' مقدمه تبیین مفهومی


نافرمانی مدنی روشی برای اعتراض به سیاست‌های حکومت‌ها می‌باشد که به صورت خشونت‌پرهیز باشد. این روش در جنبشی به رهبری ماهاتما گاندی برای استقلال هند از امپراتوری بریتانیا استفاده شد. همچنین این شیوه در جنبش ضد نژادپرستی در آفریقای جنوبی، جنبش حقوق مدنی آمریکا و جنبش‌های صلح طلب مورد استفاده قرار گرفته است. دراین روش با بی‌اعتنایی به قوانین حکومتی سعی در تضعیف قابلیت اجرای قانون که یکی از مهم‌ترین پایه‌های قدرت هر حکومتی است می‌شود.

نتیجه

ویرایش

نافرمانی مدنی، مفهومی پیچیده و چند سویه در فرهنگ سیاسی غرب است. در تبیین مفهومی این پدیده می‌توان یکبار دیگر تصریح نمود که: نافرمانی مدنی اقدامی با انگیزهٔ سیاسی ـ اخلاقی، علنی و مسالمت‌آمیز برای اعتراض نسبت به رفتار قوای دولتی است که حداقل از منظر چگونگی امر، نقض قانون مشخصی را به همراه دارد. با چنین ترکیبی از سنجیدارهای گوناگون نافرمانی مدنی، می‌توان مرز روشنی میان آن با سایر اقدامات قانون‌شکنانهٔ عادی، پنهانکارانه، خشونت آمیز، انقلابی و براندازانه کشید. فرمول «نافرمانی مدنی»، از نظر زبانی گویا و از منظر مفهومی، ریشه‌های محکمی در تاریخچهٔ تکوین این مفهوم دارد. از آنجا که نافرمانی مدنی به دلیل انگیزه‌های سیاسی ـ اخلاقی صورت می‌گیرد، حامل باری از عناصر هنجاری است، امری که بررسی رابطهٔ متقابل میان این مفهوم و توجیه آن را طلب می‌کند.[۱]

منابع

ویرایش