راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس سیزده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲}}
درسِ ‬سیزدهم‮ (‬۱۳)‬
درس‮ ‬ِسیزدهم‮ (‬۱۳‮)‬
 
نمونهٌ‮ ‬جمله
خط ۱۵:
==تمرین‮ ‬۱==
شکلِ‮ ‬مناسبِ‮ ‬فعل را داخلِ‮ ‬پرانتز بنویسید‮. ‬
مثال‮:‬‭ ‬لطفاً‮ ‬این لباس را برایِ‮ ‬من‮  (‬بشو‮). ‬ ‮< ‬شستن‮- ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬شو‮ >
الان می‌شویم‮. ‬
 
۱‮. ‬حالت خوب نیست‮. ‬زودتر به دکتر‮ (). ‬ ‮< ‬رفتن‮ - ‬بُ‮ ‬‭+‬رُو‮ >
‮- ‬باشد‮. ‬حتماً‮ ‬امروز بعد از کلاس‮ ().
۲‮. ‬عزیزم، ‮ ‬لطفاً‮ ‬قاشق و چنگال به من‮ (). ‬ ‮< ‬دادن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬دِه‮ >
‮- ‬الان‮ ().
۳‮. ‬دارویت را‮ (). ‬ ‮< ‬خوردن‮ - ‬بِ‮ \ ‬بُ‮ ‬‭+‬‮ ‬خُور‮ >
‮- ‬بعد از‮ ‬غذا‮ (). ‬
 
۴‮. ‬خسته شدی‮. ‬برو و‮ (). ‬ ‮< ‬خوابیدن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬خواب‮ >
‮- ‬الان زود است‮. ‬ساعتِ‮ ‬ده‮ ().
۵‮. ‬لطفاً‮ ‬زیرِ‮ ‬این صفحه را‮ ().< ‬امضاء کردن‮ - ‬امضاء‮ ‬‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >
‮- ‬باشد‮. ‬اوّل می‌خوانم بعد‮ ().
۶‮. ‬لطفاً‮ ‬این را هم برایِ‮ ‬من‮ (). ‬ ‮< ‬نوشتن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬نِویس‮ >‬
- ‬امروز دیگر خسته شدم‮. ‬بقیه را فردا‮ (). ‬
۷‮. ‬لطفاً‮ ‬بخاطرِ‮ ‬من این کار را‮ (). < ‬کردن‮ - ‬بِ‮ \ ‬بُ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >‬
۷
‮- ‬باشد‮. ‬بخاطرِ‮ ‬تو این کار را‮ (). ‬
۸‮. ‬امروز‬لطفاً‮ من‬بخاطرِ‮ کار‬من دارم‮.این ‬بچّهکار را تو‮را‮ (). < ‬نگه‬کردن‮ داشتن‮- -‬بِ‮ \ ‬نگه‮‬بُ‮ ‬‭+‬‮ ‬دار‮‬کُن‮ >‬
‮- ‬باشد‮. ‬من بچّه را امروز‮ (). ‬
- ‬باشد‮. ‬بخاطرِ‮ ‬تو این کار را‮ (). ‬
۸‮. ‬امروز من کار دارم‮. ‬بچّه را تو‮ (). < ‬نگه داشتن‮ - ‬نگه‮ ‬‭+‬‮ ‬دار‮ >
‮- ‬باشد‮. ‬من بچّه را امروز‮ (). ‬
 
==تمرین‮ ==‬۲
مثال‮:‬‭ ‬مهتاب جان، ‮ ‬بی زحمت یک لیوان آب به من‮ (‬بده‮). < ‬دادن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬دِه‮ >
بی زحمت آن نمک را به من‮ (‬بدهید‮). ‬ ‮< ‬دادن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬دِه‮ >‬
 
۱‮. ‬نشانیِ‮ ‬من را‮ (). ‬ ‮< ‬نوشتن‮ - ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬نِویس‮ >
شمارهٌ‮ ‬تلفنِ‮ ‬من را‮ ().
۲‮. ‬گاهی پیشِ‮ ‬ما‮ ().< ‬آمدن‮ - ‬بی‮ ‬‭+‬‮ ‬آ‮ >
لطفاً‮ ‬با من‮ ().
۳‮. ‬دیرشد‮. ‬زودتر‮ (). ‬ ‮< ‬حاضرشدن‮ -‬حاضر‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬شو‮ >‬
 
