آثار فرهنگی اجتماعی و روانی فناوری اطلاعات روی انسان/تاثیر فرهنگی سیستمهای اطلاعاتی
اثر فناوری اطلاعات در رشد و چالش فرهنگ جامعه دانشآموخته | تأثیر فرهنگی سیستمهای اطلاعاتی | پذیرش مدل تکنولوژی اقتصادی-اجتماعی-روان شناختی و استفاده آن |
آثار فرهنگی اجتماعی و روانی فناوری اطلاعات روی انسان |
امروزه با افزایش تجمع فرهنگی و در نتیجه تکثر آن در کسب و کار، اساس سیستمهای اطلاعاتی، توسعه و مدیریت آنها نیازمند فاکتورهایی است که بر اجزاء آن تأثیرگذار خواهد بود.
در دو دهه گذشته، با توجه به گسترش کسب و کارها در مناطق مختلف، بعد فرهنگی نیز نقش قابل توجهی پیدا کرده است. مطالعات در این زمینه از سال ۱۹۸۰ در شرکت IBM در خصوص حساسیت فرهنگی سازمانها آغاز شد و پس از آن موارد مربوط به اهمیت فرهنگی با مفاهیم تصمیمسازی و اخلاق کسب و کار نمود پیدا کرد. با این دیدگاه معیارهای متفاوت فرهنگی تعیین شده است که به شرح زیر میباشند:
- قانون
- احترام به هویت فردی
- ماهیت قدرت و اختیار
- حقوق اموال
- رابطه فرد با دولت
- هویت ملی و وفاداری
فرهنگ برای بسیاری از جنبههای کسب و کار روزمره با توجه به طراحی، توسعه و مدیریت زیرساخت سیستمهای اطلاعاتی اهمیت دارد. به طور مشخص در سال ۲۰۰۲ بحث در مورد واضح نبودن اهمیت پرداختن به چند فرهنگی در سیستمهای اطلاعاتی مطرح شد. این در حالی بود که با وجود اهمیت جهانی شدن تشکیلات، تأثیرات فرهنگی روی سیستمهای اطلاعاتی نادیده گرفته شد. از زمانی که عموم مردم به نوعی با سیستمهای اطلاعاتی تعامل برقرار کردند ارزش فرهنگی نیز در محیط سیستمهای اطلاعاتی در نظر گرفته شد. اما یک سؤال اساسی وجود دارد و آن اینکه «فرهنگ چیست؟» تعداد ۱۶۴ تعریف مختلف تا سال ۱۹۵۱ برای این واژه عنوان شده است و تعریفی که در حوزه سیستمهای اطلاعاتی مطرح شده است بدین شکل است: «مجموعهای از برنامههای ذهنی که گروهی را از دیگران متمایز میکند»، یا « برنامههای ذهنی که الگوهای فکری و احساسات بر اساس آن عمل میکنند» یک واژه در این تعاریف عنوان شده است بنام «برنامه ریزی» که میتواند ارتباط فرهنگ با سیستمهای اطلاعاتی را برقرار نمایند.
در بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۸ با ارائه پرسشنامههایی در قالب ۳۲ سؤال در ۴۰ کشور توسط فردی به نام «هافستد» پنج بعد به عنوان مشخصههای فرهنگی تعیین شدند که عبارتند از: فاصله قدرت، فردگرایی، اجتناب از عدم قطعیت، مردانگی/زنانگی و پویایی مکتب کنفوسیوس.
بر اساس تحقیقات فوق و مدلهای ارائه شده سیستم های کسب و کاری مانند به شرح زیر پیادهسازی شدند:
کنترل بودجه، رفتارهای کارآفرینی، طراحی آموزش، گروههای پویا و کارآمد، نوع آوری، مدل رهبری، سیستمهای کنترل مدیریت.
البته مشکلاتی در خصوص تحقیقات فرهنگ متقابل وجود دارد که شامل تعریف مسئله، سادگی روش و همارزی میباشد. در تعریف مسئله مشکل این است که سوالات تعیین کننده فرهنگ هستند یا فرهنگ تعیین کننده سوالات.
در مورد سادگی روش مشکل این است که محققان معمولاً بر اساس الگوهای نژادپرستانه و تنها یک بازه زمانی بررسی را انجام دادهاند.
در همارزی در چهار بعد: عملکردی، مفهومی، ابزار و اندازهگیری تقسیم بندی میشود.
