راهنمای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان/درس چهارده: تفاوت میان نسخه‌ها

<span style="color: blue"><font size="4۴">'''آموزِشِ‮ ‬زَبانِ‮ ‬فارسی درسِ ‬چهاردهم‮ (۴۱) '''</font></span>

‮ ‬من‮‮‬من‮ ‬ بایَد‮باید‮ ‬‭/‬‮ ‬نَبایَد‮‬نباید‮ ‬‭/‬‮ ‬شایَد‮‬شاید‮ ‬‭/‬‮ ‬بِهتَر‬بهتر اَست‮است‮ ‬ باشَم‮ - ‬داشتِه بِخَرَمباشَم

‮ ‬تو‮‮‬تو‮ ‬ بایَد‮باید‮ ‬‭/‬‮ ‬نَبایَد‮‬نباید‮ ‬‭/‬‮ ‬شایَد‮‬شاید‮ ‬‭/‬‮ ‬بِهتَر‬بهتر اَست‮است‮ ‬ ‬باشی‮ - ‬داشتِه بِخَریباشی

‮ ‬او‮‮‬او‮ ‬ بایَد‮باید‮ ‬‭/‬‮ ‬نَبایَد‮‬نباید‮ ‬‭/‬‮ ‬شایَد‮‬شاید‮ ‬‭/‬‮ ‬بِهتَر‬بهتر اَست‮است‮ ‬ ‬باشَد‮ - ‬داشتِه بِخَرَدباشَد

‮ ‬ما‮ما‮ ‬ بایَد‮باید‮ ‬‭/‬‮ ‬نَبایَد‮‬نباید‮ ‬‭/‬‮ ‬شایَد‮‬شاید‮ ‬‭/‬‮ ‬بِهتَر‬بهتر اَست‮است‮ ‬ باشیم‮ - ‬داشتِه بِخَریمباشیم

‮‬شما ‮ ‬شما‮ ‬ بایَد‮باید‮ ‬‭/‬‮ ‬نَبایَد‮‬نباید‮ ‬‭/‬‮ ‬شایَد‮‬شاید‮ ‬‭/‬‮ ‬بِهتَر‬بهتر اَست‮است‮ ‬ باشید‮ - ‬داشتِه بِخَریدباشید

‮‬آنها ‮ ‬آنها‮ ‬ بایَد‮باید‮ ‬‭/‬‮ ‬نَبایَد‮‬نباید‮ ‬‭/‬‮ ‬شایَد‮‬شاید‮ ‬‭/‬‮ ‬بِهتَر‬بهتر اَست‮است‮ ‬ باشَند‮ - ‬داشتِه بِخَرَندباشَند

مثال‮: ‬با تاکسی تلفنی به دنبالِ‮ ‬خانمِ‮ ‬حسنی برو‮. ‬

متوجّه نشدم‮ . ‬لطفاً‮ ‬دوباره بگویید‮. ‬من باید کجا به دنبالِ‮ ‬خانمِ‮ ‬حسنی‮ ( ‬بروم‮ )‬؟

۱‮. ‬سرِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬دو تویِ‮ ‬فرودگاه باش‮. ‬

متوجّه نشدم‮. ‬من باید ساعتِ‮ ‬دو در کجایِ‮ ‬فرودگاه‮ ( )‬؟

۲‮. ‬روزِ‮ ‬پنجشنبه ساعتِ‮ ‬چهار جلویِ‮ ‬هتل منتظر باشید‮. ‬

خوب نفهمیدم‮. ‬لطفاً‮ ‬دوباره بگویید‮. ‬کجایِ‮ ‬هتل ما باید‮ ‬ ‮( )‬؟

۳‮. ‬این کلمه‌ها را با رنگِ‮ ‬قرمز و بقیه را با رنگِ‮ ‬سیاه بنویس‮. ‬

متوجّه نشدم‮. ‬چه کلمه‌هایی را با رنگِ‮ ‬قرمز باید‮ ( )‬؟

۴‮. ‬قبل از‮ ‬غذا این دارو را بخور‮. ‬بعد از‮ ‬غذا این را‮. ‬

ببخشید،‮ببخشید، ‮ ‬متوجّه نشدم‮. ‬این دارو را کِی باید‮ ( )‬؟

۵‮. ‬زیرِ‮ ‬این کلمه را خطّ‮ ‬بکش‮. ‬

خوب نمی‌فهمم‮. ‬چرا باید زیرِ‮ ‬این کلمه را خطّ‮ ( )‬؟

۶‮. ‬یک دایره اینجا بکش‮. ‬

با چه رنگی دایره را‮ ( )‬؟

مثال‮ : ‬من امشب باید به دنبالِ‮ ‬خانمِ‮ ‬سوزوکی‮ ( ‬بروم‮ ). ‬ ‮< ‬رفتن‮ - ‬رو‮ >‬

