' مقدمه پیامدها
غلبه بر سستی


سستی یا رخوت به معنی به تأخیر انداختن نامنظم یک کار از پیش قصد شده است، حتی این امروز و فردا کردن ممکن است موجب بدتر شدن اوضاع شود (به نوعی کش دادن کار محسوب می‌شود). فرد سست از کار خود منحرف می‌شود و دنبال فعالیت دیگری می‌رود که برایش لذت بخش‌تر باشد (یا کاری که شاید برایش کمتر لذتی هم نداشته باشد). این رفتار در همه جامعه فراگیر است (هر کس تا حدی از خود سستی نشان می‌دهد)، اما برخی افراد به صورت مزمن به این درد دچار شده‌اند و سخت ناتوان شده‌اند.

سستی معمولاً به دلیل همراه بودن با درد یا رنجی است که فرد برای انجام عمل متصور است که همان استرس است. این درد ممکن است از نوع جسمانی (مثل تجربه‌ای که حین کار سخت یا تمرینات ورزشی شدید به فرد دست می‌دهد) یا روانی (مثل آنچه که به صورت نگرانی یا ناامیدی رخنمون می‌شود) باشد. کار یا موقعیتی که باید کار را در آن انجام دهد ممکن است در نظر فرد، ترسناک، دردناک، فشارآور، کسالت‌بار، ناخوشایند، یا خسته‌کننده به نظر بیاید. کلاً آن کار برای فرد ملال‌انگیز است به عبارت دیگر برایش استرس‌زا است. وقتی سستی به یکی از عادات فردی تبدیل شود معنی‌اش این است که هر لحظه احتمال بروز دارد. سستی همچنین می‌تواند از نشانگان یکی از ناهنجاری‌های روان‌پزشکی مثل اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی یا اختلال افسردگی اساسی باشد و اگر شرایط به وجود آورنده آن حذف شوند، تا حد بسیار زیادی بهبودی حاصل می‌شود.

در علم روان‌شناسی در ابتدا سستی را به نوعی در ارتباط با کمال‌پرستی می‌دانستند (داشتن یک میل منفی برای ارزیابی توانایی خود در حدی بالاتر) اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد در کمال‌پرستان نسبت سایر افراد، تمایل بیشتری برای سستی کردن وجود ندارد هر چند این افراد در صورتی که کارشان را به عقب بیندازند حس بدتری بهشان دست می‌دهد.

واژه سستی از ترکیب واژه سست (به معنی شل و بی‌اراده) و پسوند اسم‌ساز ی به وجود آمده است.