حال بازمیگردیم به یافتههای هافستد و ارتباط آن با سیستمهای اطلاعاتی
- فاصله قدرت:
با درجه توزیع نابرابر قدرت و ثروت سنجیده میشود که هر کشوری میتواند دارای مقداری باشد مثلاً مالزی درجه بزرگی در این زمینه دارد. تأثیر فاصله قدرت در سیستمهای اطلاعاتی مورد مطالعه بسیاری قرار گرفت که در یک بازنگری درک جدیدی و متفاوتی از سیستمهای اطلاعاتی و تأثیرات آن ارائه شد. به علاوه این مورد روی طراحی وب سایتها و رابطهای کاربری تأثیر گذار بوده است. مثلاً یک دانشگاه در مالزی با تأکید روی یک نشانه قدرت از طرف دانشگاه باعث میشود کاربران مطابق خواسته آنها کاری را انجام دهند در حالیکه در یک دانشگاه در آلمان با نصب دوربین از طریق اینترنت اقدام به ارائه نمایش قسمتهای مختلف دانشگاه میکند
- فردگرایی:
در این خصیصه مشخص میشود افراد علاقه دارند کاره را به تنهایی انجام دهند یا اینکه روحیه فردگرایی در انجام امور دارند که در یک تحقیق به عمل آمده مشخص شده آمریکاییها شدیدترین حالت را در این زمینه به خود اختصاص دادهاند و در کشور گواتمالا به دلیل نزدیکی زندگی خانوادهها با همدیگر این خصیصه از حالت فردگرایی خارج شده است و به سمت گروهی حرکت کرده است.
در این راستا یکی از اهداف اصلی بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی ترویج همکاری میباشد. ابزاری مانند اینترانت ، محلهای گفتگوی برخط، درایوهای مشترک و سیستمهای پشتیبانی گروه برخی ابزارهای پشتیبانی فعالیتهای مشارکتی میباشند. این امکانات میتوانند به اشتراک گذاری دانش را فراهم نمایند. در مدل ارائه شده هافستد چارچوب فرهنگ فردگرایی باعث ایجاد تکصدایی میشود که با ابزارهای موجود با ایجاد گروهها و شبکههای اجتماعی مانعی برای آن میباشند.
- مردانگی/زنانگی (مرد سالاری/زن سالاری):
این مورد دقیقاً به جنسیت تأکید ندارد. اما بر روی میزان اختیار و کارایی در موفقیتها و ترجیحات به خصوصیات زنان در ارتباطات مشابه، کیفیت زندگی و خدمات بنا شده است. در حوزه سیستمهای اطلاعاتی با ارائه امکاناتی در مکانهایی خاص انعطافپذیری متفاوتی برای زنان فراهم شده است.
- اجتناب از عدم قطعیت:
به مردمی که در شرایط تهدیدهایی که به وسیله ضعف ساختار به دلیل وقایع پیش بینی نشده وجود دارند اشاره میکند. در اصل به راههایی اشاره میکند مردم در آینده با آنها سروکار خواهند داشت، حتی اگر این موارد تحت کنترل باشند. کسانی که با سطح پایینتری از این پارامتر درگیر هستند دارای قوانین و شرایط با ثبات تری هستند. در این تحقیقات هافستد مردم یونان را دارای شرایط نامناسبی دانسته است و لزوم ایجاد قوانین مناسب را تشخیص داده است.
با اجرای ERPها در حوزه IT عملاً گامهایی میتوان برداشت تا با ایجاد قوانین مشخصی در جریان فرآیندها عمل کرده، از وقوع عدم قطعیت جلوگیری به عمل آید. با اجرای ERP در یکی از شرکتهای چینی علاوه بر ایجاد قوانین عملاً شفاف سازی در جریان اطلاعات نیز بوقوع پیوسته است. البته وابستگی به سیستمهای اطلاعاتی خود نیز میتواند مواردی از عدم قطعیت و ریسک را به همراه داشته باشد که مثلاً از دست رفتن دادهها و از دست دادن سرویسهای مربوطه میتواند آنرا تشدید نماید.
با توجه به چهار بعدی که توسط هافستد ارائه گردید گروهی در برابر این نظریهها مواردی را اعلام کردند و گروهی دیگر نیز در راستای موافقت با آن اعلام نظر نمودهاند.
- موارد مخالف شامل: یکدستگی فرهنگی، بخشهای ملی، ابزارها، نفوذ سیاسی، آمار مجتمع شده، تجربیات یک شرکت خاص، تاریخ گذشته بودن تحقیقات و ابعاد کم مورد بررسی
- موارد پشتیبان و موافق: ارتباط، دقت زیاد و دقت نسبی.