۱‮. ‬من امشب باید برایِ‮ ‬مادرم نامه‮ ( ). ‬ ‮< ‬نوشتن‮ - ‬نویس‮ >‬

۲‮. ‬ما تا فردا باید این کتاب را به او‮ ( ). ‬ ‮< ‬رساندن‮ - ‬رسان‮ >‬

۳‮. ‬ما باید شما را‮ ( ). .‬ ‮< ‬دیدن‮ - ‬بین‮ >‬

۴‮. ‬من باید از این شهر چند تا‮ ( ). ‬ ‮< ‬عکس گرفتن‮ - ‬عکس‮ ‬‭+‬‮ ‬گیر‮>‬

۵‮. ‬من باید امروز پولم را‮ ( ). ‬ ‮<‬عوض کردن‮ - ‬عوض‮ ‬‭+‬‮ ‬کن‮ >‬

۶‮. ‬تو باید از بانک پول‮ ( ). ‬ ‮< ‬گرفتن‮ - ‬گیر‮ >‬

۷‮. ‬شما باید تلفّظ و معنیِ‮ ‬این کلمه‌ها را خوب‮ ( ). ‬ ‮< ‬یاد گرفتن‮ - ‬یاد‮ + ‬گیر‮ >‬

۸‮. ‬من باید یک دوربینِ‮ ‬تازه‮ ( ). ‬ ‮< ‬خریدن‮ - ‬خر‮ >‬

مثال‮: ‬کسی با خودکارِ‮ ‬قرمز به سؤالها جواب ندهد‮. ‬

هیچ‌کس نباید با خودکارِ‮ ‬قرمز به سؤالها‮ ( ‬جواب بدهد‮ ). ‬

۱‮. ‬کسی اینجا سیگار نکشد‮. ‬

هیچ‌کس نباید اینجا‮ ( ). ‬

۲‮. ‬از هفتهٌ‮ ‬دیگر کسی به کلاس دیر نیاید‮. ‬

از هفتهٌ‮ ‬دیگر هیچ‌کس نباید به کلاس دیر‮ ( ). ‬

۳‮. ‬کسی در این صفحه چیزی ننویسد‮. ‬

هیچ‌کس نباید در این صفحه چیزی‮ ( ). ‬

۴‮. ‬کسی به خانواده‌ام چیزی نگوید‮. ‬

هیچ‌کس نباید به خانواده‌ام چیزی‮ ( ). ‬

۵‮. ‬کسی تویِ‮ ‬فرودگاه عکس نگیرد‮. ‬

هیچ‌کس نباید تویِ‮ ‬فرودگاه‮ ( ). ‬

شاید کمی‮ ( ‬بخوابم‮ ) . ‬ ‮< ‬خوابیدن‮ >‬

شاید کمی‮ ( ). .‬ ‮< ‬درس خواندن‮ >‬

شاید با دوستم به بازار‮ ( ) . ‬ ‮< ‬رفتن‮ >‬

شاید روزِ‮ ‬یکشنبه‮ ( ) . ‬ ‮< ‬بر گشتن‮ >‬

ممکن است چهارشنبه ایشان را‮ ( ) . ‬ ‮<‬‭ ‬دیدن‮ >‬

شاید یک‮ ‬غذایِ‮ ‬چینی‮ ( ). .‬ ‮< ‬درست کردن‮ >‬

‮ ‬من‮ ‬ شاید‮ ‬ نَخَرَم ما‮ ‬ شاید‮ ‬ نَخَریم

‮ ‬تو ‮ ‬ شاید‮ ‬ نَخَری شما‮ ‬ شاید‮ ‬ نَخَرید

‮ ‬او‮ ‬ شاید‮ ‬ نَخَرَد آنها‮ ‬ شاید‮ ‬ نَخَرَند

مثال‮: ‬تو با سارا به دنبالِ‮ ‬آنها‮ ( ‬می‌روی‮ )‬؟ رفتن‮ - ‬رو

نه‮ ‬،‮‬، ‮ ‬شاید با سارا‮ ( ‬نروم‮ ). ‬شاید تنها‮ ( ‬بروم‮ ). ‬

۱‮. ‬ما تا ساعتِ‮ ‬سه به تهران‮ ( )‬؟ ‮< ‬رسیدن‮ - ‬رس‮ >‬

نه،‮نه، ‮ ‬شاید تا ساعتِ‮ ‬سه‮ ( ). ‬

شاید ساعتِ‮ ‬چهار‮ ( ). ‬

