نقش پارسی بر میراث جهانی در هند/فصل نخست: کتیبهنویسی در هند
دیباچه | فصل نخست | فصل دوم: سنگنوشتههای فارسی در قصور سلطنتی |
نقش پارسی بر میراث جهانی در هند |
فصل اوّل: کتیبه نویسی در هند
ویرایشفصل اوّل: سنگ نویسی در هند
- . رسم لوحه نویسی
- . قدیمی ترین سنگ نوشته ی هندی دوره ی اسلامی
- . سنگ نوشته های فارسی
- . سنگ نوشته های اردو
- . فهرست دکتر هوروویتز
- . سنگ نوشته های مساجد، مقابر و اماکن مقدّسه ی مذهبی
- . موضوع سنگ نوشته ها
- . قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی
- . دومین سنگ نوشته ی قدیم فارسی
- . قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی در جنوب هندوستان
سنگ نوشتههای پارسی در هند
ویرایشرسم کتیبه نویسی: سنگ نویسی(Epigraphy) بر روی احجار و سنگها در ایران، به گواه سنگ نوشتههای موجود از زمان هخامنشی، معمول و مشاهده شده؛ ولی مسلّم است که این رسم، نزد ملل قدیم تر مانند مصر، کلده، آشور و دیگر ملّتها نیز متداول بوده است.
در هر حال، این کار از خصایص طبیعی انسان است و ناشی از غریزهٔ حبّ بقا میباشد؛ زیرا آدمی در طول عمر کوتاه خود همواره میکوشد که نام و اثری از خود در جهان فانی باقی بگذارد تا بعد از وی برقرار و جاوید بماند، و در نتیجهٔ همین خاصیت طبیعی و میل غریزی است که رسم سنگ نوشته نویسی در جماعات بشری به ظهور رسیده است؛ لیکن این کار که در ابتدا ناشی از حبّ نفس بوده امروز برای علمای تاریخ، یک رشته از مهم ترین اسناد تاریخی را فراهم ساخته که اگر آن سنگ نوشتهها نمیبود، در حقیقت قسمت عمدهای از تاریخ جهان ناشناخته میماند.
در هندوستان، این کار از زمان سلطنت سلاطین «موریا» مانند «چاندرا گوپتا» و «آشوکا» (قرن سوم قبل از میلاد) معمول شده و سنگ نوشتههای قابل ترجمهای از آن زمان تا کنون باقی مانده است. بعضی از این سنگ نوشتهها که امروز پس از بیست و دو قرن، از دست بی رحم طبیعت در امان مانده و حرارت آفتاب سوزان هند و بارانهای سیل آسای آن کشور، آنها را نفرسوده و به زمان ما رسیده، از زمان امپراتور «آشوکا» (۲۷۳-۲۳۲ ق. م) تا کنون، به خطوط «براهمی» (BRAHMI) و «خروشتی» (KHAROSHTI) موجود است. نکتهٔ دقیقی که در نگاه نخستین، به چشم دانشجوی تاریخ میخورد آن است که این سلاطین عظیم الشّأن که با اسکندر و خلفای او هم عصر بوده و حتّی خویشاوندی داشتهاند، رابطهٔ فراوانی با کشور ایران برقرار نموده در سبک معماری و حجّاری و بالأخره سنگ نوشته نویسی، از سبک و روش ایرانی دورهٔ دارای کبیر (داریوش بزرگ) تقلید کردهاند.
متجاوز از یکصد و پنجاه سنگ نوشتهٔ منسوب به آشوکا در سرتاسر هندوستان یافت شده است. شش ستون و چهارده سنگ نوشته از آن امپراتور بزرگ در نقاط مرزی هند وجود دارد که ارتباط آن کشور را با "ساتراپ"های یونانی و ایرانی نشان میدهد. این سنگ نوشتهها به لغت "پاراکریت" نوشته شده و در یکی از آنها، محلّ تولّد بودا را ذکر میکند. حفّاریهایی که اخیراً در خرابههای شهر «پاتالی پوترا» که مورّخان یونانی، به نام «پالی بوثرا» (PALI BOTHRA) ثبت کردهاند، و هم اکنون در نزدیکی شهر "پتنه" مرکز ایالت بیهار در کنار رود گنگ قرار گرفته است، نشان میدهد که آن شهر، پایتخت این سلاطین بزرگ بوده است. تالار صد ستونی که در آنجا کشف شده دقیقاً مانند تالار «آپادانا» در تخت جمشید فارس و به همان سبک میباشد و هنوز بقایای پایهٔ ستونها و سنگها و حتّی چوبهای سقف و ستونهای آن دیده میشود.