تا ساعتِ‮ ‬سه‮ ().
۴‮. ‬لطفاً‮ ‬من را تا فرودگاه‮ ().< ‬رساندن‮ - ‬بِ‮ + ‬رسان‮ >‬
 
لطفاً‮ ‬من را تا بیمارستان‮ ().
۵‮. ‬عزیزم، ‮ ‬لطفاً‮ ‬برو و برایِ‮ ‬مهمانیِ‮ ‬امشب میوه‮ (). ‬ ‮< ‬خریدن‮ - ‬بِ‮ + ‬خَر‮ >‬
 
مهتاب خانم، ‮ ‬لطفاً‮ ‬بروید و برایِ‮ ‬من دارو‮ ().
۶‮. ‬زیرِ‮ ‬میز را‮ (). ‬ ‮ ‬ ‮< ‬دیدن‮ - ‬بِ‮ + ‬بین‮ >‬
این امضاء را‮ (). ‬
۷‮۶‮. ‬این‬زیرِ‮ قاشق‬میز را‮ (). ‬ ‮ ‬ ‮< ‬گرفتن‮‬دیدن‮ - ‬بِ‮ + ‬گیر‮‬بین‮ >
لطفاً‮ ‬تا فردا بلیتتان را از شرکت‮ (). ‬
این امضاء را‮ ().
۸‮. ‬با کلمهٌ‮ ‬خودکار یک جمله‮ (). ‬ ‮< ‬ساختن‮ - ‬بِ‮ + ‬ساز‮ >‬
‮ ‬ با کلمه هایِ‮ ‬آب و نان دو جمله‮ (). ‬
۷‮. ‬این قاشق را‮ (). ‬ ‮< ‬گرفتن‮ - ‬بِ‮ + ‬گیر‮ >
لطفاً‮ ‬تا فردا بلیتتان را از شرکت‮ ().
۸‮. ‬با کلمهٌ‮ ‬خودکار یک جمله‮ (). ‬ ‮< ‬ساختن‮ - ‬بِ‮ + ‬ساز‮ >
‮ ‬ با‮با کلمه هایِ‮ ‬آب و نان دو جمله‮ ().
۹‮. ‬جملهٌ‮ ‬زیر را‮ (). ‬ ‮< ‬معنی کردن‮ - ‬معنی‮ ‬‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >‬
لطفاً‮ ‬این را برایِ‮ ‬من‮ (). ‬
۱۰‮. ‬سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬دو آنجا‮ (). ‬ ‮< ‬بودن‮ - ‬باش‮ >‬
سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬چهار همه در مدرسه‮ (). ‬
۱۱‮. ‬بعد از من‮ (). < ‬تکرار کردن‮ - ‬تکرار‮ ‬‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >‬
لطفاً‮ ‬حرفتان را‮ (). ‬
 
لطفاً‮ ‬این را برایِ‮ ‬من‮ ().
تمرین‮ ‬۳
مثال‮: ‬این میوه تمیز نیست‮. (‬نخور‮). ‬مریض می‌شوی‮. ‬ ‮< ‬خوردن‮ >‬
۱۰‮. ‬سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬دو آنجا‮ (). ‬ ‮< ‬بودن‮ - ‬باش‮ >
من حاضر شدم‮. ‬شما هم‮ (‬حاضر بشوید‮). ‬ ‮< ‬حاضرشدن‮ >‬
سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬چهار همه در مدرسه‮ ().
۱۱‮. ‬بعد از من‮ (). < ‬تکرار کردن‮ - ‬تکرار‮ ‬‭+‬‮ ‬بِ‮ ‬‭+‬‮ ‬کُن‮ >
لطفاً‮ ‬حرفتان را‮ (). ‬
 