۲‮. ‬تو امروز بعد از کلاس با من‮ ()‬؟ )‬؟‮‮ ‬ ‮< ‬بازی کردن‮ - ‬بازی‮ + ‬کرد‮ >‬

نه،‮نه، ‮ ‬شاید با تو‮ ( ). ‬

شاید با لیلا و مینو‮ ( ). ‬

۳‮. ‬شما با ماشین به بیمارستان‮ ( )‬؟‮‬؟ ‮ ‬ ‮< ‬رفتن‮ - ‬رو‮ >‬

نه،‮نه، ‮ ‬شاید ما با ماشین‮ ( ). ‬

شاید پیاده‮ ( ). ‬

۴‮. ‬تو بعد از کلاس زود به خانه‮ ()‬؟ )‬؟‮‮ ‬ ‮< ‬برگشتن‮ - ‬برگرد‮ >‬

نه،‮نه، ‮ ‬شاید زود‮ ( ). ‬

شاید امشب دیر‮ ( ). ‬

۵‮. ‬روزِ‮ ‬یکشنبه حتماً‮ ‬او به خانهٌ‮ ‬ما‮ ()‬؟ )‬؟‮‮ ‬ ‮< ‬آمدن‮ - ‬آ‮ >‬

نه،‮نه، ‮ ‬شاید یکشنبه‮ ( ). ‬

شاید دوشنبه‮ ( ). ‬

مثال‮: ‬بهتر است ما زودتر به خانه‮ ( ‬بر گردیم‮ ). ‬ ‮< ‬برگشتن‮ - ‬برگرد‮ >‬

بهتر بود ما زودتر به خانه‮ ( ‬بر می‌گشتیم‮ ). ‬

باید ما زودتر به خانه‮ ( ‬بر می‌گشتیم‮ ). ‬

۱‮. ‬بهتر است من به او‮ ( ). ‬ ‮< ‬گفتن‮ - ‬گو‮ >‬

بهتر بود من به او‮ ( ). ‬

باید من به او‮ ( ). ‬

۲‮. ‬بهتر است تو زودتر هتل را‮ ( ).< ‬انتخاب کردن‮ - ‬انتخاب‮ + ‬کن‮ >‬

بهتر بود تو زودتر هتل را‮ ( ). ‬

باید تو زودتر هتل را‮ ( ). ‬

۳‮. ‬بهتر است تو اوّل مشقهایت را‮ ( ).< ‬نوشتن‮ - ‬نویس‮ >‬

بهتر بود تو اوّل مشقهایت را‮ ( ). ‬

باید تو اوّل مشقهایت را‮ ( ). ‬

۴‮. ‬بهتر است اوّل از مادرت‮ ( ). ‬ ‮< ‬پرسیدن‮ - ‬پرس‮ >‬

بهتر بود اوّل از مادرت‮ ( ). ‬

باید اوّل از مادرت‮ ( ). ‬

۵‮. ‬بهتر است امشب ما شام در بیرون‮ ( ). ‬ ‮< ‬خوردن‮ - ‬خور‮ >‬

بهتر بود امشب ما شام در بیرون‮ ( ). ‬

باید امشب ما شام در بیرون‮ ( ). ‬

۶‮. ‬بهتر است تو این را با رنگِ‮ ‬مشکی‮ ( ).< ‬کشیدن‮ - ‬کش‮ >‬

بهتر بود تو این را با رنگِ‮ ‬مشکی‮ ( ). ‬

باید تو این را با رنگِ‮ ‬مشکی‮ ( ). ‬

۷‮. ‬بهتر است امشب سارا در خانه‮ ( ).< ‬ماندن‮ - ‬مان‮ >‬

بهتر بود سارا در خانه‮ ( ). ‬

باید سارا در خانه‮ ( ). ‬

�گفتگو‮ ( ‬۱۴‮ )‬

علی ‮:‬‭ ‬امشب شادی و دوستش از ژاپن می‌آیند‮. ‬ما باید با مادرم به‮ ‬ دنبالِ‮ ‬آنها به فرودگاه برویم‮. ‬