شیر بالدار به سبک تخت جمشید از تمدن گوپتا در هند.
سرستون راهپورا موزه كلكته
ویرایشچنانکه گفتیم بعضی سنگ نوشته های آشوکا به خطّ براهمی، و بعضی به خطّ خروشتی است؛ خطّ خروشتی، از مغرب آسیا و ایران به هندوستان آمده است. این خطّ کهن و باستانی که از راست به چپ نوشته می شده با خطّ براهمی و متفرعات آن که خطّ اصلی مردم هند باستانی است، به طور مساوی در شمال غربی هندوستان، معمول و متداول بوده است.
سنگ نوشته های آشوکا امپراطور بزرگ هند بر روی ستون ها و صخره ها همه جا رسم سنگ نوشته نگاری عصر هخامنشی را به خاطر می آورد و نشان می دهد که آن پادشاه بزرگ، این کار سودمند و مبارک را از سلاطین هخامنشی تقلید می کرده است.
وارث حقيقي فرهنگ امپراتوري هخامنشي
ویرایشموريائيهاي Maurians هند بیشتر از سلوکی ها زیر نفوذ فرهنگ پارسی هخامنشی بودند. چاندرا گوپتا مؤسس اين سلسله بود و عصر طلائي اين سلسله با سلطنت سومين نفر از پادشاهان بزرگ آن آشوكا درخشش يافت، درست مانند سلسله هخامنشي كه توسط كوروش تأسيس شد و توسط داريوش به اوج عظمت رسيد، ميان داريوش و آشوكا نكات مشترك فراوان يافت مي شود.
دوره هخا منشی از نظر فرهنگی و تمدن تاثیر بزرگی بر موریاها داشت و بعضی نمونه های هنر و معماری هخا منشی آثار خود را در هند باقی گذاشته است. حفریانی که در پتنه ) patna) ) به عمل آمده، آشکار کرد که کاخ هایی که در زمان سلسله موریا Maurya ساخته شده، برداشتی آزاد از طرح کاخ های تخت جمشید است که نشانه ای از نفوذ هخا منشی را در هنر موریا و هم چنین در گنداره Gandhara می رساند . ۲۴
حسین شهید مازندرانی (بیژن ) تاثیر گذاری هخا منشی را این گونه شرح می دهد :
۱- باقیمانده تالار صد ستون در پاتالی پوترای باستان، نزدیک شهر پتنا در شرق هند
۲- نیایشگاه های زیر زمینی یا غار های مقدس.
۳- ستون های یادبود حامل فرمان های آشوکا و سنگ نوشته های وی بر کوه ها و سنگ نوشته های وی بر کوه ها و سنگ نوشته های دیگر آشوکا به خط خاراشتی که توسط دبیران ایرانی در هند نوشته شده است.
۴- اشیا دیگر که در کندوکاوهای باستان شناسی در تاکسیلاTaxila (در پنجاب پیرا مون راولپندی ) و پاتالی پوترا به دست آمده است.
.
مدي دانشمند پارسي می نویسد:
چاندرا گوپتا ، نيازي نداشت كه از اسكندر، راه و رسم پي افكندن امپراتوري و ادارة آنرا فرا گيرد،او و همشهريانش سالها بود كه با دستگاه عظيم امپراتوري هخامنشي آشنائي و مراوده داشتند و تحت تأثير اين امپراتوري بود كه موفق به تشكيل چنان حكومتي در هند شدند،ايشان از بوميان هند نبودند و بدون شك خصوصيات غير هندي چاندرا گوپتا يوناني نبود، بلكه ايراني بود
سرستون راهپورا موزه كلكته
ویرایشبعداز دوره ی اشکانیان، یعنی در عصر احیای سلطنت ملّی ساسانیان در ایران، رابطه ی قدیم ایران و هند از نو تجدید شده است؛ مخصوصاً در ادوار اخیر عصر ساسانی که مملکت ایران هم مرز هندوستان بوده است، آثار این ارتباط بیشتر نمایان است.
