نگاهی به تاریخ فلسفه/فلسفه دوران باستان/فلسفه روم و دوران یونان‌مآبی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۱:
{{سرص|نگاهی به تاریخ فلسفه/فلسفه دوران باستان/یونان باستان|نگاهی به تاریخ فلسفه/فلسفه دوران باستان/هند باستان}}
;هلنیسم
فلسفه روم و دوران یونان‌مآبی شامل:
از دوران ارسطو تا اوایل قرون وسطی (که مسیحیت نیز در این میان ظاهر شد) را دوره '''هلنیسم''' یا '''یونان‌گرایی''' گویند؛ بدین سبب که '''اسکندر مقدونی''' (که برای مدتی شاگرد ارسطو بود) پس از پیروزی بر '''ایرانیان''' و تسلط بر '''مصر''' و سرزمینهای شرق (تا '''هندوستان''') توانست جامعه‌ای جهانی را پدید آورد که تحت سلطۀ فرهنگ و زبان یونانی بودند (روم باستان).
*فلسفه یونان‌مآبی
*فلسفه ;نوافلاطونی
در تکمیل این مطلب؛ بسبب اینکه در دوران هلنیسم اغلب جریان‌های فلسفی از '''افکار افلاطون''' الهام می‌گرفتند؛ به فیلسوفان آن دوره '''نوافلاطونی''' می‌گفتند.
 
;فلوطین، افلوطین یا پلوتینوس
فلسفه یونان‌مآبی) در تمدن هلنی پس از ارسطو شکل گرفت و با آغاز دوره نوافلاطونی هم از میدان خارج شد. از مکتب‌های فکری آن دوره می‌توان به: فیثاغوری، کلبیون و سوفسطائی‌گری اشاره کرد.
مهم‌ترین چهره و شخصیت نوافلاطونی بود. در اسکندریه فلسفه را آموخت و بعدها به روم رفت. او '''نظریۀ رستگاری''' را با خودش به روم برده‌است و بر '''الهیات مسیحی تاثیرگذار''' بوده‌. او خدا را به '''آتشی''' بزرگ تشبیه می‌کرده؛ و تاریکی اطراف آنرا جهان هستی؛ و باور داشته جرقه‌هایی از این آتش بزرگ در سرتاسر هستی پراکنده است.
 
[[پرونده:Plotinos.jpg|بندانگشتی|وسط|فلوطین]]
فلسفه نوافلاطونی) این مکتب آخرین مکتب یونان است. فلوطین که یک فیلسوف یونانی بود در قرن سوم میلادی؛ آنرا بنیان گذاشت. فیلسوفان دنیای کهن و فیلسوفان دوران رنسانس؛ فیلسوفان این دوره محسوب می‌شوند؛ که البته لازم به ذکر است که خود آن فیلسوفان خود را افلاطونی می‌خوانده‌اند.
<blockquote style="border: 1px solid blue; padding: 2em;">
همه چیز نیک است.
*افلوطین
</blockquote>
[[رده:نگاهی به تاریخ فلسفه|فلسفه دوران باستان]]