نقش پارسی بر میراث جهانی در هند/فصل چهارم: سنگ‌نوشته‌های متفرقه

فصل سوم: سنگ‌نوشته‌های فارسی مساجد فصل چهارم فصل پنجم: سنگ قبرها و لوح‌های مزارها و سنگ‌نوشته درگاه‌ها
نقش پارسی بر میراث جهانی در هند



عناوین ویرایش

    • فصل چهارم: سنگ نوشته های متفرّقه
  1. . نیلی چهتری یا چتر کبود
  2. . سنگ نوشته ها ی دهنه ی چاه
  3. . سرچشمه ی ویریناگ
  4. . مدرسه ی خیر المنازل
  5. . پل جونپور
  6. . سرای بختاور نگر
  7. . آب انبار
  8. . مادّه تاریخ آرامگاه ی اتکه خان
  9. . دروازه ی مقیم در قلعه ی رهتاس
  10. . سنگ نوشته ی پل جمنا
  11. . سنگ نوشته ی مادّه تاریخ ساختن دهانه ی چاه
  12. . سنگ نوشته بر لوله ی توپ ها

متن ویرایش

سنگ نوشته های متفرّقه

چند فقره سنگ نوشته ی فارسی گوناگون که در أبنیه وآثار و یا کتب مختلف به نظر نویسنده ی این سطور رسیده است و خالی از اهمّیت ادبی یا فایده ی تاریخی نیست. اینک به اجمال در این قسمت ذکر می نمایم تا بر خواننده معلوم شود که این نوع سنگ نوشته ها در هندوستان چگونه است: الف- نیلی چهتری یا چتر کبود: یکی از بناهای قدیمی دهلی که مرحوم«سر سیّد احمد خان» در کتاب خود وصف کرده و قابل ذکر است، عمارتی است که به مناسبت کاشی کاری کبود رنگی که در سطح خارجی گنبد آن بوده، لقب «نیلی چهتری» به آن داده اند، و آن نزدیک دروازه ی کلکته در کنار رودخانه ی "جمنا" در نزدیکی قلعه ی (سلیم گره) قرار دارد. در وقت حاضر، فقط مختصر آثار گنبد کاشی کاری باقی مانده و عمارت نیلی چهتری مبدّل به معبد هندویی (شیوا) شده است. ظاهراً در میانه ی قرن هجدهم، «ماراتاها» آن عمارت را به معبد تبدیل کرده اند. در «تزک جهانگیری» نوشته است که این عمارت را «همایون پادشاه» در سال 939 هجری مطابق 1532 مسیحی بنا کرده بود؛ ولی ظاهراً اصل آن، از بناهای قدیمی دوره ی سلاطین قبل از اسلام دهلی باشد. دو سنگ نوشته ی فارسی هر کدام در دو ستون از «جهانگیر بن اکبر» پادشاه در آن یافت می شده که در اینجا هر دو ثبت می شود : سنگ نوشته ی اوّل طرف راست:«یا فتّاح» وقتی که پادشاه هفت کشور «نورالدّین جهانگیر» پادشاه غازی، از دارالخلافه ی «آگره» متوجّه سیر کشمیر جنت نظیر بودند، این مطلع را بر زبان الهام بیان گذرانیدند: طرف چپ: «الله اکبر بدیهه ی حضرت «جهانگیر شاه اکبر»: عجب پر فیض جای کامرانی است نشیمنگاه جنت آشیانی است سنه ی چهارده جلوس جهانگیری موافق سنه هزار و بیست و هشت» سنگ نوشته ی دوم سنگ نوشته ی دوم را در سال بعد به امر جهانگیر نقش کرده بوده اند و آن نیز، در دو ستون متوازی و هر ستون مشتمل بر چهار سطر، و بیت دوم همان قطعه ای است که مطلع آن، در سنگ نوشته ی اوّل ذکر شده: ستون اوّل: «یا ناصر» چون آن شهنشاه گیتی پناه از کشمیر دلپذیر مراجعت نمودند و به این مکان فیض رسان نزول اجلال فرمودند حکم کردند که این حسن مطلع را نیز نقش نمایند ستون دوم: «الله اکبر همایون شاه این شاه بابر که اصل پاکش از صاحبقرانیست