برجسته ترین نمونه ی نقش فارسی بر احجار هندی که از اواخر عصر ساسانی در دست است، در غارهای معروف "اجانتا" (Ajanta) در نقّاشی های سقف و دیوار غارهای شماره ی یک و دو می باشد که تاریخ آن، اوایل قرن هفتم میلادی است. در آنجا، تصویر پادشاه هند جنوبی (دکن)، " پولاکسین دوم (Pulakesin II) نقش بسته است که سفارت اعزامی از دربار خسرو پرویز(626- 628 ) را می پذیرد. جامه ها و اسلحه و زینت آلات و چهره و اندام ایرانیان، در آنجا به خوبی آشکار است. طبری نیز، در تاریخ عظیم خود به اعزام این سفارت اشاره کرده است.
سکّه هایی که از قرن هفتم تا قرن دوازدهم میلادی در هندوستان متداول بوده، همه از حیث وزن، عیار و نقش ونگار مطابق مسکوکات پادشاهان ساسانی هستند محل ساخت آنها مشخص نیست . اما احتمال بیشتر آن است که سکه های امپراتوری ایران در بسیاری از مناطق هند رایج بوده است. تعدادی ازسکه های هخامنشی و ساسانی موزه کلکته
علاوه بر آن، در اماکن عدیده در هندوستان جنوبی، سنگ نوشته هایی به خطّ پهلوی موجود است که خطّ ایرانیان قبل از اسلام بوده است. از سنگ نوشته های پهلوی دوره ی ساسانیان در هندوستان، برخی مربوط به نفوذ کلیسای سریانی است که از طریق ایران در جنوب هندوستان قبل از ظهور اسلام تأسیس شده و کم و بیش، آثاری از مسیحیان آن زمان هنوز باقی است. از آن جمله، شش سنگ نوشتهی پهلوی در روی صلیبهای سنگی نقش شده اند و در کلیساهای جنوب هندوستان اکنون موجود میباشند عبارت پهلوی این سنگ نوشتهها در کلیساهای مختلف فرق چندانی با یکدیگر ندارند و آن شش صلیب از قرار ذیل است:
1- سنگ نوشته ی پهلوی دور صلیب سنگی در کلیسای سنگی کلیسای کوه سن توماس نزدیک مدراس.
Sassanian-Pahlavi. Persian. Circa 7the century AD, (Mt St. T. (Periyamalai), Mylapore, Chennai,
2 و 3- در کلیسای والیاپالی (Valiapalli) در تراونور
7th Century Persian Cross at the Kottayam St.Mary's Church (Valiyapally)
4- در کیسای کاتاماتام (Katamattam) واقع در «سیرکا» (Sirca) در چهل میلی کتایام (Kotayam).
5- کلیسای کاتولیک در «موتاشیرا» (Muttasira) که آن نیز در پانزده میلی شمال کتایام واقع شده است.
6- در کلیسای سریانی در «الم گده» Alengadu-cross در شمال «تراونکور».
این کتبیه ها هر یک شامل 12 کلمه است که مرحوم انکلساریا آنها را چنین ترجمه کرده است:
«سریان هایی که آنها را خدای مسیح و نجات دهنده و وحی عالی از چهار رسول نجات بخشود». تاریخ این صلیب ها 340 مسیحی است و یکی از آنها (صلیب شماره ی 2 در کتایام) کتبیه ی سریانی نیز دارد. انکلساریا معتقد است که این سنگ نوشته ی پهلوی قبل از اصلاح کلیسای سریانی و تبعید نسطوریان از آنجا (که در 435 م. اتّفاق افتاده است) نوشته شده است. . قدیمی ترین کتبیه ی هندی دوره ی اسلامی:
کتبیه های قرون اسلامی که مورد بحث ما در این مقاله است از دوره ی فتوحات غزنویان در شمال غربی شبه قاره ی هندوستان شروع می شود ولی اثر مهمّی از عصر غزنویان باقی نمانده است.
در وقت حاضر، قدیم ترین سنگ نوشته ی اسلامی در هندوستان اگرچه به زبان عربی و به خطّ کوفی است و از موضع بحث ما خارج است، با این وجود، از لحاظ تاریخ «ایپگرافی» دوره ی اسلامی در کشور هند حائز کمال اهمیت می باشد. این سنگ نوشته که اکنون در موزه ی پیشاور (پاکستان) وجود دارد، بر روی قطعه سنگی است که در قدیم الایام در دیوار "صاوچاهی" بوده است.
