راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس ده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۳:
 
هیچ کِتابی رویِ میز نیست.
 
(مَغازه، کِتاب، نان، گُل)
 
دیروز نان خریدم.
 
آن مَرد یک کارتی بِه مَن داد.
 
آن مَرد کارت بِه مَن داد.
 
خانِهٔ بُزُرگی خَریدَم.
 
چیز خوبی خَریدی.
 
توجه:
 
لیلا دُختَر قَشَنگی اَست.
 
این هُتِل، هُتِلِ گِرانی اَست.
 
پِدَرَش خیلی مَرد خوبی بود.
 
اسم‌های زیر مهمترین اقسام معرفه هستند:
سطر ۱۲۷ ⟵ ۱۰۷:
 
۶. اسم جنس، که همهٔ افراد یک جنس را در بر می‌گیرد.  (مَغازِه، کِتاب، نان، گُل)
 
* مفعول: اسم یا گروه اسمی یا جمله واره ایست که عمل فعل متعدی از فاعل به آن سرایت می کند و بدون آن معنی فعل متعدی ناتمامست. مفعول معمولاً با حروف اضافهٔ «را» «به» «از» «برای» و ..... به فعل مربوط می گردد، مانند آرش را دیدم، کتاب را به آرش دادم. این کیف را از بازارِ بزرگ تهران خریدم.
 
مفعول بر دو نوع است، صریح یا رایی نوع دیگر غیر صریح یا غیررایی یا متمم لازم. فعل متعدی نیز مانند مفعول بر دو نوع است: رائی و غیر رائی.
 
فعل متعدی رائی بر دو نوع است: یکی یک مفعولی ، یعنی آنکه فقط یک مفعول صریح رائی دارد و معنیش با یک مفعول رائی تمام می شود و به مفعول غیر صریح غیررائی نیازمند نیست. مانند دیدن ، خوردن و خواندن مثال من برادرم را دیدم. او غذایش را خورد. آرش کتاب را خواند.
 
نوع دیگر دو مفعولی یا بیشتر، یعنی آنکه علاوه بر مفعول رائی، مفعول غیررائی (مفعول غیر صریح متمم لازم) هم دارد ، یعنی به دو مفعول یا بیشتر محتاجست، مانندِ دادن، گفتن، قَرض گِرِفتَن. مثال: من کتابم را به آرش دادم. من این حرف را به خانم سیناییی هم گفتم. من این کتاب را از مینا قرض گرفتم. در این جمله ها وجود مفعول های غیررائی «آرش»، «خانم سینایی» و «مینا» لازم است.
 
 
 
== نمونهٔ ‬جمله ==