نگاهی به تاریخ فلسفه/فلسفه قرون جدید/فلسفه مدرن اولیه
فلسفه قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی را فلسفه مدرن اولیه مینامند.
- بخش اول
- فلسفه اوایل قرن هفدهم
فلسفه اوایل قرن هفدهم که آن را آغاز فلسفه مدرن مینامند؛ آغازی برای جدایی از فلسفه قرون وسطی بود. بدینگونه که فلسفه مدرسی (یا اسکولاستیسم؛ فلسفهای موافق جزمگرایی بود؛ یعنی نباید مورد آزمون قرار داد بلکه بیچون و چرا پذیرفت.) را کنار زد و آغازی بر تفکر نوین شد. معمولا در اصطلاح این دوره فلسفه را عصر خرد یا عصر عقلگرایی میخوانند. این فلسفه را مقدمهای بر عصر روشنگری میدانند.
- بخش دوم
- عصر روشنگری
فلسفۀ اواسط قرن هفدهم میلادی تا اواخر قرن هجدهم میلادی را، به اصطلاح عصر روشنگری میخوانند. این فلسفه در حقیقت جنبشی بود، پرشور و هیجان که در مقاله با حاکمیت تمام و کمال کلیساها آغاز شد. این دوره بر این تأکید داشت که باید آزادی اندیشه و عمل بهوجود آید و انسانها بهجای پیروی کورکورانه از باورهای مرسوم، به تفکر بپردازند و در این باب دلیر باشد.
این انقلاب عظیم فکری با الهام از انقلاب در فیزیک که با قانون حرکت نیوتن آغاز شدهبود؛ آغاز شد. فعالان روشنگری اعتقاد داشتند که تفکری مشابه آن میتواند در همهٔ شکلهای اعمال بشر به کار بسته شود. از این رو عصر روشنگری به انقلاب علمی پیوند خوردهاست؛ برای هردوی آنها، حرکت تجربهگرایی، خرد، علم و عقلانیت حائذ اهمیت بود.
روشنگران باور داشتند که آنها جهان را که مدتها در زیر سنتهای غلط، نادانی، وهمپرستی و استبداد قرون وسطی بودهاست؛ به سوی پیشرفت خواهند برد. حرکت روشنگری به ظهور چهارچوب روشنفکرانه انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه، حرکت استقلال طلبانهٔ کشورهای آمریکای لاتین و قانون اساسی مشروطه لهستان کمک کرد؛ و منجر به شکوفایی؛ آزادیخواهی، مردم سالاری و سرمایهداری گشت.
«دلیر باش در بهکار گرفتن فهم خویش! این است شعار روشننگری.»
- ایمانوئل کانت
- بخش سوم
- روشنگری چیست؟
معروفترین تعریف از روشنگری؛ تعریفیست که ایمانوئل کانت از آن ارائه دادهاست:
روشنگری خروج انسان از صغارتیست که خود بر خویش تحمیل کردهاست. صغارت، ناتوانی در بهکاربردن فهمِ خود بدون راهنمایی دیگری است.