مدل ذهنی
این کتاب هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی، اینجا گذاشته شدهاست. اگر این نوشته را پس از تاریخ ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ مشاهده میکنید و یا چند روز است که هیچ ویرایشی در این مقاله ندیدهاید، میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، خواهشمندیم که شکیبایی پیشه کنید و تغییری در مقاله ندهید. همچنین میتوانید نام کسی که این برچسب را اینجا زده در تاریخچهٔ ویرایشهای این صفحه پیدا کنید و اگر مایل بودید با او تماس بگیرید. |
مقدمه
ویرایشمدل ذهنی توصیف فرایند تفکر فردی درباره چگونگی کار در دنیای واقعی است. مدل ذهنی نمایشی از جهان پیرامون، روابط بین بخشهای مختلف آن و درک مستقیم یک فرد در مورد اقدامات خود و نتایج آن می باشد. مدلهای ذهنی میتوانند رفتار را شکل دهند و روشی را برای حل مشکلات (مشابه با یک الگوریتم شخصی) و انجام وظایف ایجاد کنند.
مدل ذهنی نوعی نماد داخلی یا نمایش واقعیت خارجی است، فرضیهای که نقش مهمی در شناخت، استدلال و تصمیم گیری بازی می کند. کنت کریک در سال ۱۹۴۳ پیشنهاد کرد که ذهن "مدل های کوچک" واقعیت را که برای پیشبینی رویدادهای استفاده می کند، ایجاد می کند.
جی رایت فرستر مدلهای ذهنی عمومی را تعریف کرد:
تصویر جهان اطراف ما، که در سر خود نگه میداریم فقط یک مدل است. هیچکس در سر خود همه جهان، دولت یا کشور را تصور نمیکند. او فقط مفاهیم و روابط بین آنها را انتخاب کرده و از آنها برای نشان دادن سیستم واقعی استفاده می کند (فرستر، ۱۹۷۱).
در روانشناسی، اصطلاح مدل های ذهنی گاهی اوقات برای اشاره به بازنمایی های ذهنی یا شبیه سازی ذهنی به طور کلی استفاده می شود. در موارد دیگر از آن برای اشاره به مدلهای ذهنی، استدلال و نظریه مدل ذهنی استدلال که توسط فیلیپ جانسون – لیرد و روث م. جی. بایرن توسعه یافته است، استفاده می شود.