نگاهی به تاریخ فلسفه/فلسفه دوران باستان/فلسفه روم و دوران یونانمآبی
- هلنیسم
از دوران ارسطو تا اوایل قرون وسطی (که مسیحیت نیز در این میان ظاهر شد) را دوره هلنیسم یا یونانگرایی گویند؛ بدین سبب که اسکندر مقدونی (که برای مدتی شاگرد ارسطو بود) پس از پیروزی بر ایرانیان و تسلط بر مصر و سرزمینهای شرق (تا هندوستان) توانست جامعهای جهانی را پدید آورد که تحت سلطۀ فرهنگ و زبان یونانی بودند (روم باستان).
- نوافلاطونی
در تکمیل این مطلب؛ بسبب اینکه در دوران هلنیسم اغلب جریانهای فلسفی از افکار افلاطون الهام میگرفتند؛ به فیلسوفان آن دوره نوافلاطونی میگفتند.
- فلوطین، افلوطین یا پلوتینوس
مهمترین چهره و شخصیت نوافلاطونی بود. در اسکندریه فلسفه را آموخت و بعدها به روم رفت. او نظریۀ رستگاری را با خودش به روم بردهاست و بر الهیات مسیحی تاثیرگذار بوده. او خدا را به آتشی بزرگ تشبیه میکرده؛ و تاریکی اطراف آنرا جهان هستی؛ و باور داشته جرقههایی از این آتش بزرگ در سرتاسر هستی پراکنده است.
همه چیز نیک است.
- افلوطین