موطن اصلی یونس، حران بود، بعدها در اندلس ساکن شد. وی معجونی با خود داشت که هر جام شربت آن را به پنجاه دینار میفروخت و به این وسیله مال بسیاری جمع نموده بود. پنج تن از اطبای اندلس در پی بررسی اجزای آن معجون برآمدند و بر طبق آنچه حدسشان بدان حکم مینمود در این باره نوشتند و بعد همگی اتفاق کردند بر جزوهای چند، پس نزد وی رفتند و گفتند: «اگر اصابت کردهایم تصدیق کن و الا ما را نیز ارشاد نمای که نصیب وافر از آن اخذ کردهای؛ و ما همه اهل یک صناعتیم، روا نیست که از منافع آن محروم باشیم!» وقتی یونس حرانی نوشتهٔ آنها را دید، گفت: حقیقت این است که در اعیان ادویه اشتباهی انجام ندادهاید، «اما در تعدیل اوزان آنها اصابت واقع نشده است!» پس اوزان را برای آنها تعیین نمود و به آنها یاد داد. این دوای مذکور همان دوای معروف به مغیث اکبر است که در بلاد اندلس معروف است.
- تاریخالحکمای قفطی، ص ۵۳۳[۱]