سنه ی شانزده جلوس مبارک جهانگیری موافق سنه ی هزار و سی» در بعضی توایخ، نوشته شده است که این مکان، آرامگاه ی "نوّاب نوبت خان" از امراء همایون پادشاه بوده و در سر درب دروازه ی آن، این سنگ نوشته مرقوم؛ ولی فعلاً اثری از آن موجود نیست . چنین خوش منظری عالی مقامی پی تاریخش اتمامش خرد را بدین عالم ندیده چشم ایام چو پرسیدم بگفتا «یافت اتمام»


973 هـ ب- در سنگ نوشته ی دهنه ی چاه: لوحه ی سنگی که اکنون در موزه ی قلعه سرخ دهلی به شماره ی 1006/40 موجود است، متعلّق به دهنه ی چاهی بوده در قریه ی «سلطان پور» نزدیکی دهلی که در قرن هفتم به خطّ نسخ برجسته سنگ نوشته شده است و حالا به زحمت خوانده می شود. ظاهراً یکی از غلامان آزاد شده موسوم به "بدرالدّین ایاز رومی" آن چاه را احداث کرده و این سنگ نوشته را در دیوار دهنه ی آن نصب نموده. عبارت سنگ نوشته ای از این قرار ا ست: سطر اوّل: «بنا کرد این چاه را و معمور گردانید سطر دوم: از خالص مال خود بنده ضعیف صالح سطر سوم: معتق بدرالدین ایاز رومی و وقف کرد سطر چهارم: این چاه برای مسجدی که در شهر دهلی مشهور است سطر پنجم: تا بدو آنچ حاصل شود چنانچه در سطر ششم: وقف بگذاشت به مصرف رسد در سال إحدی و ستین و ستمایه» 661 هـ ج- سرچشمه ی «ویریناگ»:

در 53 میلی شرق شهر «سرینگر» در کشمیر، در دامنه ی کوه های شرقی موسوم به- پیربنجال- جنب شاهراه و گردنه- بنی هال- چشمه ی عظیمی از زمین فوران دارد که منبع و سرچشمه ی «رود جهلم» است. این چشمه ی بزرگ در دامنه ی تلّ مرتفعی که مستور از جنگل کاج است، در ارتفاع 5900 پا واقع شده و قصبه ی آبادی به نام «ویریناگ»- در جنب آن است. در سر این چشمه، به امر جهانگیر پادشاه، حوض هشت گوشه ای ساخته اند که قطر آن ظاهراً پنجاه متر به نظر می آید و گرداگرد آن، 24 دهنه طاقنماهای ظریف بنا کرده اند. سپس به امر شاه جهان از آن حوض، نهری به طول 500 متر امتداد داده اند که بعد از آبشار خوش منظری، به قریه ی ویریناگ می رود شاه جهان در کنار آن نهر قصری و باغی ساخته بوده که اکنون خراب شده و اثری از آن جز بعض پایه ها و دیوارها باقی نمانده و اخیراً بر روی خرابه های آن دبستانی بنا کرده اند. اکنون در دو طرف آن نهر که قریب سه متر عرض دارد، پارک بسیار مصفّا و با نزهتی وجود دارد مستور از چمن سبز و گل های نغز و چنارهای باشکوه و بیدهای خرم که گردشگاه سیّاحان و محلّ تماشای جهانگردان است. 

سنگ نوشته ی اوّل تاریخ بنای حوض، به شعر فارسی در روی لوحه ی سنگی به طول یک متر و نیم با خطّ نستعلیق چنین سنگ نوشته شده است: «پادشاه هفت کشور، شهنشاه عدالت گستر، ابوالمظفر نورالدّین جهانگیر پادشاه بن اکبر پادشاه غازی به تاریخ سنه ی پانزده جلوس در این سرچشمه فیض آیین نزول اجلال فرمودند و این عمارت، به حکم آن حضرت صورت پذیرفت.

