راهنمای جامع فیزیک/ظهور و پیدایش رنسانس
بنبست فیزیک در یونان | ظهور و پیدایش رنسانس | فیبوناتچی و بوزجانی |
راهنمای جامع فیزیک |
ارتباط غربیان با جوامع اسلامی بویژه از طریق بازرگانان موجب توجه آنان به آثار علمی اندیشمندان اسلامی شد. در این دوره مسیر برعکسی آغاز شد بدین ترتیب که چون بسیاری از آثار نجومی یونان باستان از بین رفته بود و فقط ترجمه عربی آن باقی مانده بود به لاتین ترجمه شدند. در این دوره بود که تعداد زیادی از اصطلاحات عربی به زبانهای اروپایی راه پیدا کرد.
در حدود سال ۹۵۰ میلادی ژربر متولد شد، وی در مدارس مسلمانان اسپانیا درس خواند و در مراجعت ارقام عدد نویسی عربی را با خود به اروپای مسیحی برد. ژربر مورد سوء ظن معاصرانش قرار گرفت و متهم شد که روح خود را به شیطان فروخته است. با این حال ژربر به تدریج در کلیسا ترقی کرد و سرانجام در سال ۹۹۹ به مقام پاپی انتخاب شد. بدین ترتیب ورود آثار کلاسیک علوم یونانی و اسلامی به اروپای غربی شروع شد
در حدود ۱۱۲۰ میلادی یک راهب انگلیسی به نام آدلارد باثی که در اسپانیا درس خوانده بود، خود را در جامه یک طلبه در آورد و به گنجی از دانش که شدیداً مورد حفاظت بود دست رسی پیدا کرد. وی اصول اقلیدس و جداول خارزمی را به لاتین ترجمه کرد. قرن دوازدهم میلادی به قرن ترجمه آثار و فرهنگ و دانش اسلامی بدل گشت. کوشاترین مترجم این عصر گراردوی کرمونایی بود که بالغ بر ۹۰ اثر عربی را به لاتین ترجمه کرد. مجسطی، اصول اقلیدس و جبر خوارزمی از آن جمله بودند.
در حدود سال ۱۲۵۰ میلادی، اکوایناس اساس استدلال و منطق ارسطو را بکار برد. وی بر اساس اصول ارسطویی سیستم تومیسم Tomism را بنیاد نهاد که در حال حاضر نیز پایه الهیات کلیسای کاتولیک رومی است. دیگران نیز به زودی از احیای اندیشههای یونانی در زمینههای دنیوی استفاده کردند. مهمترین کار در این زمینه با انتشار کتاب کوپرنیک صورت گرفت که در آن یکی از بدیهیات اخترشناسی، یعنی دستگاه زمین مرکزی منظومه شمسی رد شد.
نوزایی یا رنسانس (از کلمهٔ فرانسوی Renaissance=نوزایی) جنبش فرهنگی مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلابهای علمی و اصلاحات مذهبی و تغییرات هنری در اروپا شد. عصر نوزایی دوران گذار بین سدههای میانه و دوران جدید است. معمولاً شروع دوره نوزایی را در قرن چهاردهم در شمال ایتالیا میدانند. این جنبش در قرن پانزدهم شمال اروپا را نیز فراگرفت. با وجود کشورهایی مثل آلمان وفرانسه و امثال اینها که به شکل امروزی نبودند، چرا این پدیده در ایتالیا رخ داده است؟
برای شناخت جامع و گسترده پیدایش رنسانس و پیشرفت علم در غرب، باید از مناظر مختلفی به این مفهوم توجه کرد. غرب با تمدنی سه هزار ساله که ریشه در تمدنهای یونان و روم دارد، با تمام تجربیات و حوادث مهم تاریخی که داشت برای مدت ده قرن (قرون وسطی، از قرن پنجم تا قرن پانزدهم میالادی)، از نظر علمی نه تنها پیشرفتی نداشت، بلکه نسبت به اندوختههای علمی گذشتگان نیز کم توجه بود و اگر مسلمانان آثار دانشمندان یونانی را حفظ نمیکردند، چه بسا که همهٔ آنها نابود میشد.
