تاریخ ایران/ایران پس از ورود آریاییها
بازسای تاریخ کشور ایران، تحت عنوان تاریخ پیش از ورود آریاییها و پس از ورود آریاییها به استناد کشفیات باستانشناسی هم مشکل است تا مگر فرضیههای تاریخی به میان کشیده شود. مثلا اگر ترکیب اقوام، از آغاز پیدایش انسان، در این مورد لحاظ نشود نتیجه درست نخواهد بود. سکنه ایران پیش از تاریخ را باید به دو گروه چادرنشین و یکجانشین تقسیم نمود که منظور از ورود آریایی ها، مقطعی از تاریخ قبایل چادرنشین یا مهاجر در دوران بعد از تاریخ است.
ورود آریاییها به ایران
ویرایشآریاییها اقوامی بودند که از آسیای مرکزی، به خاطر یخبندانهای فصلی و کمبود غذا، از شمال فلات ایران و از دو سوی دریاچهٔ کاسپین وارد سرزمینی شدند که بعدها به نام آنها ایران نام گرفت. گروهی از این اقوام به نام پارتها در مناطق شمال شرقی ایران (خراسان و گرگان امروزی) ساکن شدند و گروه دیگری که ماد و پارس نامیده میشدند، با گذشتن از آذربایجان، به سوی سرزمینهای جنوب غربی حرکت کردند.
در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد، ایرانیان باستان با دستیابی به فناوری استخراج و ذوب آهن، گام مهم دیگری در جهت پیشرفت و توسعهٔ خود برداشتند. از این زمان تا اواسط هزاره اول پیش از میلاد، غرب فلات ایران شاهد نقل و انتقالات وسیع و ورود اقوام و فرهنگهای جدید بود. گرچه اطلاعات ما درباره این اقوام مهاجر بسیار اندک است اما کشف آثار بسیار نفیس از جنس طلا و نقره و همچنین سلاحها و ابزار آهنی و مفرغی (مفرغ آلیاژی است محکم تر از مس که از ترکیب دو فلز مس و قلع به دست میآید) بیانگر اوج هنرمندی مردم ساکن این ناحیه است که ظاهراً از ثروت قابل توجهی برخوردار بودهاند. تپههای مارلیک گیلان یکی از معروفترین محوطههای باستانی این دوره است. در بالای این تپهها که در ۱۴ کیلومتری شهرستان رودبار در استان گیلان قرار دارند، بیش از ۵۰ گور باستانی کشف شده است که درون تمام آنها اشیای ارزشمند و منحصر به فردی چون پیکره سفالین انسان، گاو کوهاندار و همچنین جامهای زرین و سیمین با نقوش قلم زنی شده بسیار زیبا قرار داشت.
مورخان و تاریخ نویسان ورود اقوام مهاجر را متفاوت نقل میکنند. جمعی به ۷۰۰ پیش از میلاد اشاره دارند و برخی به آغاز هزاره اول پیش از میلاد اشاره میکنند و عدهای هم به اواسط هزاره سوم تاکید کردهاند؛ ولی در حقیقت همه فرضیهها درست است. بعنوان مثال در اواسط هزاره سوم پیش از میلاد کوتیان ظاهر شدند و در آغاز هزاره یکم سکاها یا اسکیتها وارد فلات ایران شدند و در سال هفتصد پیش از میلاد اقوام مهاجر بیشماری با اسامی مختلف چون کیمریان، ترریان، ماساگتها و ... وارد شدند. به ظن قالب مقصود از قوم آریا اقوام سوارکار و جنگجوی کیمری بوده است.
خصوصیات ظاهری
ویرایشآریاییها از جهت دارا بودن استخوان بندی و اندامی درشت و متناسب و پوست سفید، چهره ای زیبا و گیسوانی به رنگ روشن و همچنین از جهت توانمندی و جنگاوری و دارا بودن تمدنی خاص و نمایان از اقوامی با نژادهای دیگر در اطراف و اکناف خود کاملاً متمایز بودند. توصیف ایشان با این صفات و خصوصیات در ادبیات ودایی و هندی نمایان است.[۱]
هنگامی که آریاییها به داخل ایران سرازیر شدند به دلیل استفاده صحیح و پیشرفته از اسب و ارابه برتری آنان نسبت به اقوام دیگر نمایان شد. از این رو یکی از علل تسلط آنان بر حکومتهای بومی و محلی در این سرزمین را میبایست آشنایی با فنون سوارکاری و نحوه ی به کار گیری اسب و ارابه دانست. آریاییهای هند و ایرانی دارای نظام قبیلهای بودند و شوراها مرکز تصمیمگیری بود. در میان آریاییها نظام پدر سالاری برقرار بود و به همین دلیل است که میترا رب النوع خورشید و مظهر پیمان و عدالت پس از اهورا مزدا بیش از همه ایزدان دیگر در نزد آنان احترام و منزلت والایی داشته است. آنها با بیرون کشیدن آب از دل زمین مخترع سیستم آبرسانی قنات در جهان شدند. در جامعه آریایی مردم به سه گروه دامدار، روحانی و جنگاور تقسیم میشدند. اجرا کنندگان آداب و رسوم دینی آریایی [ مغ ] نام داشتند. آنان نخستین حکومت آریایی را که ماد نام داشت در ایران بنیان نهادند.[۲]
دین و باورهای مذهبی آریاییها
ویرایشدر مورد دین و باورهای مذهبی آریاییها اطلاعات بدست آمده بسیار کم است. اما حسن پیرنیا (مشیر الدوله) در کتاب «تاریخ ایران باستان» درباره دین و مذهب آریاییها اینگونه توضیح میدهد: «راجع به مذهب آریاییهای ایرانی باید در نظر داشت که مدتها مذهب آنها با مذهب هندیها یکی بود، چنانکه به زبان واحدی هم تکلم میکردند، ولی در قرون بعد جدایی مذهبی بین آنها روی داد.»