ایران در اواخر قرن سیزدهم/خوراکیها
غذای ایرانی
ویرایشخوراکهای ایرانی خوشطعم و رنگارنگ هستند. برنج به انواع و اشکال گوناگون پخته میشد. مواد اصلی خوراک ایرانی گوشت گوسفند، مرغ و سبزیها هستند.
ایرانیان به آنچه که در اسلام قابل خوردن یعنی «حلال» و یا ممنوع برای خوردن یعنی «حرام» نامیده میشود، بسیار حساس هستند. قرآن جز منع گوشت خوک و نوشیدن شراب چیز زیادی در باره حلال و حرام نگفته، اما شریعت و تفسیرهای دینی از گوشت حیوانات مختلف با همدیگر فرقهای زیادی دارند و نظر مجتهدها در هرمورد ممکن است با همدیگر اختلاف داشته باشد.
در ایران گونههای گوشت محدود است. گاوهای ایرانی از جنس خوبی نیستند و گوشتشان چندان خوش طعم نیست. از گاو بیشتر برای باربری و کمی هم دوشیدن شیر استفاده میشود. برنج و هر نوع سبزی و میوه که سمّی نباشد خورده میشود. نوشیدنیهای شیرین یعنی آب با شکر و شربت میوههای مختلف فوقالعاده محبوب و در عین حال بسیارخوش طعم هستند. خود «شیرینی» چیزی است که بدون آن زندگی ایرانیان قابل تصور نیست. هیچ مهمانی و شادی بدون شیرینی کامل نیست. شیرینیهای ایرانی بسیار متنوع و خوشمزه هستند.
اصولاً ایرانیان در مورد غذا فوقالعاده ساده و قانع هستند. گاه شگفت زده میشوید که چطور یک ایرانی با خوردن فقط یک تکه نان و کمیپنیر و انگور میتواند یک روزتمام، کاری سنگین بکند.
شراب حرام و ممنوع است، اما ایرانیان راه یافتن آن را میدانند. شراب را اصولاً ایرانیان مسیحی تولید میکنند، اما کیفیت آن خوب نیست و طرز تهیه آن به قدری ابتدایی است که نمیتوان آن را زیاد نگهداری و یا صادر کرد، در حالی که باغهای انگور ایران اعلا هستند.
ایرانیان اصولاً شراب نمینوشند و وقتی که مینوشند، مانند ما برای لذت بردن از طعم شراب نه، بلکه با نیت مست شدن شراب میخورند. احتمالاً دین اسلام در بی میلی ایرانیان به شرابخوری نقش مهمی دارد. اما به غیر از آن هم ایرانیان ترجیح میدهند درمحیط دوستانه و شخصی شراب بنوشند و احتمالاً مست کنند، بدون آنکه درملاء عام هرکس شاهد «مست بازی» آنها شود.
مواد مخدر
ویرایشاما چیزی که به مراتب بدتر از «مست بازی» است، بلای تریاک است. در خراسان ما دنبال خدمتکار میگشتیم و مشکل ما این بود که یافتن کسی که هیچ آلودگی به مواد مخدر نداشته باشد، مشکل بود.
دو نوع مواد مخدر مصرف میشود: حشیش و تریاک. از نظر شرعی حشیش مطلقاً حرام شمرده میشود. با وجود آنکه معتادین حشیش و بهخصوص سربازان معتاد را گرفته به فلک میبندند، این اعتیاد کمتر نشده و به ویژه درمیان طبقات پایین و روستاییان افزایش هم یافته است. حشیش که آن را در ایران «چِـرس» مینامند، از گل شاهدانه به عمل میآید که در تقریباً تمام آسیای میانه آزادانه کشت میگردد. تولید حشیش آسان است. حشیش به صورت تکههای کوچک و یا قرص تولید میشود و معمولاً با تنباکو مخلوط شده استعمال میگردد. در ایران یک مخلوط بخصوصی هم به نام «ریحانی» درست میکنند که از جوشاندن گل شاهدانه با کره و روغن بادام به عمل میآید و هر کس آن را استعمال کند، بیست و چهار تا هفتاد ساعت میخوابد. از این ماده برای دزدیدن زنان هم استفاده میکنند.
بسیاری از ایرانیان از سن بخصوصی شروع به مصرف تریاک میکنند. آنها تریاک را بصورت حبه و یا قرص با خود حمل میکنند. میتوان به راحتی حدس زد که نصف ایرانیان بین سنین سی و پنج تا چهل سال این قرص را هر روز استعمال میکنند.
تصور عموم آن است که استعمال تریاک به این صورت باعث «باز شدن ذهن» میشود و «مقاومت در مقابل پیری» را تقویت میکند. برخلاف حشیش که همراه با تنباکو مصرف میشود، تریاک را بصورت خالص میکشند و یا قرصش را میخورند، اما تأثیر هردو دهشتناک و کشنده است. در هر دو مورد هر قدر از این ماده استعمال شود، هوس برای مصرف مقدار بیشتری در انسان تولید میشود. معتادین به تریاک اگر در نواحی خشک روزانه دو سه حبه تریاک مصرف کنند، در نواحی مرطوب ماننند سواحل دریای خزر این مقدار دو برابر و یا بیشتر است.