برخی از مورخان تمدن غرب، در کیفیت پیدایش رنسانس و اصلاح مذهبی در اروپا، به این نظریه معتقدند که همه این تحولات در غرب پس از تماس اروپا با جهان اسلام پدید آمد. جهان اسلام همزمان با قرون میانه اروپا و بر خلاف امروز، یک جهان دینی و غیرسکولار اما حاوی کتابخانهها، دانشگاهها و بیمارستانهای عظیم و سراسر نشاط علمی، سیاسی و کلامی بوده است و ارتباطات متنوع جهان اسلام با اروپا، بویژه از قرن ۹ میلادی تا قرن ۱۴ میلادی از طریق ترجمه وسیع متون فلسفی، کلامی، حقوقی و نیز علوم مختلف، مبادلات علمی، تجاری و سیاحتی و نیز جنگهای صلیبی باعث شد که نظام زندگی و تفکر در اروپا در معرض مقایسه قرار گرفته و سپس مورد تردید قرار گیرد. از قرن ۱۳ میلادی، بتدریج همه بنیادهای نظری و عملی در اروپای قرون میانه، متزلزل شود.
در سال ۱۱۱۹در شهر بولونا در شمال ایتالیا، یک دانشگاه تاسیس میگردد. در طول ۵۰ سال بعد، دانشگاههای دیگری در سراسر اروپا، از جمله دانشگاه آکسفورد در انگلستان و دانشگاه پاریس در فرانسه، دایر میشوند.
پایگاه مسیحیت در روم بود ولی به مرور زمان نفوذ کلیسا قدرت قبلی خود را در ایتالیا از دست میدهد و تحت فشار شاهان فرانسه در اواخر قرون وسطی دربار پاپ از روم به آونیوم در فرانسه منتقل میشود؛ بنابراین نفوذ کلیسا در ایتالیا کمتر میشود.
به مرور زمان، زبان رسمی و علمی در اروپا زبان لاتینی میشود. زبانهای مثل اسپانیایی، ایتالیایی و فرانسوی در مقایسه با زبانی مثل آلمانی نسبت به هم دارای قرابت و نزدیکی زیادی هستند. بسیاری از آثار دوران یونان باستان به زبان لاتینی ترجمه شده بود و زبان لاتینی به زبان ایتالیایی نزدیکتر از دیگر زبانها بود. بنابر این ایتالیاییها راحتتر میتوانستند با ترجمههای آثار یونانی ارتباط برقرار کنند.
مقر اصلی تمدن روم و امپراطوری روم درایتالیا بود. روم شرقی و بیزانس در حوزه شرقی اروپا و بالکان و سوریه بود و امپراطوری روم غربی در ایتالیا و فرانسه و آلمان، اما مرکزیت آن در ایتالیا بود. بنابر این مردم ایتالیا به یونان و روم باستان نزدیکتر بودند چون امپراطوری روم در ایتالیا قرار داشت. بنابر این با توجه به مجموعه این دلایل پدیده رنسانس در ایتالیا اتفاق میافتد. در یونان و روم باستان اصالت با انسان بوده است. برای برگشت به یونان و روم باستان باید در تمام مسائل از جمله هنر و ادبیات و فلسفه به همان روش عمل نمود. بنابر این باید به آثار همان زمان رجوع کرد و چون آثار یونان به لاتینی ترجمه شده و ایتایاییها با توجه به قرابت زبانشان به زبان لاتینی راحتترمی توانستند زبان لاتینی را فرا گیرند و زودتر از بقیه به آثار یونانی دست پیدا کنند.
اما کتبی که از کشورهای اسلامی بویژه آثار دانشمندان اسلامی به اروپا میرسید، دارای این ویژگی برجسته بود که دستآوردهای علمی و فلسفی یونیان را به نقد کشیده و بر محتوی آن افزوده بود؛ و این موجب نگرش جدید اروپاییان به دانش یونانی میشد.
منابع
ویرایش۱-کتاب فیزیک از آغاز تا امروز نوشته حسین جوادی چاپ دوم شهریور ۱۳۸۷ انتشارات اندرز
۲-وب گاه دانشنامه آنلاین رشد
۳-وب گاه دانشیار