قریه ی «هوند» نصب شده بود و در سال (1894 م.) کشف شده سپس در سال (1912 م.) آن را به موزه ی شهر پیشاور انتقال داده اند. این سنگ نوشته بر لوحه ی سنگ سیاه رنگ و مدوّری حک شده و خطّ آن بسیار محو است و به زحمت خوانده می شود. با این وجود، آن را چنین کشف و قرائت کرده اند:
سطر اوّل: بسم الله الرحمن الرحیم . سطر دوم: بنی هذا البئر الفقیه ابوجعفر
سطر سوم: محمّد بن عبدالجبار بن محمّد . سطر چهارم: الجوزجانی فی ذی القعده سنه
سطر پنجم: اثنی و ثمانین و اربع مأة من هجرة النّبی .سطر ششم: علیه السلام
سال 482 هجری مساوی است با 1090 میلادی که تاریخ این سنگ نوشته است و منطبق می شود با تاریخ سلطنت غزنویان در هند غربی.
از آن زمان یعنی قرن پنجم تا اواخر قرن ششم هجری، پیوسته آثار و سنگ نوشته های گوناگونی در مساجد و بناهای ی مذهبی در هند شمالی و غربی باقی مانده که غالباً به زبان عربی و به خطوط کوفی و ثلث و یا نسخ تحریر شده اند.
سنگ نوشته های فارسی:
تاریخ قدیمی ترین سنگ نوشته ها که به زبان فارسی در هندوستان موجود است از قرن ششم و هفتم هجری مطابق با سده ی سیزدهم و چهاردهم مسیحی است و آنچه تاکنون معلوم شده عبارتند از دو سه سنگ نوشته:
اوّل: سنگ نوشته ی منثور در مسجد قوّة الإسلام (قبّة الإسلام) در دهلی؛
دوم، سنگ نوشته ی منثور بر قبر شیخ احمد خندان در «بداون».
به زودی شرح این هر دو را ذکر خواهیم کرد.
از قرن هفتم هجری به بعد سنگ نوشته هایی که موجود است همه به زبان فارسی است. و سنگ نوشته های عربی به تدریج از میان رفته به این معنی که در عصر سلاطین خلجی (1290-1320 م.) و تغلقی (1320-1413م.) و سادات کبیر (1414-1451 م.) و لودی (1451-1526 م.) و بالاخره در زمان سلاطین مغول گورکانی غالباً در سنگ نوشته نگاری زبان فارسی جانشین زبان عربی شده است.
همچنین در امارت های کوچک اسلامی که از قرن هفتم هجری در جنوب شبه جزیره ی هندوستان و نیز در ناحیه ی بنگاله تأسیس شده اند، بیشتر سنگ نوشته های فارسی به جای عربی معمول گردیده است.
در واقع شروع دوره شکوفایی زبان فارسی با بر تخت نشستن همایون بابر در دهلی شروع شد. زیرا او 15 سال در دربار صفوی بود و شیفته زبان و هنر ایرانی بود. تصویر زیر همایون و شاه صهماسب را در قزوین نشان می دهد این جشن مذهبی شیعی است.
سنگ نوشته های اردو: در زمان سلطنت مغولان (گورکانی) هندوستان در اثر امتزاج زبان و فرهنگ هندی و ایرانی زبان جدید به ظهور رسید موسوم به «اردو». این زبان نوزاد، اندک اندک دوره ی تکامل خود را در تمام شئون مدنی و اجتماعی طی نمود و زبان فارسی را که به منزله ی مادر آن بود تحت الشعاع خود قرار داد و بالأخره در زمان های اخیر، سنگ نوشته نویسی اردو تا حدی جانشین فارسی شد. اوّلین سنگ نوشته ی «اردو» که به نظر رسیده در روی دیوار غربی آرامگاه ی خواجه نظام الدین اولیا در دهلی است که تاریخ 1169 هجری دارد. ولی با وصف این حال، زبان اردو تا عصر حاضر نتوانسته است سنگ نوشته نویسی فارسی یکباره محو و به طور کلی زایل نماید. هنوز عبادات و سطوری که در غالب شهرهای مسلمان نشین هندوستان به خط نستعلیق بر روی سنگ های مقابر و مساجد و ابنیه ی عمومی نقش می شود بیشتر به زبان فارسی است.