علی ‮: ‬نه،‮‬نه، ‮ ‬تویِ‮ ‬ماشین جا نمی‌شویم‮. ‬او در خانه می‌ماند‮. ‬

علی ‮: ‬من امشب ممکن است شام در بیرون بخورم‮. ‬شاید حدودِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬ده بر‮ ‬ گردم‮. ‬

علی ‮:‬‭ ‬نه،‮‬نه، ‮ ‬دیر نیست‮. ‬آنها حدودِ‮ ‬ساعتِ‮ ‬دوازدهِ‮ ‬شب می‌رسند‮. ‬

مینو ‮:‬‭ ‬‮ ‬خیلی خُوب‮. ‬علی جان،‮جان، ‮ ‬لطفاً‮ ‬من را با ماشینت به دانشگاه برسان‮. ‬

مینو ‮:‬‭ ‬امروز نباید به کلاس دیر برسم‮. ‬امتحان داریم‮. ‬باید قبل از ساعتِ‮ ‬نه‮ ‬ در دانشگاه باشم‮. ‬

علی ‮: ‬ساعتِ‮ ‬نه من باید یک مهمانِ‮ ‬خارجی را در شرکت ببینم‮. ‬تو با‮ ‬ تاکسی تلفنی برو‮. ‬

مینو ‮:‬‭ ‬خیلی خوُب‮. ‬چاره‌ای نیست‮. ‬شاید کمی دیر بشود‮. ‬من لباسهایم را‮ ‬ عوض می‌کنم‮. ‬تو به آژانس تلفن بکن‮. ‬

علی ‮: ‬چشم،‮‬چشم، ‮ ‬من الان تلفن می‌کنم‮. ‬

شادیÉVÉÉ‮  ‬‭[‬ÉfÉB‮  ‬‭[‬‮  ‬iêlñ‮<  ‬j‮  ‬Fsh‮۱‬d‮۵  ‬F

آژانسó‮۷‬çsëکóù‮…‬X‮  ‬AÉ^ÉNÉV‮  ‬‭[‬âُéذ‮  ‬F‮۱‬zh‮۱‬ns‮  ‬F

اُتُوبوسÉoÉX‮  ‬Fotob‮۹‬s‮  ‬F

اِنتِخاب کَردَن‮( ‬را‮ )‬ëIÇش‮  ‬Fsentekh‮۱‬b kardan‮  ‬F�����������������������������������������������������������������������������������������������������������������������������

بازیóVÇر‮  ‬AÉQ‮  ‬‭[‬ÉÄ‮  ‬Aééçá‮  ‬Fb‮۱‬z‮۵  ‬F

بازی کَردَن‮( ‬با‮ )‬óVÇش‮  ‬AééçáÇبÇاÇِÇ‮۷‬Çی‮  ‬AââÇ‮۶‬Çی‮  ‬Fb‮۱‬z‮۵ ‬kardan‮  ‬F