         از جهانگیر شاه اکبر شاه
         بانی عقل یافت تاریخش

این بنا سرکشیده بر افلاک «قصر آباد و چشمه ی ورناک»

1029 هـ سنگ نوشته ی دوم هفت سال بعد از نقر سنگ نوشته ی فوق در زمان شاه جهان بن جهانگیر، سنگ نوشته ی دیگری در تاریخ بنای و آبشار در لوحه ی سنگی به همان اندازه و به خطّ نستعلیق نقش شده است که آن نیز در کنار دیوار حوض نصب شده از این قرار: «حیدر به حکم شاه جهان پادشاه دهر شکر خدا ساخت چنین آبشار و جوی این جوی داده است ز جوی بهشت باد زین آبشار یافته کشمیر آبروی تاریخ جوی آب بگفتا سروش غیب از «چشمه ی بهشت» برون آمده است «جوی» د- سنگ نوشته ی دهنه ی چاه: همچنین، در موزه ی قلعه ی سرخ لوحه ی سنگ مرمر سیاهی موجود است به شماره ی 1009/40 که بر روی آن، تاریخ بنای چاهی را به دو زبان فارسی و سانسکریت نقش کرده اند. در طرف راست، سنگ نوشته ی فارسی است به خطّ برجسته نسخ و چنین خوانده می شود: سطر اول: «بناء این عمارت چاه در عهد دولت شاه کفارشکن اسلام سطر دوم: پناه المجاهد فی سبیل الله سکندر شاه بن بهلول شاه سطر سوم: سلطان خلدالله ملکه و سلطانه دریافت ثواب سطر چهارم: این خیر جای شیخ سکندر بن شیخ بایزید بن شیخ یحیی شیرانی سطر پنجم: و بی بی مراد خاتون بتن دلاورخان شیروانی اتباع شیخ مذکور سطر ششم: فرمایش و دالّ بر این خیر بی بی عاشیه بنت سلطان بهلول سطر هفتم: مرید شیخ سکندر مذکور، العشرین من صفر سنۀ ثلاث و عشرین و تسع مائة 923 هـ هـ- مدرسه ی خیر المنازل:

همانطور که قبلا در مورد پوران قلعه نوشتیم در شهر دهلی در نزدیکی «پورانا قلعه» (قلعه کهنه)، مدرسه ای قدیمی است که «ماهم بیگم» کرایه ی اکبر پادشاه- آن را بنیاد کرد و اکنون رو به خرابی می رود و آن، مرسوم است به «خیرالمنازل». این مدرسه در 33 سال 969 هجری مطابق 1561 میلادی در اوایل سلطنت اکبر بن همایون پادشاه بنا شده است. این قطعه در پیشانی آن بقعه، به خطّ نستعلیق در بر گیرنده ی مادّه ی تاریخ سنگ نوشته شده:

 بدوران جلال الدین محمّد
 چوماهم بیگم عصمت پناهی
 ولی شد سماعی این بقعه خیر
 زهی خیریت این منزل خیر

که باشد اکبر شاهان عادل بنا کرد این بنا بهر افاضل شهاب الدین احمد خان باذل که شد تاریخ او «خیر المنازل»

969 هـ پل جونپور: شهر جونپور (Jaunpur) که در 35 میلی شمال غربی بنارس واقع است از شهرهای تاریخی هندوستان می باشد و در ساحل رود "گمتی" Gumti قرار دارد. این شهر را به نام «محمّد بن تغلق»که موسوم به "جواناشاه" بوده است "فیروز شاه باربک" بنا نموده است و از 1397 م. تا 1489 م. پایتخت یک سلسله از سلاطین مسلمان هند است که موسوم اند به سلاطین شرقی. اکبر پادشاه در 1559 م. آن را فتح و ضمیمه ی ممالک زیر سلطه ی خود نمود. این شهر زیبا و خوش منظر که از قدیم، مرکز اهل علم و ادب و مجمع مدارس و محافل علمی است به نام «شیراز هندوستان» معروف می باشد. در آنجا، معابد و سنگ نوشته های قدیم بودایی بسیار بوده است که بعدها از سنگ های آنها، مساجد رفیع اسلامی ساخته اند و سبک معماری آنها شباهت به سایر مساجد هند ندارد. در وسط شهر، بر روی رودخانه ی «گمتی» پلی بسیار زیبا از سنگ سرخ ساخته اند موسوم به «پل اکبری» که 660 پا طول آن است و بسیار پل ظریفی است. این پل را منعم خان که یکی از امرای اکبر پادشاه و حاکم «جونپور» بوده است در 1568 م. = 975 هـ. بنا نموده و نویسنده ی این سطور سال گذشته به تماشای آن نایل گردید. این اشعار، در مادّه تاریخ آن در زیر یکی از طاق های پل بر روی اکبری مسطور سنگ نوشته شده است:

    «خان خانان منعم عالم ادیم
نام او منعم از آن آمد که هست
از صراط مستقیمش ظاهر است
ره به تاریخش بری گرافکنی

بست این پل را به توفیق کریم بر خلایق هم کریم و هم رحیم شاهراهش سوی جنات النّعیم لفظ «بد» را از «صراط المستقیم»

975 هـ ز- سرای بختاورنگر: در مفتاح التّواریخ آورده شده که بختاورخان یکی از امرای "اورنگ زیب" در سال 1082 هـجری، در نزدیکی دهلی سرا و باغ و مسجد و تالابی بنا نمود و آن را "بختاورنگر" نام نهاد و شاعران پایتخت را تکلیف فرمود که مادّه تاریخی برای آن بسازند؛ نظم هیچکس پسند نیفتاد، تا آنکه قطعه ی زیر از "محمّد افضل" سر خوش صاحب تذکره ی «کلمات الشعرا» مورد پسند واقع شد و آن را بر پیشانی سرای مذکور حک کردند.

     درهمایون عهد عالمگیر شاه
      بهر تعمیر سرای دلگشا
    رو نقش از گلشن و مسجد فزود
 چون شد این معموره ی دلکش بنا
 خواست طبع سر خوش جام سخن
 شاد و خرم زو بر آمد «راهرو»

زیب تاج و تخت و فخر دین و داد خان بختاور کف همّت گشاد آبروی دیگر از تالاب داد عقل- بختاورنگر- نامش نهاد سال اتمامش ز فیض بامداد گفت بختاورنگر آباد باد

1082 هـ در این تاریخ، تعمیه است یعنی عدد "راهرو" (412) از عدد «بختاورنگر آباد باد» (1494) خارج می شود، 1082 باقی می ماند که سال بنای آن سراست. ح- آب انبار: در نزدیکی آرامگاه ی " قطب الدّین بختار کاکی" (ره) و "عمارت دلگشا"، استخر عظیمی وجود دارد که موسوم است به " راجون کی بایین" (یعنی چاه پلّه دار معمارها) و این سنگ نوشته ی ناقص از زمان "سکندر شاه لودی" در آنجا به خطّ ثلث موجود است: «در عهد همایون سلطان الأعظم المعظّم المتوکّل علی الرّحمن سکندر شاه ابن بهلول شاه سلطان خلّدالله ملکه و سلطانه بنا کرد این گنبد، بنده ی امیدوار به رحمت پروردگار دولتخان (دولت خاتون) .... خواجه محمّد غرۀ ماه رجب سنه اثنی عشر و تسعمائه» . 912 هـ مادّه تاریخ و آرامگاه ی «آتکه خان»: در شهر دهلی در جوار درگاه خواجه نظام الدّین اولیاء آرامگاه ای است به نام آرامگاه ی «اتکه خان» ملقب به اعظم خان از رجال عصر اکبر پادشاه، که در سال 969 هـ «ادهم خان» نامی او را کشته است و بعداً «کوکلتاش خان» پسر او در این مکان، برای وی آرامگاه ای عالی بنا کرده و آن، بسیار آرامگاه ی ظریفی است از سنگ سرخ و سنگ مرمر، و کاشی کاری و منبت کاری بسیار دارد. این مادّه تاریخ مضحک را برای او گفته اند: «خان اعظم سپاه اعظم خان به شهادت رسید ماه صیام کاش سال دگر شهید شدی که چو او کس در این زمانه ندید شبت موت روزه دار چشید که شدی سال فوت خان شهید»

اگر اتّفاقاً جناب خان یک سال قبل از آن تاریخ کشته شده بود. آن شاعر، هر آینه می گفت:

 کاش سال گذشته بود شهید

تا مادّه تاریخ درست در بیاید!

دوازه ی مقیم در قلعه ی رهتاس- "راجه مان سینگ"، پسر "راجه بها گوان داس" که از امرا و رجال مقرّب اکبر پادشاه است و شرح حال او به تفصیل در تواریخ اکبری نوشته شده و از تکرار بی نیاز است، در زمان «استانداری» خود در ایالت بهار، حرمسرایی در قلعه ی «رُهتاس» بنا کرده که بر دروازه ی آن، ا ین مادّه تاریخ را نگاشته اند:

     دروازه ی مقیمی بنای چو شد تمام
    سالعمارتش چونمودن به طبع گفت

دروازه ی سپهر زرشکش سقیم شد از راجه مان سینگ بنای مقیم شد

تحریرا فی تاریخ بست و هشتم شهر رجب المرجب سنه ی هزار و پنج هجری.» یا- سنگ نوشته ی "پل چمنا": در قسمت غربی "پل سلیم گر" ، واقع در شمال قلعه ی سرخ دهلی در روی یک لوحه سنگ مرمر در چهار سطر، این ابیات به خطّ نستعلیق نوشته شده است (این لوحه، اکنون در موزه ی قلعه سرخ دهلی به شماره ی 1023/40 محفوظ است.): سطر اوّل: «(الله اکبر) به حکم پادشاه هفت کشور (جلّ جلاله)

 شهنشاه به عدل و داد و تدبیر (یا فتاح)

سطر دوم: (یا ناصر) جهانگیر بن شاهنشاه اکبر (یا فیّاض)

 که شمشیرش جهان را کرد تسخیر (یا حیّ)

سطر سوم: (سنه 17) چو این پل گشت در دهلی مرتب (جلوس)

 که وصفش را نشاید کرد تحریر (جهانگیری)

سطر چهارم: (به اهتمام) پی تاریخ اتمامش خرد گفت (حسین چلپی)

 «پل شاهنشه دهلی جهانگیر» (سنگ نوشته ی شریف)» 1031 هـ 

این پل را جهانگیر پادشاه در برابر دروازه ی جنوبی «قلعه ی سلیم گره» در دهلی بنا کرده است. قلعه ی سلیم گره را «سلیم شاه» پسر «شاه سوری» افغان در سال 953 هـ بنا نموده و این پل را بعدها انگلیس ها خراب کرده و به جای آن، پل جدید عظیمی برای عبور راه آهن و وسایل نقلیه بنا کرده اند. سنگ نوشته ی مادّه تاریخ ساختن دهانه ی چاه: در شمال حمّام و در قلعه ی سرخ دهلی، قطعه ای از بهادر شاه ثانی متخلّص به ظفر (1865 م.) در روی سنگ مرمری حک شده بود که اکنون، آن لوحه سنگ به موزه ی قلعه ی سرخ به شماره 49C. منتقل شده و چنین خوانده می شود: الله اکبر ظفر این چاه از ما یادگاری که آبش شربت قند و نبات است

محمد بیری

  1. از این خوشتر نباشد سال تاریخ «هویدا چشمه ی آب حیات است»

1258 هـ سنگ نوشته ی «بر لوله توپ ها»: در قرن نوزدهم موسوم چنان بوده است که بر روی لوله ی توپ، بعضی عبارات و اشعار مناسب حکاکی می کردند و از اینگونه توپ ها، از زمان «اورنگ زیب» تاکنون، نمونه هایی چند باقی مانده که در نقاط مخلتف هندوستان مانند قلعه ی سرخ دهلی و قلعه ی گولکنده در حیدرآباد (دکن) و قلعه ی «ویلیم» در کلکته یافت می شود. بعضی از آن ابیات، لطیف ومناسب می باشد مثلاً بر روی توپی موسوم به «نصرت جنگ» متعلّق به جنگ سیک ها هست در پنجاب چنین سنگ نوشته شده:

  1. هست این توپ اژدهای دمان
  2. به یک آواز خود کند ناگاه
  3. مفتح قلعه ی سخت چو خنگ (کذا) از دم خود شرار برق فشان
  4. بخت دشمن چو دود خویش سیاه
  5. زین سبب نام گشت «نصرت جنگ»

1887 سمبت بر روی توپ دیگر موسوم به "کوه شکن" این ابیات نوشته شده است:

 چو اژدرها بجان و تن بسی داغ کهن دارم

حذر کن ای رقیب از من که آتش در دهن دارم

    ای راست روی توپ ز نواّب نامدار

در راستی و پر دلی خود یگانۀ

   اژدر دمی و شیر نژادی و جنگجوی 

ماری و مهره داری و صاحب خزانۀ

قدیمی ترین این گونه توپ ها که به نظر نویسنده ی این سطور رسیده است، لوله ی توپی است به وزن  9 پوند به تاریخ 1811 م. که در اواخر زمان مغولیه ساخته شده و به جنگ انگلیس ها با «سیک های» پنجاب تعلّق دارد و اکنون در قلعه ی «ویلیام» (Fort William) در کلکته وجود دارد.