ویکی‌کتاب:سره‌نویسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۸۴:
 
== آغاز سره‌نویسی، چه کسی و کجا؟==
[[w:fa:جلال‌الدین میرزا قاجار|جلال‌الدین میرزا قاجار]] فرزند فتحعلی‌شاه قاجار و هما خانم کُرد جهانبگلو بود که در سال ۱۲۴۲ یا ۱۲۴۵ هجری قمری زاده شد. اندک اخباری که از زندگی جلال‌الدین میرزا ضبط شده‌است، وی را «خوش‌سیما»، «سروقامت»، «ادب‌دوست»، «خوش‌گفتار» و «بااستعداد» وصف کرده‌اند. جلال‌الدین میرزا در اوایل جوانی با فرنگیان هم‌نشین شد و زبان فرانسه آموخت و یکی از زبان‌دانان عصر خود شد. بااین‌همه، از اخبار زندگی جلال‌الدین میرزا آگاهی‌های اندک و پراکنده‌ای در دست است. جلال‌الدین میرزا در دههٔ هشتاد سدهٔ سیزدهم قمری به بیماری سیفلیس مبتلا شد و رفته‌رفته بینایی خویش را از دست داد. جلال‌الدین میرزا پس از خانه‌نشینی نگارش تنها اثر تاریخ‌نگاری خود را آغازید. این کتاب که نامهٔ خسروان نام دارد، اثری سه‌جلدی در تاریخ عمومی ایران است که در فاصلهٔ میان سال‌های ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۸ هجری قمری نگاشته شد. وی نامهٔ خسروان را به پارسی سره نگاشت.
 
امروزه همه کسانی که به زبان فارسی سخن می‌گویند قطعن با واژه‌های عربی که گاهی پی بردن به معنای آن دشوار است برخورد کرده‌اند پس نیک می‌دانند که به‌کارگیری این واژگان به ویژه به‌کارگیری بیش از اندازه آن، پی بردن به معنای جمله را دشوار می‌کند.
 
همه کاربران می‌توانند برای آسان تر شدن فهم معنی جملات از واژه‌های فارسی سره استفاده کنند، دست کم استفاده همیشگی و شدید فارسی سره در صفحه‌های بحث (گفتگو) این کار هیچ مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
 
== چرا برخی با سره‌نویسی مخالفند؟ ==
یکی از دلیل‌هایی که برای مخالفت با سره‌نویسی بیان می‌شود این است که همه زبان‌ها از همدیگر تأثیر پذیرفته‌اند و زبانی که از زبان‌های دیگر وام نگرفته باشد، زبانی مرده است. با این استدلال به نظر درست می‌رسد که واژه‌هایی از زبان عربی در فارسی به کار ببریم و عربی نیز واژگان بسیاری از فارسی گرفته است. این عبارت درست است ولی دلیل خوبی برای مخالفت با سره‌نویسی نیست چراکه در زبان عربی امروزی هر چند هنوز هم واژه‌های پارسی وجود دارند ولی بسیار کم است، این تنها زبان پارسی امروزی است که شمار زیادی از واژه‌های عربی را استفاده می‌کند. در دوره‌های آغازین، دانشمندان اسلامی (که خود ایرانی بودند) از واژگان پارسی با کمک قالب‌های عربی واژگانی ساختند که تعدادی از آن‌ها به زبان عربی نیز راه یافته‌اند مانند: استیناف (از واژهٔ «نو» به معنی درخواست نو و تجدید نظر)، تهویه (از «هوا» به معنی عوض کردن هوا)، انتظار (از واژه «نگر») و ... اما این تبادل واژگان مربوط به دوران ابتدایی اسلامی بود و در دوره قاجار تقریبن هیچ واژه‌ای از زبان فارسی به زبان عربی وارد نشده است. حال آنکه بسیاری از واژگان عربی‌ای که در زبان فارسی امروز وجود دارند در دوره قاجار وارد این زبان شده‌اند. آیا بایسته است که از واژه‌های عربی که در زمان قاجار وارد فارسی شده‌اند یا جعلی هستند در زبان پارسی امروزمان استفاده کنیم؟