==تمرین‮ ‬۳==
مثال‮: ‬این میوه تمیز نیست‮. (‬نخور‮). ‬مریض می‌شوی‮. ‬ ‮< ‬خوردن‮ >
من حاضر شدم‮. ‬شما هم‮ (‬حاضر بشوید‮). ‬ ‮< ‬حاضرشدن‮ >‬
 
۱‮. ‬زبانِ‮ ‬انگلیسیِ‮ ‬من خوب نیست‮. ‬لطفاً‮ ‬با من به زبانِ‮ ‬فارسی‮ ‬ ‮(). ‬ ‮< ‬حرف زدن‮ >‬
سطر ۷۷ ⟵ ۱۱۴:
۹‮. ‬هیچوقت بچّه را‮ (). ‬ ‮< ‬زدن‮ >‬
 
==تمرین‮ ‬۴==
مثال‮: ‬من امروز وقت ندارم‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من مادر را به دکتر‮ (‬می‌رسانی‮)‬؟ ‮< ‬رِساندَن‮ - ‬رِسان‮>‬
 
۱‮. ‬من خسته‌ام‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من این را‮ ()‬؟ ‮< ‬نِوشتَن‮ - ‬نِویس‮ >
۲‮. ‬من امروز درس دارم‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من لباسها را‮ ()‬؟ ‮< ‬شُستَن‮ - ‬شو‮ >
۳‮. ‬ماشینِ‮ ‬من خراب است‮. ‬تو با ماشینت من را به فرودگاه‮ ()‬؟ ‮< ‬رِساندَن‮ - ‬رِسان‮ >
۴‮. ‬من الان خیلی خسته‌ام‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من‮ ‬غذا‮ ()‬؟ ‮< ‬دُرُست کردَن‮ -‬دُرُست کُن‮ >
۵‮. ‬انگلیسیِ‮ ‬من خوب نیست‮. ‬تو بجایِ‮ ‬من از خانمِ‮ ‬اسمیت‮ ‬ ‮()‬؟ ‮< ‬تَشَکّر کردَن‮ - ‬تَشَکّر کُن‮ >‬
 
==تمرین‮ ‬۵==
مثال‮: ‬امروز حالم خوب نبود با این وجود به اداره‮ (‬رفتم‮). ‬ ‮< ‬رفتن‮ >‬
 
۱‮. ‬من فرش فروش هستم با این حال در خانه‌ام هیچ فرش‮ (). ‬ ‮< ‬داشتن‮ >
۲‮. ‬چند بار دارو خوردم با این حال الان هنوز پایم‮ (). ‬ ‮< ‬درد کردن‮ >
۳‮. ‬او ماهی یکبار به کلاسِ‮ ‬فارسی می‌رود با این وجود خیلی خوب فارسی‮ ‬(). ‬ ‮< ‬حرف زدن‮ >
‮(). ‬ ‮< ‬حرف زدن‮ >‬
۴‮. ‬من بخاطرِ‮ ‬او هیچ کاری نمی‌کنم با این حال همیشه از من‮ ‬ ‮(). ‬ ‮< ‬تَشَکّر کردَن‮ >
۵‮. ‬دیشب ساعتِ‮ ‬یازدهِ‮ ‬شب به آن بازار رفتیم با این وجود مغازه‌ها همه‮ ‬(). ‬ ‮< ‬باز بودن‮ >
‮(). ‬ ‮< ‬باز بودن‮ >‬
 
==گفتگو‮ ==
�گفتگو‮ (‬۱۳‮)‬
 
معلّم ‮: ‬لطفاً‮ ‬توجّه کنید‮. ‬هفتهٌ‮ ‬دیگر امتحان است‮. ‬حتماً‮ ‬همه سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬نه در کلاس حاضر باشید‮. ‬لطفاً‮ ‬دیر نیایید‮. ‬امتحان از درسِ‮ ‬اوّل تا درسِ‮ ‬دوازدهم است‮. ‬سؤالی ندارید؟
سطر ۱۱۷ ⟵ ۱۶۰:
معلّم ‮: ‬به معنیِ‮ ‬حرفِ‮ ‬اضافه بیشتر توجهّ‮ ‬کنید‮. ‬موفّق باشید‮. ‬
 
