبین || بِبینید
|-
|۱۲|| رِساندَن || رِسان || بِرِسان || بِرِسانید
|-
|۱۳|| رَفتَن|| رَو / رُو || بُرُو || بِرَوید
|-
|۱۴|| زدَن|| زن|| بِزَن || بِزَنید
|-
|۱۵|| ساختَن || ساز || بِساز || بِسازید
|-
|۱۶|| شُدَن || شو / شُو || بِشو / بِشُو || بِشَوید ||
|-
|۱۷|| شُستَن || شو || بِشو || بِشویید
|-
|۱۸|| فَرمودَن || فَرما || بِفَرما || بِفَرمائید
|-
|۱۹|| کَردَن || کُن || بِکُن / کُن || بِکُنید/ کُنید
|-
|۲۰|| گِرِفتَن || گیر || بِگیر || بِگیرید
|-
|۲۱|| گُفتَن || گو || بِگو || بِگویید
|-
|۲۲|| نِشَستَن || نِشین || بِنِشین || بِنِشینید
|-
|۲۳|| نِوِشتَن || نِویس || بِنِویس || بِنِویسید
|-
|}
{| style="background:#CCDDDD" align="center" width="450"
|-
|۱|| آمَدَن || آ ||نَیا || نَیایید
|-
|۲|| بَرگَشتَن || بَر + گَرد || بَرنَگَرد || بَرنَگَردید
|-
|۳|| بودَن || باش || نَباش || نَباشید
|-
|۴|| خَریدَن || خَر || نَخَر || نَخَرید
|-
|۵|| خوابیدَن || خواب || نَخواب || نَخوابید
|-
|۶|| خواستَن || خواه || نَخواه || نَخواهید
|-
|۷|| خواندَن || خوان || نَخوان || نَخوانید
|-
|۸|| خوردَن || خُور || نَخُور || نَخُورید
|-
|۹|| دادَن || دِه \ دَه || نَدِه || نَدَهید
|-
|۱۰|| دَویدَن|| دَو \ دُو || نَدُو || نَدَوید \ نَدُوید
|-
|۱۱|| دیدَن || بین || نَبین || نَبینید
|-
|۱۲|| رِساندَن || رِسان || نَرِسان || نَرِسانید
|-
|۱۳|| رَفتَن|| رَو / رُو || نَرُو || نَرَوید
|-
|۱۴|| زدَن|| زن|| نَزَن || نَزَنید
|-
|۱۵|| ساختَن || ساز || نَساز || نَسازید
|-
|۱۶|| شُدَن || شو / شُو || نَشو / نَشُو || نَشَوید
|-
|۱۷|| شُستَن || شو || نَشو || نَشویید
|-
|۱۸|| فَرمودَن || فَرما || نَفَرما || نَفَرمائید
|-
|۱۹|| کَردَن || کُن || نَکُن || نَکُنید
|-
|۲۰|| گِرِفتَن || گیر || نَگیر || نَگیرید
|-
|۲۱|| گُفتَن || گو || نَگو || نَگویید
|-
|۲۲|| نِشَستَن || نِشین || نَشین || نَشینید
|-
|۲۳|| نِوِشتَن || نِویس || نَنِویس || نَنِویسید
|}
==گفتگو ==
سطر ۲۷۲ ⟵ ۳۲۴:
==کلمه هایِ تازه==
*اِمضاءÉTÉCÉ…
*اِمضاء کَردَن( را )ÉTÉCÉ…Ç۷Çی
*اِمتِحانéé«۱
*بااین حال
*بااین وُجود
*باشَدó۹âِ
*بِجایِëکÇٍÇوÇة
*بِخاطِرِÇجÇ=Ç_Çة
*بی زَحمَتÇ۲ñت…|ÇإÇ۷Ç*
*بیمارِستانïaâ@
*پیشِ
*تَشَکّر کَردَن(اَز)ä۴éسÇ۷Çی
*تِکرار کَردَن(را) «JÇوïشÇ۷
*تَوَجّه کَردَن(بِه)íçàسÇ۷Çی
*جَواب دادَن(بِه - را)…öÇ&Çی
*حَتماًïKÇ۸
*حَرف» b
*حَرفِ اِضافِهëOíué «Fharf-e ez۱fe
*حَرف زَدن(با - بِه)» bÇ۷
*خواندَن(را)…اÇ^
*خُودکارÉ{
*داخِلِíÜÇج
*ساختَن( را )çٌÇی
*سُؤالé؟ñق
*شِکل«`
*عَزیزà$Ç۷ÇطÇ+
*فَرش Oü~
*لُطفاًÇاÇ$Ç<
*لیوانÉRÉbÉv
*مَعنی کَردَن( را )ñپÇ۷
*مُوَفّق باشیدÇ۲ê،«ڤÇِںFÇوÇ\Ç۷
*مُوَفّق شُدَن( بِه -دَر )Çةê،«ڤÇ۷Çی
*نِشَستَن( دَر )ç❊Çی
*نِگَه داشتَن( را )éوÇةéùÇآ
*نَمَکâñ
*یاد گِرِفتَن( اَز - را )äwÇش
|