راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس نه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ابرابزار |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
{{سرصفحه
| عنوان = <span style="color: blue"><font size="۴">'''آموزِشِ زَبانِ فارسی (۹) '''</font></span>
خط ۸۶:
== نمونهٔ جمله ==
== تمرین ۱ ==
خط ۱۷۴:
مثال: در شهرِ ما سه (هتل - هتلها) بود.
# قبلاً با دوستم در هفته سه (روز - روزها) صبحها در پارک میدویدیم. ▼
# من دو (روز - روزها) منتظرِ این نامه بودم. ▼
# (مهمان - مهمانان) آمدند. ▼
# این سه (کتاب - کتابها) مالِ من است. ▼
# این دو (دانشجو - دانشجویان) هفتهٌ پیش درکلاس حاضر نبودند. ▼
== تمرین ۲ ==
سطر ۲۴۱ ⟵ ۲۴۷:
مثال: این لباس از آن لباس (قشنگ تر) است. < قشنگ >
# شیراز از تهران (———————————) بود. < گرم >▼
# زبانِ فارسی از زبانِ انگلیسی (———————————) است. < مشکل >▼
# این غذا از آن غذا (———————————) است. < تند >▼
▲
== تمرین ۳ ==
مثال: به نظرِ شما،
به نظرِ من ،
به نظرِ من ، زبان انگلیسی (———————————) است.
شهرِ اصفهان (———————————) بود.
به نظرِ من ،
به نظرِ من ، خورشِ بادنجان (———————————) است.
برایِ من روزِ شنبه (———————————) است.
سطر ۲۸۲ ⟵ ۲۹۴:
این راه (نزدیکترین) راه است.
۱. < ارزان >
این هتل از بقیهٔ هتلها (———————————) است.
سطر ۲۹۰ ⟵ ۳۰۲:
این هتل (———————————) هتل است.
۲. < زیبا >
مریم از همهٔ دختران مدرسه (———————————) است.
سطر ۲۹۸ ⟵ ۳۱۰:
مریم (———————————) دخترِ مدرسه است.
این درس از همهٔ درسهایِ کتاب (———————————) است.
سطر ۳۰۶ ⟵ ۳۱۸:
این درس (———————————) درسِ کتاب است.
این فیلم از همهٔ فیلمها (———————————) است.
سطر ۳۱۴ ⟵ ۳۲۶:
این فیلم (———————————) فیلمِ امسال است.
این هتل از همهٔ هتلهایِ دنیا (———————————) است.
سطر ۳۴۶ ⟵ ۳۵۸:
فرشته از فریبا (دیرتر) به خانه برگشت.
پدرم ساعتِ هفت به خانه بر میگشت.
سطر ۳۵۲ ⟵ ۳۶۴:
مادرم از پدرم (———————————) به خانه بر میگشت.
آقایِ سوزوکی ساعتِ ده و ده دقیقه به کلاس آمد.
سطر ۳۵۸ ⟵ ۳۷۰:
او از من (———————————) به کلاس آمد.
قیمتِ لباسِ
ولی لباسِ من از لباسِ
من از او (———————————) ورزش میکردم.
قیمتِ کیفِ دوستم ده هزار تومان است.
سطر ۳۷۹ ⟵ ۳۹۱:
مثال: به نظرِ من در میانِ دوستانِ تو، فریبا از همه (قشنگتر- قشنگترین) است.
۲. اصفهان (زیبا - زیباترین) شهرِ ایران است.
== گفتگو ==
فرشته : سلام. خسته نباشی. چرا دیر آمدی؟
فرشته : ما منتظرِ تو بودیم. چرا تلفن نکردی؟
فرشته : من از تو خسته ترم! از صبح تا الان کار میکردم.
فرشته
فرشته : امروز حالش واقعاً از دیروز بهتر بود ولی به مدرسه نرفت.
فرشته : نه، درد نمیکرد. امروز تویِ خانه با دوستانش میدوید و خوشحال بود. برایِ لیلا امروز بهترین روز بود.
|