�نام و نامِ‮ ‬خانوادگی‮:‬‭ ‬
== تکلیفِ‮ ‬خانه‮ (‬۱۳‮)‬۱۳==
تاریخ‮:‬‭ ‬
تکلیفِ‮ ‬خانه‮ (‬۱۳‮)‬
۱‮. ‬ساختَن‮ \ ‬ساخت ۲‮. ‬نِشَستَن‮ \ ‬نَشَست
 
ساز ‮ ‬نِشین
تمرین‮ ‬۱
 
==تمرین‮ ‬۱==
مثال‮: ‬مادر، ‮ ‬بی زحمت یک لیوان آب به من‮ (‬بده‮). ‬ ‮< ‬دادن‮ >‬
 
۱‮. ‬عزیزم، ‮ ‬حتماً‮ ‬دارویت را‮ (). ‬ ‮< ‬خوردن‮ >
۲‮. ‬لطفاً‮ ‬همه حتماً‮ ‬سرِ‮ ‬ساعت آنجا‮ (). ‬ ‮< ‬بودن‮ >
۳‮. ‬فریبا جان، ‮ ‬خسته شدی‮. ‬زودتر برو و‮ (). ‬ ‮< ‬خوابیدن‮ >
۴‮. ‬بیا‮. ‬پیشِ‮ ‬من‮ (). ‬ ‮< ‬نشستن‮ >
۵‮. ‬مهتاب جان، ‮ ‬حتماً‮ ‬تا ساعتِ‮ ‬یک به بیمارستان‮ (). ‬ ‮< ‬رفتن‮ >
۶‮. ‬محمّد جان، ‮ ‬شب تا ساعتِ‮ ‬نه به خانه‮ (). ‬ ‮< ‬برگشتن‮ >
۷‮. ‬عزیزم‮ ‬، ‮ ‬لطفاً‮ ‬این لباسها را‮ (). ‬ ‮< ‬شستن‮ >
۸‮. ‬آقایِ‮ ‬تهرانی، ‮ ‬بقیهٌ‮ ‬درس را شما‮ (). ‬ ‮< ‬خواندن‮ >
۹‮. ‬این عکسِ‮ ‬خوبی است‮. ‬این عکس را‮ (). ‬ ‮< ‬نگه داشتن‮ >‬
 
==تمرین‮ ‬۲==
داخلِ‮ ‬پرانتز یک حرفِ‮ ‬اضافهٌ‮ ‬مناسب بنویسید‮.
۱‮. ‬به‮ ‬ ۲‮. ‬از‮ ‬ ۳‮. ‬با‮
مثال‮: ‬لطفاً‮ ‬آن قاشق را‮ (‬به‮) ‬من بده‮. ‬
 
۱‮. ‬حتماً‮ () ‬من تلفن بکن‮.
۲‮. ‬بقیهٌ‮ ‬پولت را‮ () ‬راننده بگیر‮.
۳‮. ‬من راه را بلدم‮. () ‬من بیا‮.
۴‮. () ‬مادرم‮ () ‬دکتر برو‮.
۵‮. ‬برو و‮ () ‬مغازهٌ‮ ‬علی آقا میوه بخر‮.
۶‮. ‬زیرِ‮ ‬این صفحه را‮ () ‬خودکار امضاء کنید‮.
۷‮. ‬فردا تو هم‮ () ‬ما به شیراز بیا‮.
۸‮. ‬حتماً‮ ‬هفته‌ای یک بار‮ () ‬مادرت نامه بنویس‮.
۹‮. ‬لطفاً‮ () ‬من‮ () ‬زبانِ‮ ‬انگلیسی حرف بزنید‮.
۱۰‮. () ‬کلمهٌ‭ ‬بلیت یک جمله بساز‮.
۱۱‮. ‬لطفاً‮ () ‬دیگران این حرف را نگو‮.
�‮…. ‬é‮ «‬Çجñ‮=‬ó‮_ «‬`ÇP‮ ‬içmíو‮ ‬j
۱‮. ‬آمَدَن آ بیا بیایید