فهرست دکترهوروویتز: دکتر هوروویتز آلمانی در سال 1920 م. فهرست منظمی برای سنگ نوشته ها و خطوط اسلامی موجود در هندوستان ترتیب داده که اگرچه ناقص است و فاقد سنگ نوشته های بسیاری از بلاد هند می باشد، ولی دربرگیرنده ی فواید بسیار است و بعضی مسائل غامض را که مربوط به مبحث ماست، در آن مقاله روشن می سازد. از جمله نوشته های اوست: «سنگ نوشته نگاری در دوره ی اسلامی هندوستان از اواخر نیمه ی دوم قرن ششم هجری شروع شده و سنگ نوشته هایی را که تاریخ آن قبل از قرن مذکور است، ظاهرً از خارج کشور هند به داخل آن آورده اند. شخصی انگلیسی به نام "لردالن برو" (Lord Ellen borough) انتقال دهنده ی یک نمونه از این سنگ نوشته ها بر دری چوبین است که از روی آرامگاه ی سلطان محمود بن سبکتگین برداشته و از غزنه به هندوستان آورده و اکنون در قلعه ی "آگره" به نام "دروازه ی معبد سومنات(!)" موجود است و مناجاتی به عربی از زبان سلطان بر روی آن حک شده است». شمارش مختصر و تقریبی از سنگ نوشته های اسلامی از قرن هفتم به بعد موجود در فهرست دکتر هروویتز، قابل توجّه است که ما آن را در اینجا نقل می کنیم از قرار زیر:
1- چهل (40) سنگ نوشته ی اسلامی اعم از فارسی و عربی در قرن هفتم؛ 2- متجاوز از 80 عدد سنگ نوشته های اسلامی اعم از فارسی و عربی در قرن هشتم؛ 3- 130 عدد سنگ نوشته های اسلامی اعم از فارسی و عربی در قرن نهم؛ 4- دویست و هفتاد (270) عدد سنگ نوشته های اسلامی اعم از فارسی و عربی در قرن دهم؛ 5- 340 عدد سنگ نوشته های اسلامی اعم از فارسی و عربی در قرن یازدهم؛ 6- یکصد و سی و پنج (135) عدد سنگ نوشته ی اسلامی اعم از فارسی و عربی در قرن دوازدهم؛ 7- هشتادو پنج (85) سنگ نوشته ی اسلامی اعم از فارسی و عربی در قرن سیزدهم؛ 8- یکصد و چهل 140 عدد سنگ نوشته های اسلامی اعم از فارسی و عربی متفرّقه و بدون تاریخ.
به طوری که از این فهرست ملاحظه می شود، شماره ی این کتبیه ها تا قرن یازدهم پیوسته رو به ازدیاد بوده است و از آن تاریخ به بعد، از تعداد آنها کاسته می شود؛ ولی بسیاری سنگ نوشته های دیگر به فارسی وجود دارد که در این فهرست به حساب نیامده است.
از حیث تعداد سنگ نوشته های اسلامی در ایالات و صوبه های شبه قاره ی هندوستان، پنجاب در رتبه ی اوّل قرار دارد و بعد، استان شمالی (U.P.) و سپس بنگاله، و بعد از آن بمبئی و از همه کم تر، ایالت مدراس است در جنوب: در گلبرگ و حیدرآباد نیز کتبیه ی بسیار دارد و بعد از آن بیجاپور. در شهرهای دهلی، احمدآباد، لاهور، فتح پور سیکری، آگره و کشمیر، سنگ نوشته های اسلامی زیاد یافت می شود. اکثر این سنگ نوشته ها به زبان فارسی و بعد از آن عربی و بعضی دیگر، مخلوطی از عربی و فارسی است. چند سنگ نوشته ی اسلامی هم به زبان فارسی و به خطّ سانسکریت یافت می شود. قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی در هندوستان شمالی به زبان فارسی است در مسجد قبّة الإسلام در دهلی، که شرح آن را به زودی خواهیم گفت.
در قرن هفتم، شمار سنگ نوشته های عربی بر فارسی افزونی دارد ولی در قرن هشتم و نهم سنگ نوشته های فارسی افزایش یافته و تفوّق عدد حاصل می کند. در قرن دهم، سنگ نوشته های عربی رو به انحطاط می رود و در قرن یازدهم اصلاً سنگ نوشته ی عربی دیده نمی شود، عجیب آنکه در قرن دوازدهم، بار دیگر سنگ نوشته های عربی ظاهر شده اند. سنگ نوشته های عربی به نثر است و مشتمل بر آیات قرآنی و احادیث نبوی و غالباً دارای غلط های فاحش نحوی می باشند. سنگ نوشته های فارسی با آنکه ابتدا قدیمی ترین آنها به نثر بوده است، ولی بعدها به صورت ابیات منظوم در آمده که در ضمن قطعات و رباعیات، با ذکر تخلّص شاعر در بیت آخر، بر روی احجار حکّاکی شده اند.
