در آغاز قرن ۲۰ میلادی، فلسفه‌ای در کشورهای انگلیسی‌زبان ظهور کرد؛ که آن را، فلسفه تحلیلی می‌نامند. بنیان‌گذار این فلسفه لودویگ ویتگنشتاین (فیلسوف آلمانی) بود. از دیگر تأثیر‌گذاران این فلسفه گوتلوب فرگه، برتراند راسل، جرج ادوارد مور، رودلف کارناپ، کارل پوپر و ویلارد کواین؛ هستند. بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا، نیوزیلند و اسکاندیناوی؛ بیشتر دپارتمان‌های فلسفی، فلسفه تحلیلی هستند. فلسفهٔ تحلیلی معمولاً در مقابل سنت‌های دیگر فلسفی از جمله فلسفه قاره‌ای، مانند: اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی، تومیسم (طرفداران توماس آکویناس (حکیم آسمانی) هستند.)، فلسفه هندی (ترکیبی از اوپانیشاد (کهن‌ترین متون مینوی آئین هندو)) و مارکسیسم قرار می‌گیرد.

فرگه (از بنیانگذاران منطق نوین؛ پیرو فلسفه تحلیلی)

هر ریاضیدان خوب نیمی فیلسوف، و هر فیلسوف خوب نیمی ریاضیدان است.

  • فرگه
برتراند راسل (از بنیانگذاران فلسفه تحلیلی، منطق نوین، از خداناباوران معروف)

اگر انسان را معجونی از فرشته و حیوان بدانیم حقّاً دربارهٔ حیوان بی‌انصافی کرده‌ایم پس چه بهتر است که او را ترکیبی از فرشته و شیطان بدانیم.

  • راسل