بانکںقçs‮  ‬Fb‮۱‬nk‮  ‬F

بایَدÇ‮۵‬ÇبÇ‮/‬ÇیÇخÇبÇهÇبÇ‮"  ‬Fb‮۱‬yad‮  ‬F

پُرسیدَن‮( ‬اَز‮ - ‬را‮ )‬é؟ñقÇ‮۷‬Çی‮  ‬Fpors‮۵‬dan‮  ‬F

تاکسی تِلِفُنیÉnÉCÉÑ‮  ‬‭[‬‮  ‬Ft‮۱‬ks‮۵‬‭ ‬telefon‮۵  ‬F

جِلویِ‮  ‬`ÇجëOÇإ‮  ‬AÇة‮  ‬Fjelow-ye‮  ‬F

چارِهçHñت‮  ‬Aé‮!‬óأ‮  ‬Fch‮۱‬re‮  ‬F

چارِه‌ای نیستédï‮{‬ÇبÇ‮"  ‬AÇ‮۵‬ÇمÇ‮$‬Ç‮*‬ÇبÇ‮"  ‬Fch‮۱‬re‮۵‬‭ ‬n‮۵‬st‮  ‬F

چَشمÇ‮)‬Ç‮۵‬Ç‮۱‬Ç‮\‬ÇوÇ‮\‬Ç‮۵‬Ç‮=  ‬Fchashm‮  ‬F

حُدودِëمëج‮  ‬AÇ‮(‬Ç‮(‬ÇنÇ؛‮  ‬Fhod‮۹‬d-e‮  ‬F

خیلی خُوب‮  ‬i‮«{«‬ی‮  ‬jÇ؛ÇیÇح«ںç‭\‬‮  ‬Aok‮  ‬Fkheil‮۵‬‭ ‬khob‮  ‬F

دایرِهâ~‮  ‬Aóض‮  ‬Fd‮۱‬yere‮  ‬F

دُنبالِ‮ ‬‭-‬‮ ‬رَفتَنíاÇ‮"‬Ç‮)‬Ç‮/‬Çی‮  ‬A‮«‬‭}‬Ç‮&‬ÇةÇ‮"‬Ç‮-  ‬Fdonb‮۱‬l-e‭ - - - ‬raftan‮  ‬F

دُنبالِ‮( ‬بِه‮- ‬اَز‮ - ‬در‮ )‬Çج«کÇة‮  ‬AÇج«کÇ‮)‬Çه‮  ‬Aîه‌‮  ‬Fdonb‮۱‬l-e‮  ‬F

دُوبارِهçؤÇر‮  ‬Fdo b‮۱‬re‮  ‬F

دوربینñ]â‮…‬ں‮>  ‬AÉJÉ‮  ‬Éâ‮  ‬Fd‮۹‬rb‮۵‬n‮  ‬F

رِسیدَن‮(‬بِه‮)…‬ûíÖÇ‮۷‬Çی‮  ‬A‮ «‬ںÇش‮  ‬Aë‮+‬ÇوÇی‮  ‬Aê‮"» ‬bÇ‮۷‬Çی‮  ‬AéوÇة‮…|‬Çی‮  ‬Fres‮۵‬dan‮  ‬F

سیگار کِشیدَنÇ‮=‬ÇخÇ‮۱‬ÇِںzÇ‮$  ‬Fs‮۵‬g‮۱‬r kesh‮۵‬dan‮  ‬F

شایَد‮  ‬`Ç‮)‬ÇـÇ‮۵‬ÇیÇبÇ‮"  ‬Fsh‮۱‬yad‮  ‬F

عَکس گِرِفتَن‮(‬اَز‮)‬éتê^ÇِéBÇی‮  ‬Fشaks gereftan‮  ‬F

عَوَض کَردَن‮(‬با‮ - ‬را‮) «‬ِä‮۷‬Ç‮۷‬Çی‮  ‬Aä‮۷‬Ç‮&‬Çی‮  ‬Fشavaz kardan‮  ‬F

فَهمیدَن‮(‬را‮)‬ÇٍÇ‮)‬Çی‮  ‬AóùâِÇ‮۷‬Çی‮  ‬Ffahm‮۵‬dan‮  ‬F

قَبل اَز‮  ‬`ÇجëOÇة‮  ‬iéûäش‮  ‬j‮  ‬Fqabl az‮  ‬F

قَدیمیêجÇج‮  ‬A‮ «‬أÇ‮"  ‬A‮ «‬أëکÇج‮  ‬Fqad‮۵‬m‮۵  ‬F

کِشیدَن‮(‬را‮)  ‬iäG‮  ‬Aê‮|  ‬Aï‮(‬Aêl‮  ‬jàگÇ‮-  ‬Aï`Ç‮-  ‬Fkesh‮۵‬dan‭ / ‬kash‮۵‬dan‮  ‬F

ماندَن‮(‬در‮)‬écÇی‮  ‬Aëظç‮]‬Ç‮۷‬Çی‮  ‬AéنÇوécÇ‮۳‬ÇیÇی‮  ‬Fm‮۱‬ndan‮  ‬F

مَشقèhëو‮  ‬F mashq‮  ‬F

مُمکِن اَستë‮=‬ï‮*  ‬AÇ‮(‬Ç؛ ÇهÇ‮-  ‬AÇ‮)‬ÇـÇ‮۵‬ÇیÇبÇ‮"  ‬Fmomken ast‮  ‬F

نَبایَدÇ‮۵‬ÇؤÇحÇبÇهÇبÇ‮"  ‬Fnab‮۱‬yad‮  ‬F

نَقشِهínê‭}‬‮  ‬Fnaqshe‮  ‬F