سنگ نوشته های مساجد و مقابر و أماکن مقدّسه ی مذهبی غالباً به قصد ذکر تاریخ بنا و نام بانی به ظهور رسیده و وسیله ی خوب و سند معتبری است برای مطالعه ی سبک معماری اسلامی در قرون مختلف در هندوستان. بعضی از این سنگ نوشته های مذهبی که خیلی نادر ولی جالب توجّه اند، عبارتند از: چند سنگ نوشته در بناهای مذهبی هندوان که مربوط به معابد هنود می باشند ولی به خطّ و زبان فارسی نوشته شده، مانند سنگ نوشته ی شاه عالم دوم (1178 هجری) راجع به «دورگا» و مانند معبد «شیوا» در شهر مترا (Muttra) که در سال 222 هجری ساخته شده و هر دو دارای سنگ نوشته ی فارسی می باشند. از این عجیب تر، عکس آن است؛ یعنی سنگ نوشته ی دیگری است که به خطّ و زبان سانسکریت و مشتمل بر وقفنامه ی یکی از مساجد اسلامی است.
این سنگ نوشته، در «وراوال» Veraval ( در ایالت بمبئی) به تاریخ 662 هجری در زمان امیر رکن الدّین پادشاه هرمز، شخصی به نام نورالدین فیروز مسجدی بنا نموده و موقوفات آن را با خطّ و زبان سانسکریت در روی سنگ سنگ نوشته کرده است. متن عربی این سنگ نوشته، در «سومنات پتهن» در مسجد قاضی نوشته شده و موجود است. و یک نمونه از سنگ نوشته های فارسی است که از حیث نثر و نظم و خطّ نستعلیق، در نهایت نفاست و زیبایی است در اینجا به طور نمونه ثبت می نماییم و آن، مربوط به دوره ی سلطنت شاه جهان می باشد که در آن دوره، کلام و خطّ فارسی در هندوستان به اوج کمال خود رسیده بود.
این سنگ نوشته، صورت وقفنامه ی کاروانسرایی است و لوحه ی سنگ مرمر آن (به طول 7/11 پا ×5/2 پا) در موزه ی «پرنس آف ویلز» (Prince of Wales Museum) هم اکنون در شهر بمبئی موجود است (به تصویر شماره 2 مراجعه شود). اصل این کاروانسرا در شهر «سورت» در ایالت «گجرات» واقع بوده است.
1- سنگ نوشته ی وسط (شعر) : 1- به نام فروزنده ی مهر و ماه به دوران شاه جهان پادشاه 2- بنا کرد خان حقیقت سرشت به صورت سرایی به معنی بهشت 3- به تاریخش آمد ز چرخ این ندا همایون سرای حقیقت بنا 1054 هـ سنگ نوشته ی حاشیه (نثر): «حسبه لله تعالی و تقدّس- مرید با اخلاص حضرت صاحبقران ثانی ظلل سبحانی شاه جهان پادشاه غازی اسحق بیگ یزدی، المخاطب حقیقت خان بانی این کاروانسرا گشت و لمرضات الله تعالی وقف نمود بدین شروط که از علما و صلحا و فقرا و زائران حرمین شریفین لوجه الله به هیچ وجه چیزی نگیرند و از متردّدین دیگر که کرایه بگیرند بعد از خرج تعمیرسرا و خدمه از دربان آبکش و خاکروب و خوراک کار که لازم است تا سرا همیشه آباد و با صفا باشد، آنچه بماند بزایران حرمین شریفین دهند و سپاهی از سواره و پیاده مطلقاً جا ندهند که سرا بجهت نزول و راحت و آسایش مسافران است. عامل این امور از فضل و رحمت نامتناهی امیدوار و خلاف نماینده بلعنت ابدی و عذاب سرمدی گرفتار فمن بدله بعدها سمعه فانّما إثمه علی الذین یبدّلونه اللهم اغفرلنا و لوالدینا کتبه محمد امین المشهدی.
