خورشید وحدت وجود و ماه مغربی

در باب دو حکمت شرقیه و غربیه سخن فراوان است .

ابتدا از خورشید مشرقیه باید گفت که در شرق جهان وجود در حال درخشش است . این خورشید در ادبیات فارسی خورشید خاوری خوانند . ولیکن باید گفت که این حکمت یمانیه که در مشرق موجود است برخاسته از خراسان بزرگ است که نمایندگانی چون سنایی و عطار و مولوی سردمداران آن هستند .

و این حکمت یمانیه مشرقیه که نماد آن حضرت محمد ابن عبدالله می باشد وعادی بسوی این هدی هدایت کرده است همان قرآن کریم است . که از زبان برخی همان راه نجات مردم مسلمان و یا جهان است .

وحدت وجود در مقابل کثرت علومی است که همگان در جهان غرب از آن دم می زنند .

و ابین نور خورشید سبز پیامبر اسلام حضرت محمد می باشد .

و نماد وحدت آن درآخریت کتاب آ«سمانی آن آمده است که همان قرآن می باشد و یگانه عامل وحدت در مردم جهان است می باشد . پیلمبری که در برج میزان پا به جهان گذارده است و وارد تاریخ جهان شده است . و این نفس مطمئنه همان پیامبر اعظم حضرت محمد است . این وحدت وجود متعالی شخصی که چونان بارانی ست بر سر مردم جهان و مسلمانان سرتاسر هستی همان شریعت و طریقت و حقیقت حضرت محمد و اسلام است می باشد . برای شهر اسلام هیچ نظمی بهتر از نظم نو به نو قرآنی نیست که همان حاکمیت عقل در لوای وحدت جهانی و رسیدن به حکومت واحد جهانی و حاکمیت الله و احد و عقل و وحدت است .

نماینده این وحدت وجود متعالی شخصی از منظر سنایی که همان حسن است و عطار که حسین است و مولوی که علی است .

کسیجز محمد ابن عبدالله که عبدالله اسن نیست و در نهایت به بندگی همراه با تفکر و عقلانیت است می باشد .

برخی صوفیه بایزید بسطامی را خورشید و جنید بغدادی را ماه در خراسان و عراق خوانده اند ولیکن خورشید یمانیه عقل خراسان امام رضا و در عراق امامان دیگری چون امام علی و امام حسین و امام هادی و امام عسگری امام کاظم و امام جواد است .

این وحدت وجود عرفانی همان درک ذات الهی است . که در نهایت به عقل و الله منتهی خواهد شد .

خلاصه این وحدت وجود در خراسان که نماینده آن جناب عطار نیشابوری است می رسد . و نمایندگان آین 3 خراسانی یعنی سنایی عطار و مولوی در مقابل این وحدت کسانی نیستند جز سقراط و افلاطون و ارسطو .

که حکمت قیروانیه غربیه نام دارد و یونان مقر آنها در جهان غرب که همان قمر و رسیدن به آب حیات د ظلمات جهان غرب است می باشد . و این آب حیات چیزی جز پرچم سبز محمدی حضرت خاتم الانبیا و یا عقل و علم و وحدت متعالیه شخصیه وجود وعقل که نبی درون است نمی باشد . پس حکمت غربیه که نور سیاه هم شامل می شود از آن شیطان مظل است وماه از آن اوست و نقطه مقابل آن حضرت محمد که نماینده اسم الهادی بسوی عقل و نور است می باشد .

یعنی حرکت از نور به ظلمت و از طاغوت به خداوند .

یعنی از عیسی مسیح به حضرت محمد .

یعنی از ابولفضل العباس ناصر الحسین به امام حسین .

یعنی از هارون به موسی و

یعنی از امام علی به حضرت محمد .

و از حضرت محمد ابن عبدالله در نهایت به خداوند .

این است خورشید وحدت وجود متعالیه شخصیه که در نهایت به توحید خداوند می رسد و این کتابی که اینگونه باشد تنها راه نجات همه جهانیان خوهد بود از ابتدا تا انتها واز آلفا و بتا تا نهایت آن گاما .

یعنی از ملک به ملکوت و در نهایت به جبروت .


علی محمدی سروش .

زمستان سال 93