موضوع سنگ نوشته ها: بعضی از این سنگ نوشته ها به نسخ مالیات ها و احقاق حقّ مظلومان و حفر چاه ها و بنای آب انبارها مربوط است و بعضی دیگر که مربوط به امور مذهبی نیست عبارت است از سنگ نوشته ی قلاع و دروازه ها و قصرها و پل ها و حمّام ها و باغ ها و دکّان ها و بالاخره توپ های جنگی که بر روی لوله های فلزی آن، اشعار پارسی ظریفی حکّاکی شده است.
مسجد قوه الاسلام در قطب منار
ویرایشقدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی: کهن ترین سنگ نوشته ی فارسی که از حیث تاریخ، قدیمی تر از آن دیده نشده چنانکه قبلاً گفتیم، دو سنگ نوشته است - سنگ نوشته ی اوّل در پیشانی داخلی سر درب دروازه ی شرقی مسجد قبّة الإسلام (معروف به قوّة الإسلام) در شهر دهلی وجود دارد و آن لوحه ای است سنگی به طول 91 اینچ و عرض 13 اینچ در دو سطر. سطر اول مشتمل بر آیاتی است از قرآن شریف، سوره ی آل عمران آیات 92 و 96) و در سطر دوم، این عبارت به خطّ بسیار پیچیده سنگ نوشته شده است:
«این حصار را فتح کرد و این مسجد جامع را بساخت به تاریخ فی شهور سنه سبع و ثمانین و خمسأئة(587 ق) امیر اسفهسالار أجل کبیر قطب الدّوله و الدّین امیرالأمرا ایبک سلطانی اعزالله انصاره بیست و هفت آلت بتخانه کی در هر بتخانه دو بار هزار وار هزار دلیوال صرف شده بود درین مسجد بکار بسته شده است خدای عز و جل بر آن بنده رحمت کناد هر که بر نیت بانی خیر دعای ایمان گوید».
به طوری که ملاحظه می شود، این سنگ نوشته در سال 587 هجری مطابق سال 1191 میلادی نوشته شده است و آن، ظاهراً همان سالی است که قطب الدین ایبک، دهلی را فتح نمود (تاریخ وفات قطب الدین ایبک 607 هجری است) گرچه بعضی از پژوهشگران معتقدند که این سنگ نوشته را چند سال بعد از بنای مسجد ساخته و در آنجا نصب کرده اند ولی به هر حال سنگ نوشته ی این مسجد که در عهد سلطنت «شهاب الدین محمد سام غوری» به دست سپهسالار او قطب الدین ایبک ساخته شده قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی موجود در هندوستان و نیز در بنیان طبقه ی اوّل- منار قطب- در همان مسجد نزدیک درب مناره بقایای یک سنگ نوشته ی فارسی دیگر دیده می شود به این عبارت: «این مناره فضل ابوالمعالی- ...» ظاهراً این سنگ نوشته نیز از عهد محمد بن سام باقی مانده باشد.
همچنین در سر درب داخلی دروازه ی شرقی همان مسجد، سنگ نوشته ی دیگری است که آن نیز به زبان فارسی و بر روی سنگی به طول نوزده اینچ و نیم و به عرض پنجاه و هشت اینچ و سه ربع اینچ می باشد، یک سطر فارسی به همان خطّ پیچیده نوشته شده است و این چنین خوانده می شود: «این مسجد را بنیاد کرد قطب الدّین ایبک خدای بر آن بنده رحمت کناد هر کی بانی این خیر را دعای ایمان گوید». متن درتصویر زیر
تصویر شماره 2 بالا:سنگ نوشته ی دروازه ی شرقی مسجد قبة الاسلام، قطب مناردهلی
دومین سنگ نوشته ی قدیم فارسی:
دومین سنگ نوشته ی فارسی که بعد از سنگ نوشته ی سابق اقدم سنگ نوشته های موجود بوده است و تا به حال معلوم شده در آرامگاه ی شیخ احمد خندان در شهر "بداون" (Badaon) واقع است. این سنگ نوشته به خطّ فارسی به شیوه ای بین نسخ و طغرا نگاشته شده و شبیه است به خطّی که در طبقه ی دوم منار قطب در دهلی به کار رفته، و با سنگ نوشته های موجود در مسجد قبّة الإسلام شیوه ی واحد دارد و تحوّل خطّ کوفی را در هندوستان شمالی نشان می دهد.
قسمت عمده ی این سنگ نوشته، متأسفانه از میان رفته و فقط نام بانی بنا که شخصی موسوم به «یتکین» بوده است (ظاهراً ملک جمال الدین یتکین یکی از امرای دولت غیاث الدّین بلبن است که در حدود سال 681 هجری به امر آن سلطان به د ار آویخته شد) خوانده می شود و عبارت آن چنین است: «بیامرزاد کی بنده یتکین بانی این خیر را به دعا رحمت مدد نماید و کتب فی الغرّة من رمضان سنة ثلث و ثمانین و ستمأة» به طوری که ملاحظه می شود این سنگ نوشته، نود و شش سال بعد از سنگ نوشته ی نخستین به وجود آمده است. (به تصویر زیر شماره ی سوم مراجعه شود).
دیگر لوحه، سنگ قبر کهنسالی که در موزه ی قلعه ی سرخ دهلی به شماره ی 1001/40 موجود است یک سطر فارسی از اوایل قرن هفتم دارد که در شمار قدیمی ترین آثار سنگ نوشته های فارسی هند به شمار می رود. نام قطب الدّین ایبک را ذکر می کند- گویند این سنگ در قریه ی «مهر ولی» در جنوب دهلی کشف شده و از آنجا به آن موزه آوردند ولی صحّت آن قول، محلّ تردید است. اهمّیت این سنگ نوشته از لحاظ تاریخی آن است و با آنکه خطّ آن بسیار محو شده، هنوز چنین خوانده می شود.
در حاشیه : «شهدالله أنّه لا الهَ اِلّا هو الملئکه و اولو العلم قائماً بالقسط لا اله الّا هو العزیز الحکیم إنّ الدّین عندالله الإسلام فی شهور سنه ثمان و ستّمأئة» ق608 در ذیل متن «... بنده برآورده کرد ... بقعه برسد قطب الدّین ایبک را دعا گوید». قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی در جنوب هندوستان: دو سنگ نوشته ی مذکور در فوق، قدیمی ترین سنگ نوشته های موجود در هندوستان شمالی است؛ امّا قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی در جنوب هندوستان بنا بر آنچه تاکنون معلوم شده، در شهر گلبرگه (Gulbarga) پایتخت سلاطین بهمنیه ی دکن وجود دارد. این سلاطین که در قرن هشتم، نهم و دهم هجری از 1347 تا 1538 م.
در جنوب هندوستان سلطنت کرده اند در شهر «گلبرگه» مسجدی ساخته اند که دارای سنگ نوشته ای فارسی است. و قسمت عمده ی آن سنگ نوشته، به مرور زمان محو شده ولی قسمت اخیر آن که مشتمل بر نام سلطان زمان و بانی مسجد و تاریخ آن است محفوظ مانده و از این قرار خوانده می شود: «این مسجد مبارک الله تعالی و تبارک بعد بانی مبانی خیرات و قبلۀ اقبال سعادت خدایگان سلاطین علاء الدّنیا و الدّین ابوالمظفر بهمن شاه عمرالله دینه و دنیا بندۀ امیدوار حضرت کبریا سیف دولته سه در شهر اربع و خمسین و سبمعأة (754)کرد أبدالآباد آباد باد، بحقّ عامر بیت معمور و کعبۀ مشهور». به طوری که ملاحظه می شود، این سنگ نوشته در 754 هجری در جنوب هندوستان به وجود آمده و در حدود صد و هفتاد سال بعد از پیدایش سنگ نوشته ی فارسی در شمال هندوستان است.
چنانکه گفتیم سنگ نوشته های فارسی به انواع گوناگون است که مهم تر از همه چهار نوع می باشد:
(1) سنگ نوشته های کاخ های سلطنتی؛ (2) سنگ نوشته های مساجد و اماکن مذهبی؛ (3) سنگ نوشته های متفرّقه از قبیل: پل ها، دروازه ها، چشمه سارها، چاه های آب و غیره؛(ما در این کتاب، از سه نوع مذکور به چند نمونه که از آثار مشهور فارسی است، اکتفا می کنیم). نوع (4) که عبارت از سنگ نوشته های موجود بر سنگ های قبرها و مزارات شعرا و درگاه های می باشد و مشایخ متصّوفه است، موضوع کلام ما در فصل چهارم این کتاب می باشد.